سن ازدواج

(تغییرمسیر از سن مناسب ازدواج)
سؤال

زمان مناسب برای ازدواج از نظر علم و دین چه موقع است؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png



سن مناسب برای ازدواج، سنی است که فرد به انواع بلوغ، مانند بلوغ جنسی، روانی، شناختی، اجتماعی و عاطفی رسیده باشد. زمان رسیدن به انواع بلوغ، به منطقه زندگی، جامعه، نژاد، خانواده و تفاوت‌های فردی، بستگی دارد؛ بنابراین نمی‌توان عدد خاصی را برای ازدواجِ همه افراد تعیین کرد.

بلوغ جنسی به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی است. در بلوغ روانی، روان و رفتار شخص متعادل می‌شود و فرد در بلوغ اجتماعی، مصالح اجتماعی را بر مصالح شخصی مقدم می‌کند.

فردی که به بلوغ شناختی رسیده، در تصمیماتش از عقل بهره می‌برد و احساسات در تصمیم‌گیری‌های او اثر منفی نمی‌گذارد. انسان در بلوغ عاطفی مهار احساسات خود، مانند خشم، ترس و محبت را در درست دارد.

تأثیر عوامل محیطی بر سن ازدواج

منطقه، جامعه، نژاد، خانواده و تفاوت‌های فردی، در رسیدن به سن ازدواج تأثیرگذار هستند. برای نمونه در سرزمین‌های گرمسیر، یا در محیط‌هایی که حجاب و عفّت کمتر رعایت می‌شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می‌رسد.

در خانواده‌هایی که پدر و مادر رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی‌کنند و فرزندان شاهد برخی مسائل جنسیِ کلامی و غیرکلامیِ والدین هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می‌رسد. همچنین کسانی که غذای بیشتر و قوی‌تر می‌خورند، بلوغ جنسی‌شان سریعتر است.

بنابراین تعیین کردن سنّ خاصی برای ازدواج، برای همه افراد، درست نیست؛ بلکه سن ازدواج شخص با توجه به ویژگی‌های محیطی و فردی او تعیین می‌شود.

سن بلوغ

وقتی فرد به سن بلوغ، که شامل انواع مختلفی است رسید، آماده ازدواج است و توانایی زندگی مشترک را پیدا می‌کند. سن بلوغ در افراد، بسته به ویژگی‌های فردی و محیطی مختلف است و نمی‌توان عدد خاصی برای آن ذکر کرد. هر فرد وقتی انواع بلوغ را دارا شد، می‌تواند برای ازدواج اقدام کند. انواع بلوغ چنین است:

بلوغ جنسی

بلوغ جنسی به معنای رسیدن به سن تولید مثل و شهوت جنسی و قدرت باردار نمودن برای مردان و باردار شدن برای زنان است، که زمان آن در بین ملل و افراد، متفاوت است. با این همه، در بیشتر افراد بلوغ جنسی بین ۱۱ و ۱۷ سالگی واقع می‌شود.

به گفته برخی، بلوغ جنسی در بیشتر موارد، برای دختران در ۱۵ سالگی و برای پسران در ۱۶ سالگی حاصل می‌شود.[۱]

بلوغ روانی

بلوغ روانی به معنای هماهنگیِ جنبه‌هایِ مختلف فرد، مانند پرورش ذهن، درک مفاهیم اخلاقی، کمال اراده و سایر خصوصیات ذهنی است. در صورت هماهنگی این جنبه‌ها، تعادل فرد به وجود آمده و به بلوغ روانی می‌رسد؛ در صورت ناهماهنگی این جنبه‌ها، رفتار غیر عادی یا عدم تعادل روانی به وجود می‌آید.[۲]

بلوغ روانی براي ازدواج لازم است؛ بنابراین افراد بزرگسالي که داراي سلامت رواني نيستند، یا نوجواني که به بلوغ جنسی رسیده ولی تعادل روانی او به ثبات نرسیده، آماده ازدواج نیستند.

