عقل رعایت و عقل روایت

سؤال

سوال: در این روایت منظور از « عقل رعایت و عقل روایت » چیست: «اعْقِلُوا الْخَبَرَ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَه لَا عَقْلَ رِوَايَه فَإِنَّ رُوَاه الْعِلْمِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ»؟

عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا همراه با عمل کردن است عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.

رعایت عقل این است که آنچه را که می‌شنوید، خوب درک کنید، پیامش را بگیرید و در زندگی خود عملی سازید، نه اینکه فقط به شنیدن و نقل کردن آن به دیگران بدون عمل بسنده کنید.

متن حدیث

امیرمومنان(ع) فرمود:

عقل رعایه و عقل روایه

امیر مومنان(ع) تذکر می‌دهد که هر چه را شنیدید، برای عمل کردن بشنوید نه برای حفظ کردن و شنیدن خالی. برای عمل کردن باید شنیده‌ها را فهمید و مراعات کرد و عقل روایت یعنی انسان فقط روایت کند و گوش دهد.[۲] یاد گرفتن دانش و عملی نکردن آن در زنذگی ثمره‌ای ندارد و این است که حضرت می‌گوید هر گاه خبرى را مى‏‌شنويد، آن را فهم و رعايت كنيد نه آنكه بشنويد براى روايت كردن كه راويان علم بسيارند و كسانى كه بفهمند و رعايت كنند اندك هستند. در نگاه امیرمومنان، عقل رعایت، تدبر و فهمیدن معنا و عمل کردن بدان در زندگی است و عقل روایت، فقط نقل کردن الفاظ و توجه نکردن به پیام‌های اصلی آن است.[۳]

امیر مومنان(ع) مردم را از اينكه لطايف علمى و حكمت را از او و ديگران مى‏‌شنوند و بدون تأمل و درك كردن آن را روايت كنند، منع کرده است و اين كارى است كه امروز برخی از محدثان انجام مى‏‌دهند. بيشتر قاریان قرآن مى‏‌خوانند ولى از معانى آن جز اندكى نمى‏‌فهمند و در قرآن تدبر ندارند. حضرت به آنان فرمان داده است آنچه را مى‏‌شنوند در باره‌‏اش تعقل كنند و با فهم و معرفت دريابند. امیرمومنان در پایان هشدار می‌دهد كسانى كه بينديشند و رعايت كنند کم هستند و کسانی که نقل کنند و تاثیری در زندگی خود نداشته باشد فراوان هستند و حقیقت را گفته است.[۴]

منابع

  1. سيد رضى، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۴۸۵، حکمت۹۸.
  2. حسینی شیرازی، محمد، توضيح نهج ‏البلاغه، تهران، دار تراث الشیعه، بی‌تا، ج۴، ص۳۰۴.
  3. رک: ابن میثم بحرانی، میثم بن علی، شرح‏ نهج ‏البلاغه، بی‌جا، دفتر نشر الکتاب، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۲۹۰. ابن میثم بحرانی، میثم بن علی،اختيارمصباح ‏السالكين، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس، چاپ اول، ۱۳۶۶ش، ص۶۰۰.
  4. ابن ابی الحدید، عز الدین، جلوه ‏تاريخ ‏درشرح ‏نهج ‏البلاغه ‏ابن‏ ابى ‏الحديد، مترجم: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۳۱۱.