داستان تسبیحات حضرت زهرا(س)
آیا داستان تسبیح فاطمه زهرا(س) در کتاب داستان راستان معتبر است؟
داستان تسبیحات حضرت زهرا(س)، به ماجرای درخواست خدمتکار توسط فاطمه(س) از پیامبر اکرم(ص) اشاره دارد. در این ماجرا حضرت فاطمه، از پیامبر میخواهد برای کمک در کارهای خانه، خدمتکاری به ایشان داده شود. پیامبر در ازای این درخواست تسبیحاتی به دخترشان آموزش میدهد که به تسبیحات حضرت زهرا(س) شهرت پیدا کرده است. این ماجرا در منابع مختلف و معتبر شیعه و اهل سنت نقل شده است.
قبل از خوابیدن و گفتن ذکر «سبحاناللَّه» سی و سه مرتبه، ذکر «الحمد للَّه» سی و سه مرتبه و ذکر «اللَّه اکبر» سی و چهار مرتبه، کیفیت این تسبیحات است.
آموزش تسبیحات به فاطمه زهرا(س)
شیخ صدوق ماجرای ذکر تسبیحات در ازای درخواست خدمتکار برای حضرت زهرا(س) را نقل کرده است. جریان آموزش این تسبیحات به فاطمه زهرا به نقل امام علی(ع) چنین است:
حضرت علی(ع) به مردی از بنیسعد فرمود: بگذار تا قصهای درباره خودم و فاطمه برایت بگویم: فاطمه در میان خانواده رسول خدا(ص) از محبوبترین افراد بود. او با مَشک به قدری آب میآورد که اثر آن در سینهاش به جای مانده بود و به قدری با آسیاب کار میکرد که دستهایش پینه بسته بود و به قدری خانه را جارو میکرد که گرد و غبار بر لباسهایش مینشست، و به قدری در زیر دیگ آتش میافروخت که لباسهایش سیاه و چرکین میشد. او به سبب این کارها دچار زحمت و رنج شدیدی شده بود. یک روز به فاطمه گفتم: کاش نزد پیامبر میرفتی و از آن حضرت تقاضا میکردی که خادمی برایت در نظر بگیرد تا در کارهای خانه به تو کمک نماید.
هنگامی که فاطمه برای بیان این تقاضا به حضور پیامبر رفت دید که عدهای در اطراف پیامبر نشسته و با او مشغول گفتگو هستند. بنابراین خجالت کشید و مراجعت نمود. پیامبر از این عمل فاطمه متوجه شد که فاطمه برای حاجتی نزد او آمده، فردای آن روز صبح زود، در حالی که ما هنوز در بستر بودیم به خانه ما آمد و از پشت در گفت: السلام علیکم. ما سکوت کردیم زیرا به دلیل وضعمان حیا داشتیم که با پیامبر روبرو شویم، رسول خدا برای دومین بار گفت: السلام علیکم و ما باز هم سکوت کردیم. وقتی مرتبه سوم گفت: السلام علیکم، ترسیدم که اگر جواب نگوییم مراجعت نماید پاسخ ایشان را داده و گفتم: و علیک السلام یا رسول اللَّه! وارد شوید.
وقتی پیامبر وارد شد خطاب به فاطمه گفت: چه حاجتی داشتی که دیروز به نزد من آمدی؟ من پیشدستی کردم و گفتم: فاطمه به قدری مشک آب آورده که اثر آن بر سینهاش مانده است و به قدری آسیاب کرده که دستهایش پینه بسته، و به قدری جارو کرده که گرد و خاک لباسهایش را غبار آلود نموده، و به قدری در زیر دیگ آتش افروخته که لباسهایش سیاه و چرک شده است، و به دلیل این مشقّتی که او متحمّل میشود، من به او گفتم که نزد شما بیاید و خادمی مطالبه نماید تا در این گونه کارها یاور او باشد.
