دلیل عصمت اهلبیت(ع) در آیه تطهیر
الخميني، السيد روح الله (۱۴۲۱). تاج العروس. ج. ۱۷. تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى. ص. ۴۸۲.
عصمت اهلبیت چگونه از آیه تطهیر استفاده میشود؟
111
معنای عصمت
معنای لغوی
واژه عصم در لغت در دو معنا به كار برده شدهاست. نخست معناى «منع» است[۱][۲][۳] و معناى ديگر«مسك» است.[۴] لکن اين واژه در «مسک» و «تمسک» ظهور دارد.[۵]
معنای اصطلاحی
فاضل مقداد در تعریف عصمت میگوید: «عصمت، لطفی است که خداوند در حق مکلف به جای میآورد، به گونهای که انگیزهای برای ترک اطاعت و یا انجام معصیت در او باقی نمیماند، هر چند این لطف، توان انجام گناه را از وی نمیستاند»[۶]
علاّمه طباطبائی مىنويسد:
امرى كه عصمت بواسطه آن تحقق مىيابد، نوعى علم است كه مانع از ارتكاب معصيت و خطا توسط صاحب علم میشود. بهعبارت ديگر علمى است كه مانع از گمراهى مىگردد، چنانكه ساير خلقها همچون شجاعت، عفت، بخشندگى و همه امور اين چنينى، صورت علمى پايدار است كه موجب تحقق اين آثار مى شود و از ضد اين امور مانع مى گردد. همانا اين موهبت الاهى كه آن را «قوه عصمت» مى ناميم، نوعى از علم و شعور است كه با ساير انواع علم مغايرت دارد.[۷]
مصداق اهل بیت
در منابع شیعه و سنی روایات فراوانی در باره وجود دارد: مانند روایت امام صادق(ع) که به اقرارگیری امیرالمومنین(ع) از ابوبکر درباره اختصاص آیه تطهیر به خاندان امیرالمومنین(ع)، اشاره می کنند. لکن در اینجا از باب اتمام حجت، دو روایت از اهل سنت را ذکر می کنیم:
- مسلم در صحيح خود، به روايت دو تن از مشايخ خود چنین نقل مى كند:عايشه گفت: صبحگاهان رسول خدا صلى الله عليه وآله در حالى كه رواندازى پشمى و سياه رنگ بر خود قرار داده بود، حركت كرد. چيزى نگذشت كه حسن بن على آمد حضرت او را داخل آن رو انداز منود. و سپس حسني آمد و او نيز داخل شد. و سپس فاطمه آمد و او را نيز داخل كرد. سپس على آمد و او را داخل كرد، آن گاه فرمود: انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا.
- حاكم نيشابورى در مستدرك به سندش از اُ ّم سلمه چنني روايت مى كند: پيامبر پس از نزول آيه تطهري، به دنبال على، فاطمه، حسن و حسین عليهم السلام فرستادند و آنان را جمع كرده و فرمودند: أللهم هؤلاء أهل بيتي؛ خدايا، اينان اهل بيت من هستند. سلمه مى گويد: در آن هنگام أم يا رسول الله، ما أنا من أهل البيت؟ اى رسول خدا، آيا من [در عنوان] اهل بيت داخل هستم؟ پيامبر فرمود: إنّك أهلي خیر، وهؤلاء أهل بيتي: شما از خوبان اهل من هستى، و اينان نيز اهل بيت من هستند. از اين حديث نيز معلوم مى شود عنوان «اهل بيت» با عنوان «اهل پيامبر» تفاوت دارد. حاكم پس از نقل اين روايت در تأييد آن مى گويد: اين حديث بنابر مبنای بخارى صحيح است.
معنای انما
با توجه به موارد استعامل « ّإمنا»، روشن است كه اين واژه از ادات حصر است و به جهت دلالت بر حصر وضع شده است; بنابراين اگر در موردى افاده حصر نكند و يا افاده حصر اضافى كند، به حكم قرينه خواهد بود.
اراده تکوینی یا تشریعی
می توان دو قرینه بر تکوینی بودن اراده ارائه کرد:
- مراد از «يريد الله» نيز يا اراده تشريعى خداوند است و يا اراده تكوينى. مى دانيم كه خواست تشريعى خداوند آن است كه همه بندگان به اختيار از پليدى ها اجتناب كنند و پاكيزه گردند. پس اراده تشريعى بر پاك بودن بندگان به افراد خاصى اختصاص ندارد و افراد خاصى اراده نشده اند و مخاطب اراده تشريعى عموم مكلفان اند، در حالى كه خداوند سبحان در آيه تطهري، از اراده خويش بر پاك ساخنت اشخاص معني و محدودى خبر مى دهد; از اين رو منى توان گفت در اين آيه اراده تشريعى مورد نظر است; بلكه يقيناً مراد آيه، خبر دادن از اراده تكوينى خداى متعال بر پاك گردانيدن اهل بيت عليهم السلام است.
