پیش نویس:حدیث نوشیدن شراب توسط امام علی علیهالسلام
آیا امام علی(ع) شراب میخوردند؟
نوشیدن شراب توسط امام متقین علی(ع) در روایاتی آمده که از نظر سند و متن دارای اشکالات متعدد است.
روایت نوشیدن شراب
ذیل سوره نساء آیه 43 احادیثی مطرح شده است مانند: از علی(ع) نقل شده است كه گفت: عبدالرحمن بن عوف برای ما غذايی درست كرد وما را دعوت نموده و به ما شراب داد. وقتی شراب نوشيديم وقت نماز شد. عبدالرحمن من را مقدم كرده و من در نماز سوره كافرون را اينگونه خواندم «لا اعبد ما تعبدون و نحن نعبد ما تعبدون» پس خداوند اين آيه را نازل نمود كه: ﴿ای كسانی كه ايمان آورديد! مبادا در حال مستی به سراغ نماز برويد تا زمانی كه بدانيد چه میگوييد.﴾(نساء:43)[۱]
نقد متن روایت
تاریخ گویای آن است که کسانی با باطل و ظلم به مبارزه برمیخواستند، در عوض مخالفان او با سلاح تهمت و افتراء پاسخ میدادند. یکی از چهرههای علمی ودینی وسیاسی که تاریخ از وی به نیکی یاد میکند امام علی(ع) است. از این رو تهمتها و افتراها و احادیث جعلی درباره شخصیت علمی و عملی ایشان فراوان است و یکی از این افتراءها نوشیدن شراب است که سندا ومتنا قابل خدشه است.
تناقض در متن روایت
ترمذی در سنن مینویسد :از علی بن ابی طالب نقل شده است که گفت: عبد الرحمن بن عوف برای ما غذایی درست کرد و ما را دعوت نموده و به ما شراب داد. وقتی شراب نوشیدیم وقت نماز شد.عبد الرحمن من را مقدم کرده و من در نماز سوره «کافرون» را اینگونه خواندم «لا اعبد ما تعبدون ونحن نعبد ما تعبدون» پس خداوند این آیه را نازل نمود که: ﴿ای کسانی که ایمان آوردید ! مبادا در حال مستی به سراغ نماز روید ، تا زمانی که بدانید چه می گویید.﴾(نساء:43)[۲]
- ابی داود نیز در سنن خود نزدیک به همین مضمون حدیثی از امام علی (ع) نقل می کند: «از علی روایت شده است که شخصی از انصار، او و عبد الرحمن بن عوف را دعوت نموده و به آن دو – قبل از نزول حرمت شراب – شراب نوشانید.علی در نماز مغرب امام ایشان شده...»[۳]
در متن این دو روایت تناقض وجود دارد؛ زیرا در یکی میزبان عبدالرحمن بن عوف است و در دیگری شخصی از انصار. ودر نظر علمای حدیث این امر با وجود یکی بودن روات اصلی در دو روایت، دلالت بر دروغگو و یا کمحافظه بودن راویان یکی و یا هر دوی این روایات میکند .
تعارض با روایات دیگر
با وجود این حدیث احادیث دیگری نیز از عبدالرحمن بن عوف نقل شده و نام علی نیامده است.برای مثال سیوطی در تفسیر خود چند حدیث را ذکر می کند در برخی نام علی است و در برخی نام علی نیست.[۴] اما در تفسیر روایی نورالثقلین شیعه نه تنها به این موارد ضعیف اشاره نشده بلکه با الهام از اهل بیت مستی را به چهار نوع تقسیم نمودهاند، مانند: مستی خواب، مستی شراب، مستی مال، مستی قدرت.[۵] علاوه بر آن ، رفتار و منش امام علی و سخنان وی در مذمت شراب[۶] و کلام عرفانی وی که تاریخ از وصف وی عاجز مانده بهترین دلیل بر رد این ادعا است و پرداختن به آن از حوصله این نوشتار خارج است.
دیدگاه علمای شیعه
علمای شیعه مانند:علامه سید جعفر مرتضی،[۷] سید محمد باقر حكیم[۸] در رد این تهمت به امیر مومنان (ع) آن را مخالف صریح آیات قرآنی و احادیث و دیدگاههای فریقین میدانند.
نقد سند روایت
ابی عبد الرحمن السلمی
در هر دو روایت، ناقل قصه از امیر مومنان(ع)، «ابی عبد الرحمن السلمی» است كه وی از دشمنان امام علی(ع) بوده است. وی از کسانی است که در لشکر امیر مومنان بود، اما به اقرار خویش در باطن با حضرت دشمنی داشت.طبری در کتاب «المنتخب من ذیل المذیل» از خود او نقل میکند که وی با امیرمومنان دشمن بوده است.[۹]و ابراهیم ثقفی نیز در کتاب الغارات، نام وی را در میان عدهای از فقهای بزرگ آورده که با امیرمومنان دشمنی مینمودند.[۱۰]
بنابراین، هر دو روایتی كه در صحاح سته اهل سنت آمده ، به خاطر بودن این شخص در سلسله سند، از اعتبار ساقط است و قابل استناد نیست.
