تسبیح
منظور از تسبیح چیست و حقیقت آن چیست؟ منظور خداوند متعال در قرآن کریم که میفرماید: ﴿و لکن لا تفقهون تسبیحهم﴾(اسراء/ ۴۴)
تسبیح در اصل از ماده «سبح» به معنی حرکت سریع در آب و هواست. به همین منظور نیز در مورد خداوند به معنی حرکت سریع، در مسیر عبادت پروردگار است.}}[۱] حرکت موزون و مدار وار را نیز تسبیح گویند.
حقیقت تسبیح، نفی هرگونه عیب و نقص و گواهی موجودات جهان به پاکی و یکتایی ذات مقدس خداونداست.
در آیات مختلف قرآن، سخن از تسبیح و حمد موجودات عالم به میان آمده است. از همه صریحتر آیه مورد بحث است که بدون هیچ گونه استثناء، همه موجودات عالم هستی، زمین و آسمان و ستارگان و کهکشانها، انسانها و حیوانات و برگهای درختان و حتی دانههای کوچک اتم را در این تسبیح و حمد عمومی شریک میداند.
قرآن کریم میفرماید: عالم هستی یک پارچه زمزمه و غوغاست، هر موجودی به نوعی بر حمد و ثنای حق تعالی مشغول است و غلغلهای خاموش در پهنه عالم هستی طنین افکنده که بیخبران، توانایی شنیدن آن را ندارند، اما اندیشمندانی که قلب و جانشان به نور ایمان زنده و روشن است، این صدا را از هر سو به گوش جان میشنوند.
در تفسیر حقیقت این حمد و تسبیح در میان دانشمندان، فلاسفه و مفسران گفتگوهای بسیاری است؛ بعضی آن را حمد و تسبیح «حالی» دانستهاند و بعضی «قالی» و گفتاری که خلاصه نظرات عبارت است از:
۱. جمعی معتقدند، همه ذرات موجودات این جهان دارای یک نوع درک و شعورند و خدای خود را تسبیح و حمد میگویند، و با زبان تکوین و تشریع خدا را میخوانند.
آیاتی مانند:
۱. {{قرآن|... و ان منها لما یهبط من خشیه الله…[۲] … بعضی از سنگها از ترس خدا، از فراز کوهها به پایین میافتند…
۲. ﴿... فقال لها و للارض أتیناا طوعا و کرها قالتا اتینا طائعین﴾[۳] خداوند به آسمان و زمین فرمود: از روی اطاعت یا کراهت به فرمان من آیید، آنها گفتند: ما از در اطاعت آییم، گواه بر این عقیدهاند.
۲. بسیاری معتقدند، این تسبیح و حمد، همان چیزی است که ما آن را «زبان حال» مینامیم؛ حقیقی است نه مجازی، ولی به زبان حال است نه گفتار و گویش.
به عنوان مثال به کسی که آثار ناراحتی و درد و رنج و بیخوابی در چهره و چشم او نمایان است میگوییم: هر چند تو از ناراحتی خود سخن نمیگویی، اما چشم تو، حکایت از این دارد که تو شب گذشته به خواب نرفتهای و چهرهات گواهی میدهد که از درد و ناراحتی جانکاهی رنج میبری.
این زبان حال؛ گاهی آن قدر قوی و نیرومند است که زبان قال را تحت الشعاع خود قرار میدهد و به تکذیب آن برمیخیزد.
این همان چیزی است که امیرالمؤمنین علی(ع) در گفتار معروفش میفرماید: «هرگز کسی رازی را در دل پنهان نمیکند، مگر این که در لابلای سخنان، ناخود آگاه در صفحه صورتش آشکار میگردد.»[۴]
مگر «تسبیح» جز به معنای منزه شمردن خدا از هر عیبی است؟ ساختمان و نظم این عالم هستی، حکایت دارد که خالق آن، از هر نقص و عیبی مبری است.
مگر «حمد» چیزی جزبیان صفات کمال است؟ نظام جهان آفرینش از صفات کمال خدا، از علم بیپایان و قدرت بیانتها و حکمت و سیع و فراگیر او سخن میگوید.
بنابراین، هر برگی از برگهای درختان سبز، شب و روز نغمه توحید سر میدهد و آواز رسای تسبیحش را در درون باغ و جنگل، بر فراز کوهها و در خمیدگی درهها، پخش میکند، اما بیخبران چیزی از آن نمیفهمند، و آن را خاموش میشمارند و بی زبان! آیات مورد بحث از زبان حال و زبان تکوین حکایت دارد.
۳. بعضی از مفسران احتمال دادهاند که حمد و تسبیح عمومی موجودات، ترکیبی از زبان حال و قال و به تعبیر دیگر، «تسبیح تکوینی» و «تشریعی» است، چرا که بسیاری از انسانها و همه فرشتگان از روی درک و شعور حمد و ثنای او میگویند و ذرات و موجودات نیز با زبان حال از عظمت و بزرگی خالق سخن میگویند.
گرچه این دو نوع حمد و تسبیح با هم متفاوت است، ولی در قدر جامع یعنی مفهوم و سیع کلمه حمد و تسبیح، مشترک میباشند. به هر حال همهٔ هستی تسبیح گوی خداوند تبارک و تعالی هستند؛ منتهی بعضی با زبان تکوین خدا را میخوانند و بعضی دیگر با زبان تشریع و تسبیح گوی او هستند.