عدم جواز روزه برای مسافر با توجه به آیه ۱۸۴ سوره بقره
استناد شیعه و سنی به آیه شریفه﴿... وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾، درباره جواز و عدم جواز روزه برای مسافر چیست؟
علمای شیعه، روزه برای مسافر را جایز نمیدانند. استناد آنها به آیه ۱۸۴ سوره بقره است که گفته است کسانی که مریض هستند یا به سفر رفتهاند روزهایی دیگر را روزه بگیرند. اکثر علمای اهلسنت، معتقدند از آیه ۱۸۴ سوره بقره استفاده میشود که مریض و مسافر مجاز به افطار هستند. یعنی نه این که حتماً نباید روزه بگیرند، بلکه حکم آنها تخییر است؛ اگر میخواهند افطار کنند و در صورت افطار، قضای آن را بگیرند.
متن آیه
﴿ | أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ ۚ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ ۖ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ ۚ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
[روزه در] روزهای معدودی [بر شما مقرر شده است]. [ولی] هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد، [به همان شماره] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد]، و بر کسانی که [روزه] طاقتفرساست، کفارهای است که خوراک دادن به بینوایی است. و هر کس به میل خود، بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است، و اگر بدانید، روزه گرفتن برای شما بهتر است. بقره:۱۸۴ |
﴾ |
تفسیر شیعه و سنی
مفسران شیعه گفتهاند: از جمله (فَعِده مِنْ اَیّام اُخَر)، لزوم افطار به دست میآید؛ چون آیه میفرماید: کسی که مریض یا مسافر است، چند روز دیگر (غیر از ماه رمضان) را روزه بگیرد.[۱] همین معنا، از پیشوایان دین و خاندان پیغمبر اکرم(ص) روایت شده است.[۲] جمعی از اصحاب پیامبر مانند عبدالرحمن بن عوف، عمر بن خطاب، عبدالله بن عمر، ابوهریره و عروه بن زبیر نیز بر وفق آن فتوا دادهاند.[۳]
برخی مفسران درباره (وَ اَنْ تَصُومُوا خیرٌ لَکُم…) گفتهاند: این جمله مربوط به (و علی الذین یطیقونه …) است که در این صورت مقصود از آن چنین خواهد بود: کسانی که روزه برای آنها مشقت دارد، بهتر است به جای فدیه دادن روزه بگیرند؛ چرا که روزه برای آنها به خاطر مصالحی که در آن وجود دارد، بهتر است.[۴]
برخی دیگر گفتهاند که این جمله مربوط به همه کسانی است که دارای عذر میباشند و باید افطار کنند (و در گذشته از آنها یاد شده) مانند بیماران و مسافران و آنها که روزه برای آنها مشقت دارد. در این صورت منظور آیه چنین خواهد بود: ای کسانی که مریض یا مسافر هستید یا روزه برای شما مشقت دارد، روزه گرفتن برای شما از افطار و فدیه بهتر است؛ اگر بدانید و به مصالح و منافع روزه آگاه باشید.
جمعی دیگر معتقدند: این جمله مربوط است به جمله (کتب علیکم الصیام…) است. در این صورت معنای آن چنین خواهد بود: روزه بر شما همانند مِلَل پیشین فرض شده و بدانید که روزه به خاطر منافعی که دارد، برای شما مفید و خیر است و از انجام آن کوتاهی نکنید[۵] این وجه متقن و مقبولتر است.
نکته دیگر آن که جمله ﴿و اَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُم…﴾ تأکیدی بر فلسفه روزه است و آن این که این عبادت ـ همانند سایر عبادات ـ چیزی بر جاه و جلال خدا نمیافزاید؛ بلکه تمام سود و فایده آن عاید عبادت کنندگان میشود.
روشن میشود که این جمله دلالت بر وجوب تخییری روزه ندارد بلکه با توجه به جمله (و من کان مریضاً او علی سفر فعده من ایام اُخر) همانطور که روزه گرفتن برای افراد سالم یک فریضه الهی است، افطار کردن هم برای بیماران و مسافران یک فرمان الهی میباشد که مخالفت با آن گناه است.
درباره روزه مسافر، در میان اهل سنت اتفاق نظر وجود ندارد. حنفیه و شافعیه معتقدند: در صورتی که روزه گرفتن مشقت نداشته باشد، مستحب است. برای اثبات مطلب خود به آیه شریفه ﴿وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ…﴾ استناد کردهاند و میگویند اگر روزه در سفر مشقت داشته باشد، افطار نمودن بهتر است. مالکیه میگویند: اگر مشقت نباشد، روزه برای مسافر بهتر است. حنابله میگویند: افطار نمودن برای مسافر، سنت است و روزه مسافر کراهت دارد، اگر چه مشقتی نداشته باشد؛ زیرا پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «لیس من البرّ الصوم فی السفر»[۶]
منابع
- ↑ طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۴۰. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام، تهران، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۱۵، باب۵۷.
- ↑ امیرخانی، احمد، آیات الاحکام، ج۲، ص۲۷۱.
- ↑ جصاص، احمد بن على، احكام القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ قربانی لاهیجی، زین العابدین، تفسیر آیات الاحکام، ج۳، ص۱۵۲.
- ↑ الجزایری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، بیروت، دار الثقلين للطباعة والنشر والتوزيع، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۷۴۳.