ارتباط آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» با حکم انواع گوشت یا مسئله غدیر
شیعیان آیه سوم و شصت و هفتم سوره مائده را مربوط به واقعه غدیر میدانند درحالیکه اگر چنین باشد نباید بین این دو آیه تا این حد فاصله بیفتد. ثانیاً سیاق معنی آیات قبل و بعد آیه سوم راجع به گوشتهای حلال و حرام و سیاق آیه ۶۷ مربوط به اهل کتاب است نه موضوع امامت و ولایت.
آیه «الیوم اکملت لکم دینکم» بخش میانی از آیه سوم سوره مائده است که بنابر عقاید شیعیان و روایات محدثان و مفسران اهل سنت در ذیل این آیه در ارتباط با معرفی امام علی(ع) به عنوان جانشین بعد از پیامبر(ص) می باشد. این آیه دارای سه بخش مستقل است که هر کدام مطلب جداگانهای را بیان می کند. فاصله افتادن بین این آیه و آیه شصت و هفتم همین سوره که دارای مضمون یکسان هستند دلیل بر رد مدعا نیست و در بسیاری از مسائل و احکامی در قرآن ذکر شده فاصله وجود دارد. سیاق قبل و بعد از این آیه هرچند به بخش میانی (مسئله امامت) ارتباطی ندارد اما نشانگر اهمیت موضوع است چون استقلال معنایی دارد که دلیل بر اهمیت طرح این مسئله بین دو موضوعی است که دو حکم مجزا را بیان می کند. علاوه بر این بسیاری از محدثان و مفسران ذیل این آیه، این بخش را مرتبط با جانشینی امام علی(ع) دانسته و روایات زیادی را نقل نموده اند که قابل انکار نیست.
آیه اکمال
آیه اکمال بخش میانی از آیه ۳ سوره مائده است که به کامل شدن دین اسلام اشاره دارد. این آیه به دلیل اشاره به کامل شدن دین، به آیه اکمال شهرت پیدا کرده است. بخش میانی این آیه بنابر اعتقاد شیعیان، به ولایت و امامت امام علی(ع) اشاره دارد.
آیه سوم سوره مائده
آیه سوم سوره مائده حاوی دو موضوع بیان حکم شرعی انواع گوشت حیوان و شرایط آن و مسئله کامل شدن دین که یک مسئله اعتقادی است، می باشد:
﴿ | حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ۚ ذَٰلِكُمْ فِسْقٌ ۗ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ ۚ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ۚ فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ ۙ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ
گوشت مردار، و خون، و گوشت خوک، و حیواناتی که به غیر نام خدا ذبح شوند، و حیوانات خفهشده، و به زجر کشته شده، و آنها که بر اثر پرتشدن از بلندی بمیرند، و آنها که به ضرب شاخ حیوان دیگری مرده باشند، و باقیمانده صید حیوان درنده -مگر آنکه (بموقع به آن حیوان برسید، و) آن را سرببرید- و حیواناتی که روی بتها (یا در برابر آنها) ذبح میشوند، (همه) بر شما حرام شده است؛ و (همچنین) قسمت کردن گوشت حیوان به وسیله چوبههای تیر مخصوص بخت آزمایی؛ تمام این اعمال، فسق و گناه است -امروز، کافران از (زوال) آیین شما، مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از (مخالفت) من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم- امّا آنها که در حال گرسنگی، دستشان به غذای دیگری نرسد، و متمایل به گناه نباشند، (مانعی ندارد که از گوشتهای ممنوع بخورند؛) خداوند، آمرزنده و مهربان است. مائده:۳ |
﴾ |
نکتههای آیه
ارتباط این آیه با مسئله ولایت امام علی دارای چند نکته است:
استقلال هر بخش از آیه با بخش دیگر
آیه دارای سه بخش است و هر بخش در معنی و مفهوم از بخش دیگر مستقل است و هر کدام یک مطلب مستقل را بیان می کند. جمله «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي...» هیچ ارتباطی با ابتدا و انتهای آیه ندارد، بلکه یک مطلب جداگانه و مستقل را بیان میکند. شواهد این مدعا عبارتند از:
- اگر این قسمت از آیه حذف و ابتدا و انتهای آیه با هم در نظر چرفته شود و محتوای آن مورد توجه قرار بگیرد، در معنای آیه هیچ خللی پیش نمیآید.