عطاء بن سائب
دومین راوی در سلسله سند هر دو روایت ، عطاء بن سائب است . که افرادی مانند مزی در تهذیب الکمال،[۱۱] هیثمی،[۱۲] ابن حجر،[۱۳] ذهبی،[۱۴]و... آن را دیوانه و مطالبش را مضطرب شمردند.
ابوجعفر رازی
سومین راوی كه در طریق روایت ترمذی وجود دارد، ابوجعفر رازی است كه بسیاری از بزرگان اهل تسنن وی را تضعیف كردهاند. او مورد تایید ابنحجر نیز نیست.[۱۵]مزی میگوید:عبد الله بن احمد از پدرش نقل می کند که وی در روایت قوی نیست. از عمرو بن علی روایت شده است که گفت: او ضعیف است، اگر چه راستگوست اما حفظ او بد است. ابو زرعه گفته است:او پیرمردی است که غلطهای بسیار دارد. زکریا بن یحیی ساجی گفته است: راستگویی است که حرف های او محکم نیست. نسایی نیز گفته است: او قوی نیست.[۱۶]
سفیان ثوری
در سند روایت أبی داود، سفیان ثوری نیز وجود دارد. وی نیز از مدلسین مشهور بوده است.[۱۷] در تعریف این نوع از تدلیس گفتهاند: گاهی چیزی از حدیث كم میكرد یا دیگری چنین میكرد. به این جهت كه یا آن شخص ضعیف یا كوچك بوده است.[۱۸]
و طبق اصول مالك بن أنس روایت مدلس مطلقاً حجت نیست. سخاوی در فتح المغیث مینویسد: تدلیس، اگر ثابت شود كه كسی آن را انجام داده است، عیب است و هیچ وجه روایت وی پذیرفته نمیشود. قاضی عبدالوهاب گفته است: این مطلب با مبنای مالك بن أنس موافق است.[۱۹] خطیب بغدادی، از علمای مشهور اهل سنت میگوید: از شعبه شنیدم كه میگوید: تدلیس در حدیث بدتر از زنا است. اگر من از آسمان سقوط كنم، برایم بهتر است از این كه تدلیس كنم.[۲۰]
با این حال ، چگونه میتوان به روایتهای سفیان ثوری اعتماد كرد ؟
شراب خوردن عمر
در منابع اهل سنت درباره شراب خوردن عمر بعد از تحریم بیاناتی آمده مانند:
- زمخشری از علمای بزرگ اهل سنت كه ذهبی[۲۱] با تجليل فراوان از او ياد كرده و لقب علامه را به وی میدهد، در كتاب ربيع الأبرار به شراب خوردن عمر و غضب رسول الله(ص) اشاره میکند.[۲۲]
- و أبوحامد غزالی از برترين عالمان تاريخ اهل تسنن آن را تایید میکند.[۲۳]
- ابن حجر عسقلانی نام 9 نفر از بزرگان صحابه را جزء شرابخوران ذکر میکند.[۲۴]
- مالك بن أنس ، امام مالكیها در كتاب الموطأ كه به اعتقاد بسياری از علمای اهل سنت همرديف صحاح سته به حساب میآيد به خوردن شراب عمر در زمان حکومتش اشاره دارد.[۲۵]
منابع
- ↑ الاحاديث المختاره از علامه ضياء الدين المقدسي ج 2 ص 187/ سنن ترمذي ج 4 ص 305
- ↑ سنن الترمذی ، الترمذی ، ج 4 ص 305
- ↑ سنن أبی داود ، ابن الأشعث السجستانی ، ج 2 ص 182
- ↑ الدر المنثور في تفسير المأثور، ج2، ص: 165
- ↑ تفسير نور الثقلين، ج1، ص: 484.
- ↑ خطبه 156
- ↑ الصحیح من سیرة النبی الأعظم (ص) ، السید جعفر مرتضى ، ج 5 ص 315
- ↑ علوم القرآن ، السید محمد باقر الحكیم ، ص 303
- ↑ المنتخب من ذیل المذیل ، ص 147
- ↑ الغارات ، ج 2 ، ص 567
- ↑ تهذیب الكمال ، ج 20 ص 91
- ↑ مجمع الزوائد ج 4 ص 83
- ↑ الإصابة ج 4 ص 338
- ↑ میزان الاعتدال ج 3 ص 71
- ↑ ر.ک: تهذیب التهذیب ، ج12 ، ص57
- ↑ تهذیب الكمال ج 33 ص 195
- ↑ تدریب الراوی ، ج1 ، ص187
- ↑ المدلس ، ج1 ، ص186
- ↑ فتح المغیث شرح الفیة الحدیث ، باب التدلیس ، ج1 ، ص203
- ↑ الكفایة فی علم الروایة ، ج3 ، ص287 ، شماره 1137 تا 1141
- ↑ سير اعلام النبلاء ، ج20 ، ص191
- ↑ ربيع الأبرار ، زمخشري ، ج1 ، ص398 ، تاريخ المدنية ، ابن شبه ، ج3 ، ص863
- ↑ مكاشفة القلوب، باب 91، باب عقوبة الشارب الخمر، ص459.
- ↑ فتح الباري ، ج10 ، ص30
- ↑ كتاب الموطأ ، الإمام مالك ، ج 2 ص 894 و الاستذكار ، ابن عبد البر ، ج 8 ص 247