رابطه نماز شب با فقر

از ویکی پاسخ
(تغییرمسیر از نماز شب و برکت روزی)
سؤال

در روایتی امام صادق فرمود: «دروغ مي‌گويد كسي كه ادعا دارد نماز شب مي‌خواند اما فقير و گرسنه و نادار است». آیا کسی که نماز شب بخواند واقعا فقیر نمی‌شود؟

روایت فقیر نشدن کسی که نماز شب بخواند؛ بدان معناست که اگر کسی نماز شب بخواند و تلاش هم بکند، خداوند روزی او را پربرکت می‌کند. آموزه‌های اسلامی انسان‌ها را به تلاش و کار تشویق می‌کند و نمی‌توان اینگونه روایات را به معنای دست برداشتن از کار و تلاش دانست و فقط به عبادت مشغول شد.

متن روایت

امام صادق(ع) به كسى كه از تنگدستى و فقر شكايت بسيار مى‏‌كرد، فرمود:

تاثیر نماز شب بر روزی

فضيلت و اهميت نماز شب تا به آن اندازه است كه خداوند به رسول خدا(ص) مي‌فرمايد: ﴿وَمِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَکَ عَسَیٰ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَحْمُودًا؛ و پاسی از شب را زنده بدار، تا برای تو [به منزله] نافله‌ای باشد، امید که پروردگارت تو را به مقامی ستوده برساند.(اسراء:۷۹) خداوند نتیجه نماز شب برای پیامبر(ص) را رسیدن به مقام محمود می‌داند. روایات اسلامی، اعم از روایات اهل بیت(ع) و روایاتی که از طرق اهل تسنن نقل شده است مقام محمود را به عنوان مقام شفاعت کبری تفسیر کرده است‏.[۲]

نماز شب از نمازهای بسیار با فضیلت است و در سوره‌های مزّمل و مدّثر آمده است‏. در روایات آمده است که تمام انبیا نماز شب داشتند. نماز شب، رمز سلامتی بدن و روشنایی قبر است. نماز شب، در اخلاق، رزق، برطرف شدن اندوه، ادای دین و نورچشم مؤثّر است.[۳]

روزی رسان بودن خدا بر نماز شب‌خوان، بدین معناست که خدا برکتی به روزی او می‌دهد که محتاج کسی نباشد. علامه طباطبائی از استاد خود مرحوم قاضی نقل می‌کند: «ای فرزند! دنیا می‌خواهی نماز شب بخوان، آخرت می‌خواهی نماز شب بخوان».[۴] خود فرد نیز باید برای زندگی خود تلاش کند که روایات اسلامی خود کار کردن را با فضیلت‌ترین عبادت‌ها دانسته است.[۵] دنبال کار مایه عزت و شرف انسان خواهد شد و از دیگران بی‌نیاز خواهد شد.[۶] اگر کسی فکر کند بدون کار کردن اگر نماز شب خواند، روزی‌اش می‌رسد و گرسنه نمی‌ماند، برداشت درستی از روایات نکرده است. خدا بر کسی که دنبال کار نرود، خشم خواهد کرد.[۷] طبق روایات اسلامی، بیکاری عاملفقر در زندگی خواهد شد.[۸] اگر بنا بود با نماز خواندن، فقر از بین برود، روایات اسلامی بیکاری را عامل فقر معرفی نمی‌کرد.

سند حدیث

احمد بن محمد بن یحیی،[۹] عمر بن علی بن عمر[۱۰] و محمد بن عمر بن یزید[۱۱] از روایان این حدیث به صراحت توثیق نشده است. آخر حدیث هم آمده است: «عَمَّنْ حَدَّثَهُ؛ یعنی از کسی که برای او حدیث می‌کرد.»[۱۲] به چنین حدیثی، حدیث مرسل گویند.

هر چند این روایت سند معتبری ندارد، اما روایات دیگری نیز وجود دارد که رابطه نماز شب و پر برکت بودن روزی را بیان می‌کند. امام صادق(ع): نماز شب چهره را سفید و نورانی می‌کند، نماز شب انسان را خوشبو می‌کند، نماز شب روزی می‌آورد.[۱۳]

جستارهای وابسته

منابع

  1. ابن بابويه، محمد، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۴۱، باب من صلی صلاه اللیل، حدیث۵.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۲۵.
  3. قرائتی محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸، ج۵، ص۱۰۴.
  4. «لطایفی از سحرخیزی و نماز شب»، راسخون، انتشار: ۸ تیر ۱۳۹۳ش، بازدید: ۲۴ دی ۱۴۰۲ش.
  5. ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال - قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۱۸۰.
  6. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۴۹، حدیث۷.
  7. ابن بابويه، محمد بن على، من لا يحضره الفقيه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۶۹.
  8. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۴۸، حدیث۵ و ۱۱.
  9. تقى الدين حلى، حسن بن على، الرجال، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۴۲ش، ص۴۴. كاظمى، عبدالنبى، تكمله الرجال، قم، أنوار الهدى، چاپ اول، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۵۱.
  10. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۲۸۶. تفرشی، مصطفی، نقد الرجال ، قم، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۶۰. نمازی شاهرودی، علی، مستدرکات علم رجال الحدیث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۶، ۱۰۵.
  11. نجاشی، احمد، رجال النجاشی، قم، موسسه النشر الاسلامی، چاپ ششم، ۱۳۶۵ش، ص۳۶۴.
  12. ابن بابويه، محمد، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۴۱، باب من صلی صلاه اللیل، حدیث۵.
  13. ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال - قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق، ص۴۱.