جواز جمع بین نماز ظهر و عصر
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیا استدلال به آیه شریفه ﴿اقم الصلوه لدلوک الشمس…﴾ از طرف شیعه برای جواز جمع بین نماز ظهر و عصر تفسیر به رأی نیست؟!
قرآن شریف میفرماید: ﴿اقم الصلوه لدلوک الشمس الی غسق اللیل و قرآن الفجر انّ قرآن الفجر کان مشهوداً﴾[۱] نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکی شب (نیمه شب) برپا دار و هم چنین قرآن فجر (نماز صبح) را چرا که قرآن فجر مورد مشاهده (فرشتگان شب و روز) است.
ابتدا به مفاهیم کلی آیه پرداخته و سپس روایاتی که در اینباره وارد شده مورد دقت قرار میگیرد.
بررسی آیه:
۱. اصول کلی آیه یا دستور کلی آیه، برای اقامه نمازهایی از هنگام زوال خورشید تا نیمه شب و نیز در سپیده صبح میباشد. واژه «دلوک» طبق تفسیر مفسران[۲] به معنای رفتن خورشید به سوی غروب را گویند.
۲. نماز از تکالیفی است که دارای وقت و ساعات تعیین شده و مخصوص میباشد.
۳. نماز ظهر اولین نماز از نمازهای واجب است (اقم الصلوه لدلوک الشمس: لدلوک شمس به معنی زوال خورشید) از این که، در بیان اوقات نمازهای پنجگانه، ابتدا زوال خورشید مطرح شده، میتواند گویای این حقیقت باشد که اولین نماز واجب، نماز ظهر است ومؤید این مطلب آیه ۲۳۸ سوره مبارکه بقره است، که میفرماید: «حافظوا علی الصلوت و الصلوه الوسطی و قوموا لله قانتین» منظور از «الوسطی» در اینجا نماز ظهر است).
- آخرین وقت نماز، نماز عشاء است. با توجه به این که «غسق»، شدت ظلمت است و تاریکی شب در نیمه شب، از هر وقت متراکمتر میباشد، این کلمه روی هم رفته، غسق اللیل، نیمه شب را میرساند.
- قرائت قرآن و بازخوانی پیام وحی عمدهترین رکن و مهمترین بعد نماز است. (مراد از «قرآن الفجر» نماز صبح است و آوردن «قرآن» (تلاوت آیات الهی)، به جای «صلاه»، میتواند مشعر به مطلب فوق باشد. البته بحث روائی این مطلب در ذیل خواهد آمد).
- اهمیت و جایگاه ویژه نماز صبح نسبت به سایر نمازها.
۷. نماز صبح در اول فجر، مورد شهود و نظارهای ویژه است. (ان قرآن الفجر کان مشهوداً).[۳] حال که اوقات پنجگانه نماز مشخص شد، به بیان جمع بین نماز ظهر وعصر و هم چنین جمع بین نماز مغرب و عشاء میپردازیم. در سنن نسائی باب جمع بین الصلاتین فی الحضر چنین آمده است: «اَخبرنا قُتیبه، عن مالکٍ عن أبی الزّبیر، عن سعید بن جبیر عن ابنِ عباسٍ قال: صلّی رسول الله علیه و سلّم الظّهر و العصرَ جمیعاً، و المغربِ و العشاءَ جمیعاً من غیرِ خوفٍ و لاسفرٍ»؛ میفرماید: پیامبر اکرم(ص) نماز ظهر و عصر و هم چنین مغرب و عشاء را با هم جمع خواند، بدون آن که ترس یا در سفر باشد.[۴] نظیر این روایت در صحیح مسلم، باب صلاه المسافرین و قصرها و همچنین در سنن ابن ماجه باب جمع بین الصلاتین در سفر آمده است.[۵][۶]
روایت دیگری که نشانگر جمع خواندن ظهرین و عشائین است، در سنن نسائی آمده است. «اَخبرنا محمدُ بن عبدِ العزیزِ بن ابی رزقه… عن ابن عباسٍ: أنّ النبیّ(ص) کانَ یُصلّی بالمدینه یجمعُ بین الصّلاتین بین الظّهرِ و العصرِ و المغربِ و العشاءِ من غیر خوفٍ و لا المطرٍ، قیل لهُ: لِمَ؟ قال: لئلّا یکونَ علی امته حرجٌ»؛ میگوید که پیامبر اکرم(ص) در مدینه، نمازهای ظهر و عصر و مغرب و عشاء را جمع خوانده، بدون این که از چیزی بترسد یا باران بیاید. به ابن عباس گفته شدکه چرا پیامبر چنین کردند؟ جواب داد برای این که امتش در سختی نیفتند.[۷] و همو باز از ابن عباس نقل کرده که قال: صلّیتُ وراءَ رسول الله(ص) ثمانیاً جمیعاً و سبعاً جمیعاً؛ پیامبر در مدینه نماز هشت رکعتی و هفت رکعتی خواندند.[۸]
روایات فراوانی در این مورد آمده است. جهت اطلاع بیشتر میتوانید به کتابهای فوق مراجعه کنید. امّا روایاتی که شیعه در خصوص جمع بین ظهرین و عشائین نقل میکند بدین شرح میباشد: «عن ضرارِ عن ابی جعفر عن الباقر(ع): فی قوله تعالی اقمِ الصلوه لدلوک الشمس، قال(ع): دلوکها زوالها غسق اللیل الی نصف اللیل ذلک اربع صلوات وضعهن رسول الله(ص) و وقّتهُنّ للناسِ و قرآن الفجر صلوه الغداه»؛[۹] میفرماید: دلوک شمس یعنی وقت ظهر، غسق اللیل تا نصف شب است که این وقت چهار نمازی است که پیامبر اکرم(ص) آن را قرار دادند، و وقت آن را برای مردم تعیین نمودند و قرآن الفجر همان نماز صبح است.
