عدم تناقض قرآن در حرف زدن یا نزدن افراد در قیامت
قرآن کریم در ترسیم حالات انسانها در قیامت، یک جا میفرماید در قیامت به کسی اجازه سخن گفتن داده نمیشود و در جایی دیگر میفرماید مجرمان سخن میگویند؛ در یکجا آمده روز قیامت از آنها سؤال میشود و در جایی دیگر میفرماید چیزی از آنها پرسیده نمیشود؛ آیا این آیات با هم تناقض ندارند؟ هدف قرآن از نقل این آیات چیست؟
قیامت دارای مواقف (توقفگاههای) مختلفی است؛ در یک موقف زبان انسانها بسته میشود و در موقفی به آنها اذن سخن داده میشود و با هم مخاصمه میکنند؛ در موقفی نگه داشته میشوند تا مورد سوال و بازخواست قرار گیرند و در موقفی دیگر پروندهشان کامل شده و از آنها سؤال نخواهد شد. این آیات با هم تناقض ندارند، بلکه هر کدام ناظر به ایستگاهی از ایستگاههای قیامت میباشند.
این آیات برای هدایت بشر و هشدار به افرادی است که در این دنیا در غفلت خود ماندهاند و قرآن با بازگو کردن قسمتی از حالات قیامت، میخواهد جامعه را بیدار کند.
تعدد توقفگاههای قیامت
قیامت دارای مواقف (ایستگاهها و توقفگاههای) مختلفی است؛ در یک موقف زبان انسانها بسته میشود: ﴿هذا یَوْمُ لا یَنْطِقُونَ؛ امروز روزی است که سخن نمیگویند.﴾(مرسلات:۳۵) و در یک موقف سخن گفته و با هم مخاصمه میکنند: ﴿قالَ لا تَخْتَصِمُوا لَدَیَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْکُمْ بِالْوَعیدِ؛ (خداوند) میگوید: نزد من مخاصمه نکنید؛ من پیشتر به شما هشدار دادهام (و اتمام حجّت کردهام)!﴾(ق:۲۸) در موقفی به آنها اذن سخن داده نمیشود: ﴿وَ لا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ؛ و به آنها اجازه داده نمیشود که عذرخواهی کنند!﴾(مرسلات:۳۸) و در موقفی نگه داشته میشوند تا مورد سوال و بازخواست قرار گیرند: ﴿وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ؛ آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند!﴾(صافات:۳۴)
هر کدام از این آیات ناظر به ایستگاهی از ایستگاههای قیامت میباشند و با هم تناقض ندارند؛ در برخی از مواقف (ایستگاهها) از مجرمین سوال میشود که چرا این کار را انجام دادید که در واقع نوعی محاکمه است، نه اینکه خدا بخواهد آنها از خود دفاع کنند و در مواقفی دیگر از مجرمان سوال نمیشود؛ چون در موقف قبلی پاسخی نداشتهاند و محکوم شدند؛ در موقفی به آنها اجازه سخن گفتن داده میشود تا به کاری که انجام دادهاند، اقرار کنند و در موقفی دیگر زبان آنها قفل شده و اعضایشان به کاری که انجام دادهاند، اعتراف میکنند. در موقفی دیگر حتی از آنها سوال هم نمیشود؛ چون پروندهشان تکمیل شده است ودیگر جایی برای پاسخ وجود ندارد.[۱]
سوال برای بازخواست نه برای دانستن
یک) گاهی کسی از کاری که دیگری انجام داده است، بیخبر است و برای کسب اطلاع از وی سوال میکند که این نوع سوال در قیامت وجود ندارد و آیه ۳۹ سوره الرحمن همین نوع سوال را نفی کرده است: ﴿فَیَوْمَئِذٍ لا یُسْئَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَ لا جَانٌّ؛ در آن روز هیچکس از انس و جنّ از گناهش سؤال نمیشود (و همه چیز روشن است)!﴾ خداوند میداند بندهاش چه کرده و نامه عمل او نیز توسط فرشتگان ثبت شده است.
دو) خداوند از باب مؤاخذه و بازخواست از انسانها میپرسد که با خویش چه کردید؟! به نشانهها و دستورات من چه واکنشهایی نشان دادید و کدام راه را انتخاب کردید و آیه ۲۴ سوره صافات بیاگر این حقیقت است.﴿وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ؛ آنها را نگهدارید که باید بازپرسی شوند![۲]﴾
بیان مجادله مردم در قیامت، هشدار برای هدایت
خداوند برای هدایت جامعه و هشدار دادن در این دنیا، گاهی حالات قیامت را بازگو میکند تا انسانها بیدار شده و بجای پیروی از شیطان، راه هدایت و کمال را بپیمایند: ﴿یَوْمَ تَأْتی کُلُّ نَفْسٍ تُجادِلُ عَنْ نَفْسِها وَ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ؛ (به یاد آورید) روزی را که هر کس (در فکر خویشتن است؛ و تنها) به دفاع از خود برمیخیزد؛ و نتیجه اعمال هر کسی، بیکم و کاست، به او داده میشود؛ و به آنها ظلم نخواهد شد﴾(نحل:۱۱۱)
در واقع این بیانها یک هشدار عمومی است مبنی بر اینکه در آن روز، هر کس در فکر خویشتن است و به دفاع از خود میپردازد تا بلکه خود را از عذاب هولناک نجات دهد؛ هول قیامت چنان است که مجرمان دنبال شریک جرم میگردند و گناه خود را به گردن رهبران گمراهشان میاندازند[۳] و بعضی شرک خود را منکر میشوند؛[۴] این تلاشها سودی نمیدهد و هرکسی نتیجه اعمال خود را بی کم و کاست میبیند: ﴿یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً وَ الْأَمْرُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ؛ روزی است که هیچکس قادر بر انجام کاری به سود دیگری نیست و همه امور در آن روز از آن خداست!﴾(انفطار:۱۹).
قرآن میخواهد این پیام را به بشریت برساند که در قیامت مالک حقیقی و صاحب اختیار اصلی خداوند عادل است که انسانها را بر اساس عملی که دارند، پاداش یا مجازات خواهد کرد و شما هر چه در قیامت مجادله کنید که نجات یابید، فایده نخواهد داشت و اختیار این کار را ندارید. اکنون که در دنیا اختیار انتخاب راه درست را دارید، راه سعادت را انتخاب کنید.
منابع
- ↑ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ه. ش، ج۱۹، ص۱۸۰. ملاحویش آل غازی، بیان المعانی، دمشق، مطبعه الترقی، چاپ اول، ۱۳۸۲ه. ق، ج۱، ص۲۵۴.
- ↑ طیب، عبد الحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، ۱۳۷۸ه. ش، ج ۱۲، ص۳۸۲.
- ↑ سوره اعراف، آیه۳۸.
- ↑ سوره انعام، آیه۲۳.