ایام‌الله در قرآن

سؤال

مراد از ایام‌الله در قرآن چیست؟

درگاه‌ها
درگاه مهدویت.png


ایام‌الله روزهایی است که در آن حوادث سرنوشت‌سازی رخ داده که قدرت یا رحمت خدا در آن روزها آشکارتر از دیگر روزها است، طوری که همه مردم قدرت یا مهربانی خدا را در آن روزها درک می‌کنند. مانند روز ظهور امام زمان(ع)، روز قیامت، روز نازل شدن عذاب الهی در دنیا، روز نجات حضرت نوح(ع) و حضرت ابراهیم(ع).

تمام روزها از آنِ خداست، ولی ایام مخصوصی را به خدا اختصاص دادن به جهت ظاهر شدن امر اوست، به گونه‌ای که غیر خدا کسی نقشی ندارد.

مفهوم‌شناسی

ایام جمع یوم،[۱]‏ به معنای روز است که از طلوع خورشید تا غروب آن گفته می‌شود.[۲] برای بزرگداشت حوادثی که در روزهایی خاص رخ داده، اعم از نعمت‌ها و بلاها، ظرف ظهور آنها به خدا نسبت داده شده و روزهای خدا گفته می‌شود.[۳]

واژه ترکیبی «ایام الله» تنها دوبار در قرآن کریم به صراحت آمده است:

  1. خداوند پس از آنکه یکی از وظایف حضرت موسی علیه السلام را خارج ساختن قوم خود از تاریکی به روشنایی می‌شناساند به یکی دیگر از مأموریت‌های مهم آن حضرت، یعنی یادآوری روزهای خدا (ایام اللّه) به قوم خود اشاره کرده است: ﴿وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُور؛ ما موسی را با آیات خود فرستادیم؛ (و دستور دادیم:) قومت را از ظلمات به نور بیرون آر! و «ایّام اللَّه» را به آنان یادآور! در این، نشانه‌هایی است برای هر صبر کننده شکرگزار(ابراهیم:۵)
  2. پروردگار در خطابی به رسول خدا(ص) به روش برخورد مؤمنان با کافران اشاره کرده و از آنها می‌خواهد از کسانی که روزهای سخت و ناگوار خدا (ایام اللّه) را باور ندارند درگذرند تا خداوند خود سزای کردار بد ایشان را بدهد: ﴿قُلْ لِلَّذینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ؛ به مؤمنان بگو: کسانی را که امید به ایّام اللَّه [روز رستاخیز] ندارند مورد عفو قرار دهند تا خداوند هر قومی را به اعمالی که انجام می‌دادند جزا دهد.(جاثیه:۱۴)

برخی از مفسران «ایام» در آیه ۱۰۲ یونس را همانند ایام‌اللّه در آیه ۵ ابراهیم دانسته‌اند. ‏[۴][۵] در این آیه مذکور خداوند با لحنی تهدیدآمیز به انتظار سرنوشتی همانند طغیانگران پیشین برای گروه بی‌ایمان اشاره می‌کند: ﴿فَهَلْ یَنْتَظِرُونَ إِلاَّ مِثْلَ أَیَّامِ الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ؛ آیا آنها (چیزی) جز همانند روزهای پیشینیان را انتظار می‌کشند؟! بگو: شما انتظار بکشید، من نیز با شما انتظار می‌کشم!(یونس:۱۰۲)

ایام الله در تفاسیر

برخی از مفسران ذیل آیه ۵ ابراهیم، سه معنا را مطرح کرده‌اند:

  1. مراد از ایام‌اللّه نعمت‌های الهی است؛ یعنی حوادث و وقایع مهمی از نعمت‌های الهی که برای پیامبران و امت‌های پیشین اتفاق افتاده است؛ مانند: رهایی قوم حضرت موسی(ع) از آل‌فرعون، ‏[۶][۷]فرستادن منّ (گز انگبین) و سَلْوی‏(بلدرچین) برای آنها[۸] و سایه افکندن ابر بر ایشان، ‏[۹] بیرون آمدن قوم نوح(ع) از کشتی و برخورداری آنان از سلام و برکات،[۱۰] رهایی حضرت ابراهیم(ع) از آتش.[۱۱]
  2. مقصود از ایام‌اللّه نقمت‌های الهی است؛ یعنی حوادث و وقایع مهمی از عذاب‌های الهی که برای امت‌های پیشین رخ داده است؛ ‏[۱۲] مانند عذابی که بر قوم عاد،[۱۳] ثمود،[۱۴] نوح‏[۱۵] و نظایر آنها[۱۶] فرود آمد.
  3. ایام‌اللّه اشاره به هر دو است، به این معنی:
  • مراد از ایام اللّه سنن الهی و افعال او در حق بندگان است؛ خواه انعام باشد یا انتقام.[۱۷]
  • ترساندن از عذاب‌هایی که بر سر اقوام گذشته آمده است و یادآوری عفو الهی در مورد دیگران.[۱۸]
  • ظهور سلطنت الهی؛ خواه با قهر و غلبه، مانند روز مرگ و روز قیامت و روز عذاب، یا با ظهور رحمت و نعمت که در دیگر ایام به آن روشنی نبوده است.[۱۹]

منافاتی بین این معناها وجود ندارد؛ زیرا حوادث روزگار برای قومی‌نعمت و برای قومی دیگر عذاب است.[۲۰] در روایتی از رسول خدا(ص) مراد از روزهای خداوند، نعمت‌ها، بلاها و عذاب‌های خداوند دانسته شده است.[۲۱]