- دليل ديگر اراده تكوينى آيه، دلالت آيه بر عصمت اهل بيت عليهم السلام مى باشد; چرا كه عصمت اكتسابی نيست، زيرا خداوند مى فرمايد: ﴿وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ؛ اگر فضل و رحمت خدا شامل حال تو نبود، گروهی از آنان تصمیم داشتند تو را گمراه کنند﴾(نساء:113) و در جای دیگر می فرماید: ﴿وَلَوْلَا أَنْ ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا؛ و اگر ما تو را ثابت قدم نمیساختیم، نزدیک بود به آنان تمایل کنی.﴾(اسراء:74) پس وقتى حقيقت عصمت به لطف و فضل پروردگار عنايتى باشد نه اكتسابی، احتمال اينكه اراده در اينجا اراده تشريعى باشد از ميان مى رود.
معنای لیذهب عنکم
معنای «الرجس»
معنای رجس(پلیدی) در قرآن به صورت عام و گسترده است که شامل همه حالات خبیثه نفس، قذارت و آلودگیهای آن میباشد. تطهیر از این حالت و دوری از این وضعیت به معنای دوری از هرگونه آلودگی ظاهری و معنوی است. این حالت از پاکی را به عصمت اهل بیت تفسیر کردهاند:
- علامه طبرسی در تفسیر مجمع البیان درباره این موضوع که آیا میتوان عصمت ائمه(ع) را از این آیه برداشت کرد نوشته است؛ کلمه إنما در ابتدای این آیه، برای نشان دادن این موضوع مهم است که مفاد جمله بعد از إنما، در واقع محقق شده است و شکی در تحقق آن نیست، و همچنین مفهوم مخالف با آن را هم نفی میکند.
- خداوند یک اراده خاص و ویژهای نسبت به اهلبیت(ع) دارد. به این دلیل که اگر یک اراده مطلق و همگانی بود، این نیاز به این همه تأکید نداشت! چرا که خداوند از هر مکلفی، ترک گناه و انجام اوامر الهی را خواسته است، پس خداوند یک اراده خاص نسبت به اهل بیت پیامبر(ص) داشته است، و اینگونه ارادهای مقتضی مدح و تعظیم است، و اگر ما این اراده را یک اراده همگانی و عمومی بدانیم مدحی در برنخواهد داشت، با توجه به این دو نکته میتوان گفت: با اثبات این دو موضوع، مسئله عصمت ثابت میشود، و آن اینکه خداوند تأکیداً و با ارادهای خاص، پاکی اهل بیت(ع) از هرگونه زشتی و گناه را اراده کرده است.[۸]
منابع
- ↑ ابن منظور الأنصاري، محمد بن مكرم (۱۴۰۵). لسان العرب. ج. ۱۲. نشر ادب الحوزة. ص. ۴۰۳.
- ↑ زبيدى حنفى، محب الدين محمد مرتضى (۱۴۱۴). تاج العروس من جواهر القاموس. ج. ۱۷. بیروت: دار الفكر. ص. ۴۸۲.
- ↑ جوهرى، اسامعيل بن حماد (۱۴۰۷). الصحاح تاج اللغة وصحاح العربية. ج. ۵. بیروت: دار العلم للملايین. ص. ۱۹۸۶.
- ↑ الخميني، السيد روح الله (۱۴۲۱). المفردات فى غريب القرآن. تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى. ص. ۵۶۹ ـ ۵۷۰.
- ↑ حسینی میلانی، سید علی (۱۳۹۴). عصمت از منظر فریقین. قم: نشر حقایق. ص. ۱۱.
- ↑ الحلي السِّيوَري، المقداد بن عبد اللّه (۱۴۰۵). إرشاد الطالبين إلى نهج المسترشدين. قم: انتشارات كتابخانه آيت الله مرعشى. ص. ۳۰۱.
- ↑ الطباطبائي، السيد محمد حسين. الميزان في تفسير القرآن. ج. ۵. قم: مطبوعات اسماعيليان. ص. ۷۸-۸۰.
- ↑ طبرسی، ابو علی، مجمع البیان، بیروت، چاپ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۶، ج۷ و ۸، ص۴۶۳.