پیش نویس:مبانی قرآنی مقاومت
این متن یک پیشنویس است که در وضعیت نیازمند به ویرایش قرار دارد |
مبانی قرآنی مقاومت چیست؟
مقاومت در اسلام یک امر ضروری است که برکات فراوانی به همراه دارد و در صورتی که شرایط آن رعایت شود، تمامی آثار مثبت آن محقق خواهد شد. از جمله ثمرات مقاومت میتوان به شکست جبهه باطل و پیروزی جبهه حق، نابودی ظلم و برپایی عدالت، ایجاد صلح و آسایش، و اقامه توحید اشاره کرد. همچنین، سازش و صلح با دشمنان و ترک جهاد و مقاومت میتواند منجر به آسیبهای متعددی گردد.
مقدمه
مقاومت ایستادگی و سازشناپذیری با ظلم و آمادگی همهجانبه برای حفظ داشتههای مادی و معنوی و بهدستآوردن ارزشهای مادی و معنوی میباشد.[۱] بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، نگاه امتهای اسلامی به مقوله مقاومت تغییر کرد و کارآمدی و لزوم استقامت در برابر طاغوت بر آنان آشکار شد. از این رو حرکتهای مقاومتی با الگوبرداری از روش امام خمینی، در مواجه با استکبار در کشورهای اسلامی شکل گرفتند.
در مبارزه بین جبههٔ حق و باطل، گاهی جریان باطل از یک برتری ظاهری برخوردار بوده است. این برخورداری و برتری ظاهری، گاهی سؤالات جدیای در ذهن جبههٔ حق ایجاد میکند. سؤالاتی مانند در برابر حجم وسیع دشمنان مقاومت کنیم یا تسلیم شویم؟ آیا اساساً شکست دشمنان ابرقدرت ممکن است؟ آیا این همه هزینه برای ایستادگی ارزش دارد؟ نتیجه این مبارزه چه خواهد بود؟ شرایط و موانع یستادگی چست؟[۲]
این سؤالات در دوران حکومت پیامبر(ص) نیز وجود داشته، به همین دلیل خداوند، آیاتی را در پاسخ به این سؤالات نازل کرده است. در ادامه، به پاسخ این سؤالات براساس آیات قرآن میپردازیم.
ضرورت مقاومت
مقاومت نه تنها امری پسندیده، بلکه امری لازم و ضروری است که خداوند بر مؤمنین تفضل کرده است. در ضرورت مقاومت به ۲ آیه اشاره میکنیم:
نفی سلطه کفار بر مسلمین
﴿لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا؛ خداوند هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.﴾(نساء:۱۴۱)، بر طبق این آیه، در دین اسلام، هیچ حکمی وجود ندارد که اجازه دهد کافران بر مسلمانان سلطه یابند[۳]، لذا مؤمنین موظف هستند تا در برابر سلطه کفار مقاومت و ایستادگی کنند یا سلطه آنان را نفی کنند و به استقلال برسند.
دفع فساد و شرک
﴿وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا ۗ وَلَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ؛ و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده میشود، ویران میگردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری میکند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.﴾(حج:۴۰)
و در آیه ۲۵۱ بقره میفرماید: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلٰکِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَی الْعَالَمِینَ؛ و اگر خداوند، بعضی از مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع نمیکرد، زمین را فساد فرامیگرفت، ولی خداوند نسبت به جهانیان، لطف و احسان دارد.
ا
آرى اگر افراد با ايمان و غيور دست روى دست بگذارند و تماشاچى فعاليتهاى ويرانگرانه طاغوتها و مستكبران و افراد بى ايمان و ستمگر باشند و آنها ميدان را خالى ببينند اثرى از معابد و مراكز عبادت الهى نخواهند گذارد، چرا كه معبدها جاى بيدارى است، و محراب ميدان مبارزه و جنگ است، و مسجد در برابر خود كامگان سنگر است، و اصولا هر گونه دعوت به خدا پرستى بر ضد جبارانى است كه مىخواهند مردم همچون خدا آنها را بپرستند! و لذا اگر آنها فرصت پيدا كنند تمام اين مراكز را با خاك يكسان خواهند كرد.[۴]
هزینه صلح و دوستی
آیات ابتدایی سوره ممتحنه به زیبایی این مسئله را تبیین کرده است:در آیه اول دوستی با دشمنان خدا را نهی میکند و میگوید؛ «وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیل» اگر با آنان دوستی برقرار کردید از راه راست گمراه شده است.