پیامبر فرمود: آیا بهتر نیست چیزی به شما تعلیم نمایم که از خادم برای شما بهتر باشد، پس هر گاه خواستید بخوابید سی و سه مرتبه «سبحاناللَّه»، سی و سه مرتبه «الحمد للَّه» و سی و چهار مرتبه «اللَّه اکبر» بگویید.[۱]
منابع اهل سنت در مورد ماجرای آموزش تسبیحات
مضمون روایت آموزش تسبیحات در منابع مختلف و معتبر روایی و تاریخی اهل سنت نیز ذکر شده است:
- المسند، نوشته احمد بن حنبل[۲]
- السنن (سنن ابیداوود)، نوشته سلیمان بن داوود سجستانی[۳]
- مجمع الزوائد و منبع الفوائد، نوشته نورالدین هیثمی[۴]
- نظم درر السمطین، نوشته جمالالدین یوسف زرندی[۵]
- المعجم الاوسط، نوشته سلیمان بن احمد طبرانی[۶]
- و غیره ...[۷]
منابع شیعی در مورد ماجرای آموزش تسبیحات
تسبیحات آموزش این تسبیحات در ازای طلب خدمتکار، علاوه بر منابع اهلسنت در منابع شیعی بسیار مشهور است:
- المحاسن، نوشته احمد بن محمد بن خالد بَرقی(درگذشت قرن ۳ق)[۸]
- قرب الاسناد، نوشته عبدالله بن جعفر حمیری(درگذشت قرن ۴ق)[۹]
- الکافی، نوشته محمد بن یعقوب کلینی(درگذشت ۳۲۹ق)[۱۰]
- کامل الزیارات،نوشته ابن قولویه قمی(درگذشت ۳۶۸ق)[۱۱]
- من لا یحضره الفقیه، علل الشرایع و ثواب الاعمال، نوشته شیخ صدوق[۱۲]
اصل تسبیح فاطمه زهرا(س) با چندین سند معتبر در کتابهای دست اول و معتبر شیعه و اهل سنت آمده است.
سند حدیث
شیخ صدوق این روایت را از راویان اهل سنت نقل کرده است و با توجه به اینکه اصل تسبیحات فاطمه زهرا(س) از طریق شیعه و اهل سنت از رسول خدا(ص) نقل شده است؛ میتوان گفت مضمون داستان راستان شهید مطهری، مورد قبول شیعه و اهل سنت میباشد.
مطالعه بیشتر
- فاطمه زهرا شادمانی دل پیامبر(ص)، رحمانی همدانی.
- زندگانی حضرت فاطمه، سید محمد کاظم قزوینی.
منابع
- ↑ ابن بابویه، محمد؛ علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵هـ. ش، ج۲، ص۳۶۶، باب ۸۸، حدیث۱.
- ↑ ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بیروت، دار صادر، بیتا، ج۱، ص۱۵۳.
- ↑ سجستانی، سلیمان؛ سنن ابی داوود، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۰هـ. ق، ج۲، ص۲۹و ص۴۸۹.
- ↑ هیثمی، نور الدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸هـ. ق، ج۱۰، ص۱۴۶.
- ↑ زرندی حنفی، جمال الدین یوسف؛ نظم درر السمطین، بی جا، مکتبه امیر المومنین، چاپ اول، ۱۳۷۷هـ. ق، ص۱۹۳.
- ↑ طبرانی، المعجم الاوسط.
- ↑ منتخب مسند عبد بن حمید؛ کنز العمال متقی هندی و … .
- ↑ برقی، احمد، المحاسن، قم، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ هـ. ق، ج۱، ص۳۶، باب۲۹ و ج۲، باب۳۱.
- ↑ حمیری، عبد الله؛ قرب الإسناد، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۳ هـ. ق، ص۴، حدیث۱۱.
- ↑ کلینی، محمد؛ الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ هـ. ق، ج۲، ص۵۰۰ و ج۳، ص۳۴۲ با ۱۲حدیث.
- ↑ ابن قولویه، جعفر؛ کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶هـ. ش، ص۲۱۴و ۲۳۸.
- ↑ ابن بابویه، محمد، من لا یحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ هـ. ق، ج۱، ص۳۲۰؛ ابن بابویه، محمد؛ علل الشرائع، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵هـ. ش، ج۲، ص۳۶۶، باب ۸۸، حدیث۱؛ ابن بابویه، محمد؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دارالشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ هـ. ق، ص۱۶۳.