هدف از یادآوری روزهای سرنوشت ساز انبیای پیشین و چگونگی نجات مؤمنان و نابودی کافران، پندگیری‏[۲۲] و هوشیاری ملت‌هاست و با الهام از همین پیام آسمانی است که خاطره روزهای بزرگ تاریخ اسلام جاودانه شده است.[۲۳]

به اعتقاد علامه طباطبایی مفسر شیعه، ایام‌الله روزهایی است که در آن حوادثی رخ داده که فرمان خدا در آن بسیار آشکار است، به‌طوری که جز خدا ظهور دیگری دیده نمی‌شود. همه روزها روز خدا است؛ ولی نسبت دادن ایام خاصی به خدا به این دلیل است که در آن روزها سلطه وحدانیت خدا آشکار شده یا آشکار خواهد شد. ممکن است در این روزها قهر و غلبه و عزّت الهی آشکار شود یا رحمت او بیش از روزهای معمولی برای مردم آشکار شود.[۲۴]

به نظر ناصر مکارم شیرازی مرجع تقلید و مفسر شیعه نیز، «ایام‌الله» روزهایی است که یکی از فرمان‌های خدا در آن چنان درخشیده که بقیه امور را تحت‌الشعاع قرار داده است؛ بنابراین روز ظهور پیامبران یا نابودی گردنک‌شان ایام‌الله هستند.[۲۵]

برخی از مفسران مراد از «ایام اللّه» در آیه ۱۴ سوره جاثیه را، روزهای خشم و عذاب خداوند دانسته‌اند و مراد از کسانی که روزهای خدا را باور ندارند، مشرکان عربند. خدا به پیامبرش دستور داده است که از مؤمنان بخواهد، تا از بدی‌های مشرکان نسبت به آنان درگذرند و با کارهای نیک به آن پاسخ دهند و خداوند حسابرسی بدکار و کیفر او را به‌عهده خواهد داشت.[۲۶]

مصداق‌های روزهای خدا

روزهای سرنوشت‌ساز خدا در قرآن عبارت‌اند از:


مظاهر ایام اللَّه‏

ایام اللَّه نسبت به مردم دو مظهر دارد، یکی مظهر نقمت مانند تحت شکنجه بودن مردم مصر به وسیله فرعون که نوعی بلا بود و دیگری مظهر نعمت، مانند نجات قوم موسی از عذاب فرعونیان. یادآوری ایام اللَّه چه در بعد شکست و چه در بعد فتح و پیروزی، نقش مؤثری در بیداری ملت‌ها دارد و برای آنها حرکت آفرین است، اما تنها افرادی می‌توانند عبرت بگیرند که از دو ویژگی صبر و شکر برخوردار باشند: ﴿انَّ فی ذلِکَ لَایاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ؛ در اینها نشانه‌هایی است برای کسانی که شکیبا و شکرگزارند!(ابراهیم:۵) این قسمت آیه در آیات دیگر قرآن نیز آمده است که بعد از یادآوری سختی‌ها و شیرینی‌ها زندگی افراد و قوم‌ها، بیان شده است که در این‌ها نشانه‌هایی برای شکیبایی و شکرگزاری هست.[۳۳] با دقت در این آیات معلوم می‌گردد که اگر انسان در شناخت ایام اللَّه دقیق باشد و با بینش عمیق به آنها بنگرد دست غیبی را بروشنی در آن حوادث خواهد دید.

منابع

  1. فراهیدی، خلیل بن أحمد، کتاب العین، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق،
  2. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۶۴۹.
  3. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دایرةالمعارف قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش، ج۵، ص۱۶۰.
  4. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۳۸۶.
  5. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیه، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۲۶۰.
  6. طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ اول، بی‌تا، ج۶، ص۲۷۴.
  7. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۱۲۲.
  8. سوره اعراف، آیه۱۶۰. سوره طه، آیه۸۰.
  9. سوره بقره، آیه۵۷.
  10. سوره هود، آیه۴۸.
  11. سوره انبیاء، آیه۷۱–۶۸.
  12. ماوردی، علی بن محمد، النکت و العیون، بیروت، دار الکتب العلمی، منشورات محمد علی بیضون، چاپ اول، بی‌تا، ج۳، ص۱۲۲.
  13. سوره نجم، آیه۵۰.
  14. سوره اعراف، آیه۷۹–۷۳.
  15. سوره فرقان، آیه۳۷.
  16. سوره انعام، آیه۶. سوره یونس، آیه۱۳. سوره اسراء، آیه۱۷.
  17. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۴۶۷.
  18. فراء، یحیی بن زیاد، معانی القرآن، مصر - قاهره، الهیئه المصریه العامه للکتاب، چاپ دوم، ۱۹۸۰م، ج۲، ص۶۸.
  19. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۲، ص۱۸
  20. فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبه الصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۸۰.
  21. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۱.
  22. زحیلی، وهبه، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج، سوریه - دمشق، دار الفکر، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق، ج۱۳، ص۲۰۹.
  23. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۰، ص۲۷۵.
  24. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳.
  25. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۰، ص۲۷۲.
  26. مغنیه، محمدجواد، تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۴۷.
  27. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۹۱.
  28. قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۷، ص۲۷۱.
  29. ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۰۸.
  30. ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۳۶۵.
  31. طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام، چاپ دوم، ۱۳۶۹ش، ج۷، ص۳۶۱.
  32. ۳۲٫۰ ۳۲٫۱ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۱۲، ص۲۳.
  33. سوره لقمان، آیه۳۱. سوره سبأ، آیه۱۹. سوره شوری، آیه۳۳.