- شأن نزول این قسمت از آیه غیر از شأن نزول قسمت اول و آخر آیه است. چه شأن نزول آیه در مورد عرفه باشد و چه غدیر خم، این کلام مفسرین نشان میدهد این قسمت از آیه، مستقل است و ربطی به صدر و ذیل آیه ندارد.[۱]
- اول و آخر آیه شریفه همانند آیات ۱۷۳ سوره بقره، ۱۴۵ سوره انعام، ۱۱۵ سوره نحل، میباشد که از نظر محتوی و موضوع، هیچ ارتباطی با ماقبل و مابعد آیه ندارند.
- مفسرین گفتهاند: سوره مائده یک سوره مدنی است مگر بخش «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُم…» که در مکه یا در راه مدینه و مکه نازل شده است. این کلام مفسران اشاره به استقلال این بخش از آیه از سایر اجزای آن دارد.
اهمیت بیان مسئله جانشینی
مطلب مورد توجه در آیه اینست که خداوند یک روز خاص را با خصوصیاتی ویژه بیان میکند و از آن خصوصیات، اهمیت فوقالعاده آنروز معلوم میشود. به خاطر اهمیت این آیه و جریانی که در آن روز رخ داده، برای محافظت از تحریف و تغییر این ماجرا، آن را در لابلای مطالبی دیگر و بی ارتباط قرار دادهاست. بسیار است که برای محفوظ ماندن یک چیز نفیس آن را با مطالب سادهای میآمیزند تا کمتر جلب توجه کند. در این قسمت از آیه، خداوند آن روز را این گونه توصیف میکند:
- روز ناامیدی کفار و مشرکان.
- مسلمانان در این روز از کفار نترسند و از من بترسند.
- در این روز دین کامل شد.
- در این روز نعمت الهی به اتمام رسید.
- خداوند به دین اسلام راضی شد.
عدم ارتباط ناامیدی کافران با احکام گوشت
تا قبل از این روز (معرفی امام علی به عنوان جانشین پیامبر و نزول آیه اکمال)، کافران طمع و امید داشتند که اسلام را در آینده از بین ببرند، ولی خداوند آنها را ناامید کرده است. تا قبل از این مسلمانان یک نوع ترس و هراس نسبت به آینده اسلام داشتند، ولی با آمدن آن حکم الهی، خداوند ترس آنها را هم از بین برد. همچنین تا قبل از این، اسلام به اکمال نرسیده بود و نعمت الهی به اتمام نرسیده بود.
با این تفصیل، این سؤال مطرح است که: در آن روز چه حکمی نازل شد که این خصوصیات را به دنبال داشت؟ آیا با بیان احکام گوشتهای حلال و حرام، موجب ناامیدی کفار و رفع ترس مسلمانان میشود؟ با بیان چند حکم، کافران ناامید نمیشوند، به علاوه این احکام در سورههای بقره آیه ۱۷۳، انعام آیه ۱۴۵و نحل آیه ۱۱۵ قبلاً بیان شده است.
عدم ارتباط ناامیدی کافران با عرفات و مراسم حج
اجتماع مسلمانان در روز عرفه و کامل شدن مراسم حج باعث ناامیدی کفار شده است کما اینکه بعضی گفتهاند: هرگز اجتماع مسلمانان در روز عرفه باعث ناامیدی کفار نخواهد شد؛ زیرا قبلاً با فتح مکه از این جهت ناامید شده بودند، و قبلاً هم آیه برائت نازل شده بود و کفار ناامید شده بودند، پس آیه ربطی به عرفات ندارد.
