اختلاف فقهی شیعه و اهلسنت در مورد آیه الی المرافق
اختلاف فقهای شیعه و اهل تسنّن را در مورد آیه إلی المرافق در قرآن کریم شرح دهید؟
فقیهان شیعه، شستن دستها را از بالا به پایین واجب میدانند. اما فقیهان اهلسنت بهتر میدانند که دستها از پایین به بالا شسته شود، هرچند شستن دستها از بالا به پایین را نیز صحیح میدانند. یکی از علل اختلاف، تفسیرهای مختلف این دو گروه از آیه ۶ سوره مائده است. از نگاه شیعیان این آیه بیشتر از آنکه بخواهد چگونگی شستن را نشان دهد، در مقام بیان محدوده شستن دست است که تا آرنج باشد و نه بیشتر. شیعیان با استفاده از روایات اهلبیت(ع) میگویند واجب است که دستها از آرنج به پایین شسته شود.
متن آیه
﴿ | یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَأَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِکُمْ وَأَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، چون به نماز برخاستید، صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید و سر و پاهایتان را تا قوزک مسح کنید مائده:۶ |
﴾ |
آیه در مقام بیان محدوده شستن دست در وضو
در آیه شریفه کلمه «أیدیکم» آمده است و از نظر لغوی «ید» (دست) شامل کتف، بازو، آرنج، ساعد، مچ، کف دست و انگشتان میشود.[۱] از آنجا که در وضو، شستن همه این قسمتها لازم نمیباشد، لذا خداوند با عبارت «إلی المرافق» دست را محدود به قسمتی که شامل انگشتان تا آرنج میشود نموده است تا کسی گمان نبرد که طبق این آیه که میفرماید: ﴿دستهایتان را بشویید.﴾ باید کتف را نیز بشوید. فقهای شیعه میگویند کلمه «إلی» در آیه، بیان کننده حدّ و غایت «مغسول» است نه کیفیت «غَسل». در این آیه، شارع مقدس بنا داشته است تا محدوده مشخصی از دست که از انگشتان تا آرنج میباشد را برای شستن تعیین کند نه آنکه کیفیت شستن را که از پایین به بالا یا از بالا به پایین باشد بیان دارد.[۲]
فقهای اهل تسنن هم از این آیه وجوب شستن دستها از پایین به بالا را استنباط نکردهاند؛ از همین رو گفتهاند اگر کسی از مرفق شروع به شستن دست به پایین کند، جایز است.[۳] فقهای شیعه با توجه به روایات، شستن دستها را از بالا به پایین واجب دانستهاند که در این زمینه روایات فراوانی در کتب حدیثی وجود دارد.[۴]
آیه و شستن دست از سرانگشتان تا آرنج
در مورد معنای «إلی» در آیه شریفه، بعضی با این گمان که «إلی» در زبان عربی فقط یک معنی و یک مورد استعمال دارد، شبهه کردهاند که: «إلی» به معنای «به سوی انتهای یک چیز (اعم از زمان و مکان)» است پس معنای آیه این میشود: «دستهایتان را به سوی آرنجهایتان بشویید» و نتیجه میگیرند: «طبق آیه قرآن، باید دستها را از انگشتان به سوی آرنجها شست» و میگویند: «مراجع در مورد وضو کاملاً خلاف قرآن عمل کرده و فتوا میدهند. در عوض سنیها که دستهایشان را از پایین به بالا میشویند مطابق آیه قرآن عمل مینمایند»
در حالی که فتوای علمای اهل تسنن نیز این نیست؛ زیرا پیروان مذاهب (حنفی، مالکی، شافعی، و حنبلی) معتقدند «شستن دستها واجب است چه از بالا به پایین و چه از پایین به بالا، اگرچه شستن از پایین (از انگشتان) به بالا (به سوی آرنجها) بهتر میباشد»[۵] پس آنان نیز از این آیه اینگونه برداشت ننمودهاند که شستن دست از پایین به بالا واجب است؛ بلکه تنها بهتر بودن این عمل را بیان داشتهاند و خود در عمل چنین میکنند.
بسیاری از فقهای اهل سنت کیفیت شستن دستها را به طریق شیعه صحیح میدانند. برخی از اهل سنت در بعضی موارد، شروع کردن از آرنج را مستحب دانستهاند. از ابوالقاسم صیمُری و ماوردی در «حاوی» نقل شده است که «اگر فرد دیگری هنگام وضو برای کسی آب میریزد، مستحب است که برای ریختن آب از آرنج به طرف سرانگشتان شروع کند و کسی که آب میریزد در سمت چپ وضو گیرنده قرار گیرد.»[۶]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ أزدی، عبدالله بن محمد، کتاب الماء، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل- دانشگاه علوم پزشکی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۱۳۴۳. حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۲۰، ص۳۵۱.
- ↑ تبریزی غروی، میرزا علی، التنقیح فی شرح العروه الوثقی تقریرا لبحث آیت الله العظمی السید ابوالقاسم الموسوی الخوئی، قم، دارالهادی، للمطبوعات، الطبعه الثالثه، ۱۴۱۰ق، جزء رابع، ص۹۶.
- ↑ سبکی، علی بن عبد الکافی، فتاوی السبکی، بیروت، دار المعرفة، ج۱، ص۱۲۸. ماردینی معروف به ابن ترکمانی، علاء الدین، الجوهر النقی، بیجا، دار الفکر، بیتا، ج۱، ص۵۸.
- ↑ حر عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۸۷ باب ۱۵ از ابواب الوضوء.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسه: الجعفری، الحنفی، المالکی، الشافعی، الحنبلی، دارالعلم للملایین، بیروت، چاپ پنجم، ۱۹۷۷م، ص۳۶.
- ↑ النووی، ابی ذکریا محی الدین بن شرف، المجموع، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۱، ص۳۹۴.