۲. عن ابی عبدالله(ع) قال: فی قوله تعالی ان الله افترضَ اربع صلوه اول وقتها زوال الشمس الی إنتصاف اللیل فیها صلاتان اول وقتُها من عند زوال الشمس الی غروب الشمس الا انّ هذهِ قبل هذه و فیها صلوتان اول وقتها من غروب الشمس الی انتصاف اللیل هذه قبل هذه؛[۱۰] فرمود: خداوند چهار نماز را واجب کرده که اول وقت آن، از زوال خورشید است (وقت ظهر) تا نصف شب که دو تایی از آن چهار نماز، شروعشان وقت زوال خورشید و پایان آن وقت پایان خورشید است جز این که این (نماز ظهر) قبل از نماز عصر است و دوتایی از آن نمازها شروع وقتشان پس از غروب خورشید است و پایان آن نصف شب جز این که این (نماز مغرب) قبل از آن (نماز عشاء) است.
در المیزان علامه طباطبایی (ره) روایتی از سعید بن مسیب از علی بن حسین(ع) در تأیید قرآن فجر آورده که منظور همان نماز صبح است، میفرماید: پیامبر اکرم(ص) نماز صبح را به همان صورت که در مکه واجب شده بود، برگزار میکرد. چون هنگام صبح، ملائکه روز درآمدن، و ملائکه شب دررفتن، عجله دارند و لذا نماز صبح را برای این که هم آیندگان آن را با رسول اکرم(ص) درک کنند و هم روندگان آن را به دو رکعت باقی گذاشت و معنای آیه: «انّ قرآن الفجر کان مشهوداً» همین است که هم مسلمانان آن را شاهدند و هم ملائکه شب و هم ملائکه روز.[۱۱] این روایت را دانشمندان اهل تسنن نیز نقل کردهاند، از جمله، طبق تفسیر روح المعانی امام احمد و نسائی و ابن ماجه و ترمذی و حاکم از پیامبر اکرم(ص) آن روایت را نقل کردهاند که در تفسیر این جمله فرمود: «تَشهده ملائکه اللیل و ملائکه النهار».[۱۲]
آنچه به عنوان نتیجه قابل بیان است، این است که: طبق روایات وارده از کتب اهل تسنن، پیامبر اکرم نمازهای ظهرین و عشائین را به جمع خواندهاند و طبق روایات شیعه، پیامبر اکرم وقت و اوقات این نمازها را بیان فرمودهاند.
مطالعه بیشتر
- سنن نسائی، باب جمع صلاه در حضر.
- سنن ابن ماجه، باب جمع صلاه در حضر.
- سنن ابن داود، باب جمع صلاه در حضر.
- صحیح مسلم، باب جمع صلاه در حضر.
۵. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، قم، ج۱۳، ص۲۴۳.
۶. تفسیر نور الثقلین، علامه حویزی، انتشارات مؤسسه تاریخ الغربی، بیروت، ج۴، ص۲۲۴.
۷. تفسیر البرهان، علامه سید هاشم بحرانی، انتشارات مؤسسه انتشارات بعثت، ج۳، ص۵۶۸.
منابع
- ↑ اسراء/ ۷۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ترجمه دکتر احمد بهشتی، انتشارات فراهانی، ج۱۴، ص۱۹۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، علی اکبر و جمعی از محققان حوزه، تفسیر راهنما، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱۰، ص۲۰۹.
- ↑ سیوطی و السندی، سنن النسائی، انتشارات دار الحدیث، قاهره، ج۱، ص۴۱۸ و ۴۱۹.
- ↑ الامام مسلم بن الحجاج القشیری النیشابوری، صحیح مسلم، بیروت، انتشارات احیاء التراث العربی، ج۱، ص۴۸۹، باب الجمع بین الصلاتین فی الحضر.
- ↑ حافظ ابی عبدالله محمد بن یزید قزوینی، سنن ابن ماجه، بیروت، انتشارات دار الفکر، ج۱، ص۳۳۷، باب جمع بین الصلاتین، در آنجا آمده است: انّ رسول الله کان یجمعُ بین المغربِ و العشاء فی السفر، من غیر ان یعجله شیءٌ، و لا یطلبهُ عدّو و لا یخافَ و لا یخافُ شیئاً.
- ↑ سیوطی و السندی، همان، انتشارات دار الحدیث، قاهره، ج۱، ص۴۱۸ و ۴۱۹.
- ↑ همان.
- ↑ حویزی، تفسیر نور الثقلین، بیروت، انتشارات مؤسسه تاریخ الغزی، ج۴، ص۲۲۵ و ۲۲۴.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه موسوی همدانی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، ج۱۳، ص۲۴۶.
- ↑ ر. ک. تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۴۶.
- ↑ آلوسی بغدادی، سید محمود، تفسیر روح المعانی، بیروت، انتشارات دار الفکر، ج۹، ص۱۹۰.