سپس در آیه دوم خداوند میفرماید؛﴿إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْدَاءً وَیَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ؛ اگر بر شما چیره شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دستهایشان را [به اسارت، آزار و کشتن] و زبانهایشان را به [بدگویی، تحقیر و ناسزا] بر ضد شما میگشایند، و دوست دارند شما کافر شوید.﴾ با توجه به این آیه، دشمنان خدا قبل از سلطه پیدا کردن بر مؤمنین، با آنان طرح دوستی ریخته و از در صلح وارد میشوند وآنگاه که بر مؤمنین مسلط شوند، شروع به دشمنی کرده و با دست و زبان و به هر روشی، مؤمنین را مورد اذیت و آزار قرار میدهند و تلاش میکنند تا مؤمنین نیز کافر گردند.
و به تعبیر آیه ۱۱۸ آل عمران: لَا یَأْلُونَکُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ؛ آنها از هرگونه شرّ و فسادی درباره شما، کوتاهی نمیکنند. آنها دوست دارند شما در گرفتاری و ضرر باشید.[۵]
پیروزی با مؤمنین است
بر اساس آیات زیادی از قرآن، این حقیقت روشن است که زیادی نفرات و تجهیزات قوی دشمن، دلیلی بر شکست مسلمین نمیباشد، بلکه پیروزی حتمی با مؤمنین و شکست برای کفار است. به برخی از آین آیات اشاره میکنیم:
- ﴿و به یاد آرید زمانی را که عده قلیلی بودید و شما را در زمین ضعیف و خوار میشمردند و از مردم (مشرک) بر خود ترسان بودید که مبادا شما را (از روی زمین) برچینند، بعد از آن خدا شما را در پناه خود آورد و به یاری خود نیرومندی و نصرت به شما عطا کرد و از پاکیزهترین (غنائم و) طعامها روزی شما فرمود، باشد که شکر به جای آرید.﴾(انفال:۲۶)
- ﴿ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند؛ و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانی که کافر شدند، پیروز میگردند؛ چرا که آنها گروهی هستند که نمیفهمند!﴾(انفال:۶۵)
- ﴿پس هرگز سست نشوید و (دشمنان را) به صلح دعوت نکنید در حالی که شما برترید، و خداوند با شماست.﴾(محمد:۳۵)
- ﴿ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایی به سراغ شما آمدند؛ ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)؛ و خداوند همیشه به آنچه انجام میدهید بینا بوده است.﴾(احزاب:۹)
- ﴿آری، اگر شکیبایی ورزید و پرهیزکاری کنید و دشمنان در همین لحظه، جوشان و خروشان بر شما بتازند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشان دار یاری میدهد.﴾(آل عمران:۱۲۵)
در امنيت بودن مسلمانان در برابر نقشههاى شوم دشمنان مشروط به استقامت و هوشيارى و داشتن تقوى است، و تنها در اين صورت است كه امنيت آنها تضمين گرديده است.[۶]
با توجه به این آیات، خداوند مومنین را از صلح و سازش با دشمنانش نهی میکند و بیان میکند که استقاومت و مقاومت، سبب پیروزی عدهٔ کم، بر عدهٔ بسیار میشود و امدادهای آشکار و غیبی، پشتیبان مؤمنین خواهد بود.
شروط و موانع مقاومت
مقاومت که یک نوع موهبت الهی است، با وجود شرائطی، اثراتش جلب میشود و با وجود موانعی از برکات آن محروم میشویم.
