برج ساختن فرعون برای دیدن خدای موسی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۰ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

آیا فرعون برجی ساخت تا به آسمان‌ها رفته خدای موسی(ع) را ببیند؟

براساس آیات قرآن فرعون دستور بر ساخت ساختمان بلندی داد تا بتواند در بالای آن خدای موسی(ع) را ببیند.[۱] داستانِ ساختن برج پس از ماجرای مبارزه موسی با ساحران بود که فرعون را در موضع ضعف و شکست قرار داد.[۲] فرعون در ادامه این دستور گفت که به کلام موسی اطمینان ندارد.[۳]

این دستور خطاب به هامان، وزیر فرعون بود.[۴] قرآن در دو سوره از این واقعه یاد کرده است:

  • ﴿فَأَوْقِدْ لِي يَا هَامَانُ عَلَى الطِّينِ فَاجْعَلْ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَطَّلِعُ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ مِنَ الْكَاذِبِينَ؛ اى هامان! برايم آتشى بر گل بيفروز (و آجرهاى محكم بساز)، و براى من برج بلندى ترتيب ده تا از خداى موسى خبر گيرم؛ هر چند من گمان مى‏‌كنم او از دروغگويان است.(قصص:۳۸)
  • ﴿وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لي‏ صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ۝۳۶أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى‏ إِلهِ مُوسى‏ وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً۝۳۷؛ و فرعون گفت: اى هامان! براى من بناى مرتفعى بساز، شايد به وسايلى دست يابم. وسايل (صعود به) آسمانها تا از خداى موسى آگاه شوم؛ هر چند گمان مى‏‌كنم او دروغگو باشد.(غافر:۳۶ و ۳۷)

تعبیر «صَرْح» که در هر دو آیه آمده به معنای برجی بلند است که از همه جا پیدا باشد. فرعون خدای موسی را جسمی ساکن در آسمان می‌دانست و امید داشت بر بالای برجی که برایش می‌سازند، خدای موسی را ببیند.[۵]

احتمال داده شده که فرعون پس از شکست در داستان موسی و ساحران به دنبال جنجال بود.[۶] او حقیقت را می‌دانست[۷] و تنها خواهان گمراه کردن مردم بوده است[۵] به‌همین جهت قرآن تعبیر: ﴿کَیْدُ فِرْعَوْنَ؛ حیله فرعون را استفاده کرده است.[۶]

برخی این احتمال را مطرح کرده‌اند که مقصودِ فرعون ساختن رصدخانه بوده تا بتواند وضعیت ستارگان را دیده و از ستارگان به‌دست آورد که فرستاده‌ای مبعوث شده یا نه و آنچه موسی ادعا می‌کند حقیقت دارد یا خیر.[۵]

داستان برج ساختن فرعون برای دیدن خدا را از معدود داستان‌های قرآنی پیرامون حضرت موسی دانسته‌اند که صحبتی از آن در تورات وجود ندارد.[نیازمند منبع]

منابع

  1. سوره قصص، آیه۱۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش، ج۱۶، ص۸۵.
  3. سوره قصص، آیه۱۷.
  4. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۸۱۵.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ ۵٫۲ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهٔ مدرسین حوزه علمیه، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۷.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ قرائتی محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۳ش، ج۱۰، ص۲۵۴.
  7. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۸۱۵.