کفار منتظر بودند که با از دنیا رفتن پیامبر(ص) که رکن اساسی اسلام بود، ضربه خود را به اسلام بزنند، اما وقتی که پیامبر(ص) علی(ع) را به جانشینی خود از طرف خداوند انتخاب کرد، کفار نسبت به آینده اسلام هم ناامید شدند.
روایات اهل سنت پیرامون آیه، در ارتباط با مسئله امامت امام علی
درباره این که آیه الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُم.. شأن نزولش چیست؟ در بسیاری از کتب معتبر اهل سنت، شأن نزول آیه را جریان نصب علی(ع) در غدیر خم دانستهاند. بعضی از آنها چنین است:
- خوارزمی در کتاب «المناقب» از ابی سعید خدری نقل میکند: پیامبر(ص) در غدیر خم مردم را دعوت کرد و امر فرمود تا خار و خاشاک زیر درخت را جارو کردند، آن روز، روز پنجشنبه بود، بعد مردم را به طرف علی دعوت کرد، پیامبر(ص) بازوی علی را گرفت و بلند کرد به طوری که سفیدی زیر بغل پیامبر(ص) معلوم شد، هنوز متفرق نشده بودند که این آیه نازل شد: امروز دین شما را به اکمال رساندم و نعمت الهی را به اتمام رساندم.
این روایت در سایر منابع معتبر اهل سنت نقل شده است: فرائد السبطین[۲] شواهد التنزیل[۳] و ...
- عن ابن هریره: قال من صام یوم ثمانیه عشر من ذی الحجه کتب الله له صیام ستین شهراً و هو یوم غدیر خم لما اخذ النبی بید علی فقال: الست ولی المؤمنین؟ قالوا نعم یا رسول الله، فقال من کنت مولاه فعلیّ مولاه، فقال عمر بن الخطاب بخ بخ لک یا ابن ابی طالب اصبحت مولای و مولا کل مؤمن، و انزل الله «الیوم اکملت لکم دینکم…»[۴]
علی بن محمد حموینی از محدثان اهل سنت، بعد از نقل این روایت میگوید: هذا حدیث الغدیر و له طرق کثیره الی ابی سعید سعد بن مالک الخدری الانصاری[۵]
این روایات هم در کتب معتبر اهل سنت هستند[۶] و هم روایت آنها از کسانی هستند که مورد اعتماد خود اهل سنت میباشند مثلاً ابو هریره که در بسیاری از این روایات است، اهل سنت اجماع بر عدالت و وثاقت او دارند، اگر چه این روایات منحصر به ابو هریره هم نمیباشند بلکه از طرق دیگری هم نقل شدهاند، پس بنابراین اشکال کسانی که گفتهاند: این روایات در کتب شیعه است، و این روایات ضعیف هستند و مورد اعتماد نمیباشند، درست نخواهد بود.
منابع
- ↑ جلال الدین سیوطی، باب النقول، و نیشابوری، اسباب النزول، ذیل آیه سوم، سوره مائده.
- ↑ علی بن محمد حموینی، فرائد السبطین، بیروت، مؤسسه المحمودی، للطباعه و النشر، چاپ اول، ۱۳۹۸ق، ج۱، ص۷۳ و ۷۴.
- ↑ عبدالله حسکانی، شواهد التنزیل، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ ه)، ج۱، ص۲۰۲.
- ↑ حسکانی، عبدالله، شواهد التنزیل، تهران، مؤسسه طبع و نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ هـ، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ ابن مغازلی، المناقب، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ص۶۹.
- ↑ ابن مغازلی، المناقب، بیروت، دار الاضواء، چاپ دوم، ۱۴۱۲ق، ص۶۹؛ ابن عساکر، ترجمه الامام علی بن ابی طالب، بیروت، مؤسسه المحمودی للطباعه و النشر، چاپ دوم، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۷۵؛ حافظ ابو بکر احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت، دار الکتاب العربی، ج۸، ص۲۹۰.