جنگ با متخاصم
نظام اسلامی معتقد است که اگر یک کشوری، یک دولتی بنای بر مخاصمهٔ با او ندارد، بنای بر دشمنی با او ندارد و میگوید بیایید با هم جنگ نکنیم، نظام اسلامی باید قبول کند؛﴿وَ اِن جَنَحوا لِلسَّلمِ فَاجنَح لَها وَ تَوَکَّل عَلَی اللَّه﴾(انفال:۶۱) طرف، یک دولتی است که هم فکر و هم عقیده با شما هم نیست امّا بنای مخاصمه ندارد، میگوید بیایید با هم باشیم، با هم با مسالمت رفت و آمد کنیم؛ اشکال ندارد. ﴿لا یَنهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم﴾(ممتحنه:۸) [اگر] با شما نجنگیدند، شما را از خانه و دیارتان بیرون نکردند، معارضهای با شما ندارند، قبول کنید؛ امّا اگر دیدید که طرف، مورد اطمینان نیست، دروغ میگوید، حیله میکند، نه.[۷]
یاری دین خدا
﴿یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُمْ﴾ای اهل ایمان، شما اگر خدا را یاری کنید (یعنی دین و پیغمبر خدا را) خدا هم شما را یاری کند و ثابت قدم گرداند. (محمد:۷)
ا
مىگويد:«شما را يارى مىكند» اما از كدام طريق؟از طريق بسيار، در قلب شما نور ايمان و در روح شما تقوا، در اراده شما قدرت، در فكر شما آرامش مىافكند. از سوى ديگر فرشتگان را به يارى شما مىفرستد، حوادث را به نفع شما تغيير مسير مىدهد، قلوب مردم را به شما متمايل مىكند، سخنانتان را نافذ، فعاليتهايتان را پر ثمر مىسازد، آرى يارى خدا جسم و جان و درون و برون را احاطه مىكند. اما در ميان تمام اشكال يارى كردن روى مساله «ثبات قدم» تاكيد مىكند، چرا كه ايستادگى در برابر دشمن مهمترين رمز پيروزى است، و برندگان جنگها آنها هستند كه ثبات و استقامت بيشترى نشان مىدهند.[۸]
ترک عجب و غرور
﴿لَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ فِی مَوَاطِنَ کَثِیرَةٍ وَیَوْمَ حُنَیْن إِذْ أَعْجَبَتْکُمْ کَثْرَتُکُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْکُمْ شَیْئًا وَضَاقَتْ عَلَیْکُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّیْتُمْ مُدْبِرِینَ﴾خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد؛ و در روز حنین (نیز یاری نمود)؛ در آن هنگام که فزونی جمعیّتتان شما را مغرور ساخت، ولی (این فزونی جمعیّت) هیچ به دردتان نخورد و زمین با همه وسعتش بر شما تنگ شده؛ سپس پشت (به دشمن) کرده، فرار نمودید! (توبه:۲۵)
تعداد لشكر اسلام را در اين جنگ دوازده هزار نفر نوشتهاند، كه در هيچيك از جنگهاى اسلامى تا آن روز اين عدد سابقه نداشت. آن چنان كه بعضى از مسلمانان مغرورانه گفتند: «لن نغلب اليوم» هيچگاه با اين همه جمعيت امروز شكست نخواهيم خورد. اما اين انبوه جمعيت كه گروهى از آنها از افراد تازه مسلمان و ساخته نشده بودند، موجب فرار لشكر و شكست ابتدايى شد، ولى سرانجام لطف خدا آنها را نجات داد.[۹]
بنابراین، همانور که از کمی جمعیت نباید ترسید، از زیادی جمعیت هم نباید به خود مغرور شویم و نباید از جنگ غفلت کرده و سهلپندار شویم و در نتیجه از نصرت الهی خود را بینیاز ببینیم.
ترک عجله
﴿فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَلَا تَکُنْ کَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَیٰ وَهُوَ مَکْظُومٌ﴾ اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهی [= یونس] مباش (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند. (قلم:۴۸)
در اجرای فرمان الهی باید استقامت کنیم و گرفتار عجله نشویم؛ زیرا عجله کردن، ممکن است عواقبی منفی در پی داشته باشد. همانطور که برای حضرت یونس چنین اتفاقی افتاد.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ اعرابی، غلامحسین (۱۳۹۹). «مبانی قرآنی و روایی مقاومت در کلام مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)». فصلنامه علمی-تخصصی علوم قرآن و حدیث. سال دوم (۱): ۱۴۶.
- ↑ حجة الاسلام براتمحمد هدایتی (۱۳۹۸). «بررسی نظریه «مقاومت» در قرآن». farsi.khamenei.ir. دریافتشده در ۲۱ آبان ۱۴۰۳.
- ↑ الخميني، السيد روح الله (۱۴۲۱). كتاب البيع. ج. ۲. تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى. ص. ۷۲۳.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه. ج. ۱۴. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص. ۱۱۵.
- ↑ طباطبايى، محمد حسين (۱۳۷۴). ترجمه تفسیر المیزان. ج. ۳. قم: دفتر انتشارات اسلامي. ص. ۵۹۹.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه. ج. ۳. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص. ۶۶.
- ↑ بیانات آیت الله العظم خامنهای (۱۴۰۲). «تعامل جمهوری اسلامی با کشورهای غیرمتخاصم». farsi.khamenei.ir. دریافتشده در ۷ آبان ۱۴۰۳.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه. ج. ۲۱. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص. ۴۲۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر (۱۳۷۴). تفسير نمونه. ج. ۷. تهران: دار الكتب الاسلاميه. ص. ۳۳۷-۳۳۸.