برخورد با سالمندان
این مقاله هماکنون به دست A.ahmadi در حال ویرایش است. |
چه تغییراتی از لحاظ روحی و روانی در سالمندان ایجاد میشود؟ وظایف ما نسبت به آنها چیست؟
بدیهی است اگر ما از وضعيت روحي و رواني بزرگسالان آگاهي داشته باشيم، ميتوانيم برخوردي مناسب با آنها داشته باشيم و زندگي شيريني را براي خود در كنار سالمندان كه ستونهاي زندگي و مايه بركت خانه ما هستند، فراهم كنيم. از تغييرات رواني شايع در اين دوران ميتوان موارد زير را نام برد:
۱. كاهش ظرفيت رواني: به طور كلي قدرت تحمل و پذيرش مسائل در دوران سالمندي كاهش يافته و نوعي وابستگي و آسيبپذيري از نظر رواني در اغلب آنان به چشم ميخورد در اين زمينه توقع احترام بيش از حد را ميتوان نام برد.
۲. تحريك پذيري رواني: آستانه تحريك پذيري نسبت به استرسها در اغلب پيران كاهش پيدا ميكند در نتيجه باعث زود رنجي و عصبانيت بيش از حد در سالمندان ميگردد.
۳. فقدان ابتكار: با از دست دادن قدرت خلاقيت و ابتكار، نوعي عدم تمايل به تغيير و تحول و محافظهكاري و حتي سماجت و يكرنگي در بيشتر سالخوردگان ديده ميشود.
۴. گرايش به افسردگي: افسردگي به درجات مختلف در بين پيران وجود دارد و به تنهايي سبب اصلي مشكلات اساسي اين دوران است.
۵. ضعف و اختلال در حافظه: همین موضوع باعث میشود تا صحبتهایی را تکرار کنند، که فراموش کردند پیش از این به ما تعریف کرده بودند؛ ولی برای ما ملالآور است.
۶. كند شدن واكنشها و كاهش سرعت و هماهنگي: اين مشكل، خود دشواريهاي حسي ـ حركتي را ايجاد ميكند كه به تدريج افزوده گشته و كارهايي كه نياز به سرعت و هماهنگي دارد به سختي انجام ميگيرد. همچنين زمان واكنش و زمان تصميمگيري در آنها افزايش مييابد.
۷. پيدايش حالت بدبيني: اين مشكل گاهي به طور موقتي بر اثر ناكاميهاي روزمره پيدا ميشود و گاه نيز بر اثر اعتقاد به اين كه هستي جز خواب و خيال نيست بروز ميكند. در علت شناسي اين حالت منفي، دانشمندان سه عامل را مهمتر از بقيه شناختهاند، از جمله كاهش نيروي جسماني، ترس از مرگ و از دست دادن شغل و بازنشستگي.[۱]
۸. ادعاها و برتري جوئيها: به نظر ميرسد كه سالمند فردي است كه براي خود ارزش و اعتباري قائل است و در اين زمينه از جهاتي حق با اوست از آن بابت كه عمري بر او گذشته و موي سري سپيد كرده است، سردي و گرمي بسياري را چشيده و تجاربي را به دست آورده است. او حق دارد، در برابر فرزندان و مخصوصاً نسل جوان كه پرمدعا هستند و كسي را قبول ندارند خودخواه و خودپسند باشد و از اينكه آنها حرف و سخن او را نميپذيرند ناراحت شود.[۲]
۹. مداخله در زندگي: احساس مسئوليت و تجربه بالا، عدم تحمل و اثبات برتري از عللي هستند كه باعث ميشود سالمندان در زندگي جوانان دخالت كنند. پيران نقش سرپرست، رهبر و راهنما را براي خود ثبت شده ميدانند.[۳]
نيازمنديهاي سالمندان
۱. آرامش جسم و روح: معمولاً سالمندان با استفاده از تجارب سعي دارند كمتر به كار و فعاليت بپردازند و براي خود آرامشي پديد آورند. از هيجانات، سروصداها و آشفتگيها دور و بركنارند و دوست دارند حداكثر نقش يك تماشاچي را در جنب و جوش ايفا كنند.[۴]
۲. تأمين اقتصادي: از مسائل مهمي كه در رابطه با سالمندان مطرح است مسئله اقتصادي در وضع زندگي و ميزان تأمين آنها از اين بابت است. متأسفانه برخي از سالمندان در محيط مناسبي زندگي نميكنند، زيرا در محيط خانواده خود سربار به حساب ميآيند و به زحمت ميتوانند حرمت و وقار خود را حفظ كنند. سالمندان بايد از اين لحاظ تأمين شوند.[۵]
۳. تأمين عاطفي: پيران معمولاً خواستار احترامند و ميخواهند مورد توجه و عنايت باشند. ديدن احترام ديگران موجب رضايت خاطر و شادابي آنهاست مخصوصاً از آن بابت كه در سايه آن احساس امنيت ميكنند و ميداني براي تلاش و فعاليت خود پيدا خواهند كرد. در چنان صورتي خواهيد ديد كه ريشه بسياري از عصبانيتها و عرض اندامها در سالمندان ميخشكد. عواطفشان بيشتر و محبتشان نسبت به اطرافيان دو چندان خواهد شد. تحمل و مداراي زيادتري نسبت به ديگران خواهند داشت.[۶]
وظايف اطرافيان
۱. مقبوليت، احترام، پذيرش و تحمل.
۲. محبت و حمايت به شيرين زباني و لطف و خوشيتواني كه پيلي به مويي كشي.
۳. قدرشناسي.
۴. ارتباط و تفاهم با آنان.
۵. همدردي و گوش دادن به صحبتهاي آنان.
۶. كمك به حل دشواريهاي آنان.[۷]
مطالعه بیشتر
- کوهن، دانا سالمندان، ترجمه مهدی قراچهداغی، تهران: دایره، ۱۳۸۵ش.
- چنگیزی، فرشته، دوران سالمندی، تبریز: اختر، ۱۳۹۶ش.
- نیازی، محسن، جامعهشناسی سالمندی: بررسی ابعاد گوناگون سالمندی با تکیه بر رویکرد جامعهشناختی، تهران: سخنوران، رشدآوران، ۱۳۹۰ش.
- احمدیخطیر، مریم و همکاران، روانشناسی سالمندی، تهران: جامعهنگر، ۱۳۹۴ش.