امام مبین در آیه ۱۲ سوره یس

سؤال

«امام مبین» در آیه ۱۲ سوره یس به چه معنا است؟ برخی آن را به «لوح محفوظ» یا «علم الهی» تفسیر کرده‌اند؛ صفت «مبین» چگونه برای لوح محفوظ یا برای علم الهی قابل توجیه است؟


امام مبین در آیه ۱۲ سوره یس به لوح محفوظ اشاره دارد. لوح محفوظ کتابی است که همه حوادث این جهان در آن ثبت شده است.

بر اساس روایات معنای باطنی امام مبین در این آیه، امام علی(ع) دانسته شده که به اذن خدا به معلومات لوح محفوظ دسترسی دارد. لوح محفوظ تنها برای معصومان(ع) روشن و آشکار است و دیگران به آن دسترسی ندارند.

آیه و ترجمه

مفهوم‌شناسی

امام

واژه امام در لغت به معنای هر چیزی است که دیگر چیزها به او وصل شود، اِمام گفته می‌شود. به سر هم اِمام گفته می‌شود چون اعضای بدن به آن وصل شده‌اند.[۱] به کسی که جلودار باشد و به او اقتدا شود و از او پیروی شود، امام گویند.[۲] [۳]به كتاب هم اِمام گفته می‌شود، چه بر حقّ باشد و چه بر باطل. به جلو و پیش هر چیزی هم «أَمَام» با فتحه «الف» گفته می‌شود که با معنای لغوی اِمام همسانی دارد.[۴]

مبین

واژه مبین به معنای واضح و روشن است.[۵] به گمان برخی،‌ دلیل به‌کار رفتن اِمام برای لوح محفوظ، رهبر و معیار بودن این لوح برای سنجش ارزش اعمال در قیامت است. توصیف به مبین نیز به این دلیل است که مشتمل بر قضاهای حتمی خدا است.[۶]

امام مبین

بیشتر مفسران «امام مبین» در آیه ۱۲ سوره یس را به معنای لوح محفوظ دانسته‌اند.[۷] [۸] [۹] لوحى كه از دگرگون شدن و تغيير پيدا كردن محفوظ است و مشتمل است بر تمامى جزئياتى كه خداى سبحان قضايش را در خلق رانده است. در نتيجه آمار همه چيز در آن هست و اين كتاب در قرآن با اسم‌هاى مختلفى آمده است: لوح محفوظ،[۱۰] ام الكتاب،[۱۱] كتاب مبين[۱۲] و امام مبين،[۱۳] كه در هر يك از اين اسماى چهارگانه عنايتى مخصوص هست. شايد علت ناميدن آن به امام مبين، به خاطر اين باشد كه بر قضاهاى حتمى خدا مشتمل است و مراد از امام مبين در این آیه نامه اعمال نیست.[۱۴] اما مفسر معاصر آیه الله مکارم شیرازی بر این باور است که غالب مفسران" امام‏ مبين‏" را در اينجا به عنوان" لوح‏ محفوظ" همان كتابى كه همه اعمال و همه موجودات و حوادث اين جهان در آن ثبت و محفوظ است تفسير كرده‌‏اند. تعبير به" امام" ممكن است از اين نظر باشد كه اين كتاب در قيامت رهبر و پيشوا است براى همه ماموران ثواب و عقاب و معيارى است براى سنجش ارزش اعمال انسان‌ها و پاداش و كيفر آنها.[۱۵] از تعبير فوق استفاده مى‏‌شود غير از نامه عملى كه هركسى مخصوص به خود دارد، يك «نامه عمل كلّى» وجود دارد كه به منزله «دفتر كلّى» نسبت به «دفتر اعمال» همه انسان‏‌هاست. تعبير به‏ «مبين» اشاره به روشنگرى لوح محفوظ و نامه اعمال نسبت به همه كارهاست، چرا كه چيزى از اعمال نيك و بد را فروگزار نمى‏‌كند.[۱۶]