بلوغ شناختی-اجتماعی

بلوغ شناختی-اجتماعی هنگامی حاصل می‌شود که فرد از «خودْ مرکزی» به «جامعه مرکزی» رسیده باشد.[۳] این فرد در رفتارهای اجتماعی، مصالح عمومی را بر مصلحت‌های شخصی مقدم می‌کند. او قبل از اینکه به منافع شخصی خود فکر کند به قوانین اجتماعی، ارزش های همگانی و حقوق اساسی انسانی فکر می‌کند.

بلوغ شناختی-اجتماعی در حد پذيرش مسئوليت زندگي مشترک لازم است؛ بنابراین درک و پذیرفتن همه مصالح اجتماعی در زمان ازدواج لازم نیست؛ بلکه اگر قرائن از سلامت فرد حکايت کند، کافي است.

فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی، از جمله رابطه بین زن و شوهر را بهتر درک می‌کند، به دیگران احترام می‌گذارد، حقوق دیگران را محترم می‌شمارد و مسئولیت‌های مربوط به خود را به درستی انجام می‌دهد.[۴]

بلوغ شناختی

بلوغ شناختی به این معنا است که فرد می تواند تصورات امور را در ذهن داشته و درباره نتیجه‌های فرضی آن استدلال کند. برای نمونه، می‌تواند مسائلی از قبیل مذهب، اخلاق و سبک زندگی‌های متفاوت را بررسی کرده و مورد ارزیابی قرار دهد. او ‌می‌تواند درباره اندیشه‌های خود به تفکر بپردازد و آرمان‌هایی برای خود و آینده‌اش بسازد. این بلوغ بیشتر، پس از سال‌های نوجوانی به دست می‌آید.[۵]

فردی که به بلوغ شناختی رسیده، فکرش گسترش و عمق یافته و انعطاف‌پذیر و همه‌جانبه‌نگر می‌شود. وی برای حل مسائل مبهم و پیچیده از تجربه‌های شخصی و تمام نظام روان‌شناختی خود (منطق، انگیزش‌ها، ارزش‌ها و دریافت‌های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی) کمک می‌گیرد؛ در نتیجه تصمیماتش از روی احساسات نیست؛ بکله بیشتر از عقل نشأت می‌گیرد.[۶]

بلوغ عاطفی

بلوغ عاطفی به این معنا است که فرد بعد از اینکه هویت استقلال‌یافته خود را کشف کرد، روابط صمیمانه با دیگران برقرار کند. او در عین صمیمیت، با حفظ خودکفایی، هویت خود را با هویت فردی دیگر ترکیب می‌کند. افرادی که نتوانند چنین رابطه صمیمی برقرار کنند، در انزوا به سر خواهند برد.[۷]

رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج و از عوامل موفقیت در زندگی زناشویی شمرده شده است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز احساسات خود، مانند خشم، ترس، شادی و محبّت در محدوده مورد قبول جامعه عمل می‌کند.[۸]

رسیدن به بلوغ عاطفی بستگی به میزان یادگیری، تجربه‌ فرد و تعامل عاطفی در زمان کودکی با والدین دارد؛ بنابراین نمی‌توان سن خاصی را برای آن ذکر کرد.[۸]


مطالعه بیشتر

  • رجبیان، زهره، سن ازدواج دختران، تهران، سفیر صبح: شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ۱۳۸۰ش.


منابع

  1. سن ازدواج دختران، جمعی از مؤلفان، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص۱۶۵.
  2. انتصاری، محمد ناصر، بحران ها و درمان ها در دوره بلوغ، ۱۳۸۲، انتشارات گرگان، ص۲۱.
  3. روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۳.
  4. جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۶.
  5. روانشناسی رشد با نگرش به منابع اسلامی ج۱، ص۳۶.
  6. جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۴.
  7. دوان شولتز، نظریه های شخصیت، ترجمه کریمی یوسف و همکاران، ۱۳۸۴، نشر ارسباران، چاپ پنجم، ص۳۳۲ ـ ۳۳۳.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص۱۳۵.