عدم منافات عزاداری برای امام حسین(ع) با اسلام: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
== فایده و مصلحت عزاداری == | == فایده و مصلحت عزاداری == | ||
مجالس عزاى امام حسين | مجالس عزاى امام حسين ع عامل نيرومندى براى بيدارى مردم است و راه و رسمى است كه آن حضرت آن را به پيروان خود آموخته تا ضامن تداوم و بقاى اسلام باشد. اهميت برپايى اين مجالس و رمز تأكيد ائمّه اطهار ع بر حفظ آن، شيعيان در عصر حكومت امويان و عبّاسيان که در انزوا بودند را نجات داد و در پناه آن، تشكل و انسجام تازهاى يافتند و به صورت قدرتى چشمگير در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند. به همين دليل، برپايى اين مجالس در روايات به عنوان «احياى امر اهلبيت (ع)» تعبير شده است. امام صادق(ع) در مورد اين گونه مجالس فرمودند: «اين گونه مجالس (شما) را دوست دارم، از اين طريق مكتب ما را زنده بداريد!».<ref>مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۷۰ و ۷۱.</ref> | ||
به همين دليل، برپايى اين مجالس در روايات به عنوان «احياى امر اهلبيت | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۳۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیینهای عزاداری بدعتی است برگرفته از مسیحیت و ساخته دست استعمار و یهود برای تخریب چهره دین و بدون پشتوانه شرعی، موجب وهن اسلام و امری ناسازگار با توحید در عبادت است.
عزاداری از منظر روایات
پیامبر(ص) در موارد بسیاری با سخنان و سیره عملی خود گریه و نوحه بر میت و شهید را امضا نموده است؛ مثلاً در مرگ ابراهیم فرزند خودش پیامبر گریه کرد وقتی که از حضرت سؤال کردند فرمود: «چشمها اشک میریزد و قلب میسوزد اما آنچه خدا را به خشم آورد نمیگوییم»[۱] در شهادت حضرت حمزه عموی پیامبر که در احد به شهادت رسید پیامبر شدیداً گریه کرد. و هنگامی که به مدینه برگشت دید زنهای انصار بر کشتهگانشان گریه میکنند، حضرت فرمود: اما حمزه گریه کننده و عزادار ندارد.[۲] انصار با شنیدن این کلام و آن گریه پیغمبر (ص) به زنهایشان دستور دادند که بروند بر حمزه گریه کنند و آنها رفتند خانه پیغمبر بر حمزه گریه کردند. پیغمبر در حق آنها دعا کرد و فرمود: «خدا از شما و اولاد شما راضی باشد»[۳]
فایده و مصلحت عزاداری
مجالس عزاى امام حسين ع عامل نيرومندى براى بيدارى مردم است و راه و رسمى است كه آن حضرت آن را به پيروان خود آموخته تا ضامن تداوم و بقاى اسلام باشد. اهميت برپايى اين مجالس و رمز تأكيد ائمّه اطهار ع بر حفظ آن، شيعيان در عصر حكومت امويان و عبّاسيان که در انزوا بودند را نجات داد و در پناه آن، تشكل و انسجام تازهاى يافتند و به صورت قدرتى چشمگير در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند. به همين دليل، برپايى اين مجالس در روايات به عنوان «احياى امر اهلبيت (ع)» تعبير شده است. امام صادق(ع) در مورد اين گونه مجالس فرمودند: «اين گونه مجالس (شما) را دوست دارم، از اين طريق مكتب ما را زنده بداريد!».[۴]
منابع
- ↑ ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، بیروت، دار صادر، بیتا، ج۱، ص۱۴۳.
- ↑ «امّا حَمْزَه فَلا بَواکی لَه» ابن کثیر، اسماعیل بنعمر، البدایه و النهایه، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چ۱، ۱۴۰۸، ج۴، ص۵۵.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه: دکترمحمود مهدوی دامغانی، تهران، فرهنگ و اندیشه، ج۳، ص ۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، قم، ص۷۰ و ۷۱.