امام علی(ع) یکی از مصادیق

بر اساس برخی روایات، رسول خدا(ص) امام علی(ع) را مصداق «امام مبین» دانسته است که خدا علم هر چیزی را در او قرار داده است.[۱۷] در روایتی به نقل از ابن‌عباس، امام علی(ع) خود را امام مبینی دانست که میان حق و باطل جدایی می‌اندازد.[۱۸] در روایت عمار بن یاسر نیز امیرمومنان خود را مصداق امام مبین دانسته است که تعداد موجودات را می‌داند.[۱۹]

علامه طباطبایی مفسر شیعه، این روایات را معنای باطنی آیه دانسته است و تفسیر آیه محسوب نمی‌شود. به اعتقاد او، مانعی ندارد که خدا به بنده‌ای از بندگان موحّد و مخلص خود، علم به همه معلوماتی که در کتاب مبین است را بدهد. آن شخص پس از پیامبر(ص) امام علی(ع) است.[۲۰]

با كمى دقت روشن‏ مى‏شود كه اين گونه روايات منافاتى با تفسير" امام‏ مبين‏" به" لوح‏ محفوظ" ندارد، زيرا قلب پاك پيامبر(ص) در درجه اول و قلب وسيع جانشين او در درجه بعد آيينه‌‏هايى است كه لوح محفوظ را منعكس مى‌‏كند. قسمت عظيمى از آنچه در لوح محفوظ است از سوى خدا به آن الهام مى‏‌گردد. به اين ترتيب نمونه‌‏اى از" لوح محفوظ" مى‏‌باشند. اطلاق" امام مبين" بر آن حضرت مطلب عجيبى نيست، چرا كه فرعى است كه از آن اصل گرفته شده و شاخه‌‏اى است كه به آن ريشه باز مى‏‌گردد. در اينكه منظور از امام مبين" لوح محفوظ" است شكى نيست، روايات فوق نيز قابل تطبيق بر آن مى‏‌باشد.[۲۱]


منابع

  1. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين، قم، نشر هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۴۲۶.
  2. ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بيروت، دار الفكر للطباعه و النشر و التوزيع- دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۲۵.
  3. أزدى، عبدالله بن محمد، كتاب الماء، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ پزشكي، طب اسلامي و مكمل- دانشگاه علوم پزشكي ايران‏، چاپ اول، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۰.
  4. طريحي، فخر الدين بن محمد، مجمع البحرين، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۱۵.
  5. راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، دمشق، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق، ص۱۵۷. مصطفوی، حسن، التّحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه نشر و ترجمه کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۱، ص۳۶۶.
  6. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۹۷.
  7. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فی تفسیر القرآن، ترجمه: گروهی از مترجمان، تهران، فراهانى، چاپ اول، ج۱۳، ص۲۰۷.
  8. ابوالفتوح رازى، حسين بن على، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ج۱۶، ص۱۳۹.
  9. حقى برسوى، اسماعيل بن مصطفى، تفسير روح البيان، بیروت، دار الفكر، چاپ اول، ج۷، ص۳۷۶.
  10. سوره بروج، آیه۲۲.
  11. سوره رعد، آیه۳۹. سوره زخرف، آیه۴.
  12. سوره انعام، آیه۵۹. سوره یونس، آیه۶۱. سوره هود، آیه۶.
  13. سوره یس، آیه۱۲.
  14. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۷، ص۹۷.
  15. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۳۳۲.
  16. مكارم شيرازى، ناصر، پيام قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ نهم، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۶۵.
  17. ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۰، مجلس۳۲، حدیث۵.
  18. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۲۱۲.
  19. ابن شاذان قمى، أبو الفضل شاذان بن جبرئيل، الفضائل، قم، نشر رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش، ص۹۴.
  20. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۷، ص۱۰۲.
  21. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۸، ص۳۳۶.