دلایل حقانيت قرآن
دلايل حقانيت قرآن چيست؟
۱. تحدي (مبارز طلبيدن) قرآن
يكي از دلايل حقانيت و معجزه بودن قرآن، مسأله تحدي و مبارز طلبيدن قرآن است. در بعضي آيات مسأله تحدّي اينگونه بيان شده: ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا﴾[۱] بگو: (اگر انسان ها و پريان [جن و انس] اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يكديگر را [در اين كار] كمك كنند.
اين آيه، مسأله تحدي را به طور عام بيان كرده است كه اگر تمام انسانها و جنيان جمع شوند و بخواهند مثل اين قرآن بياورند، نمي توانند. هر چند بعضي، بعضي ديگر را كمك كنند. اين تحدي قرآن در تمام جهات است، يعني در هيچ جهتي نميتوان مثل قرآن را آورد؛ چه مسائل علمي ،چه معراف بلند قرآني براي هدايت ،چه جامعيت ويا بلاغي.
در بعضي از آيات مسأله تحدي را آسانتر مي گيرد و مي فرمايد: « آنها مىگويند: او به دروغ اين [قرآن] را [به خدا] نسبت داده [و ساختگى است] بگو: اگر راست مىگوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد؛ و تمام كسانى را كه مىتوانيد -غير از خدا- [براى اين كار] دعوت كنيد.»}}[۲] در جايي ديگر كمتر از آن را بيان مي كند، و تخفيف مي دهد، و مي فرمايد: « و اگر در باره آنچه بر بنده خود -= پيامبر- نازل كردهايم شك و ترديد داريد ،- دست كم- يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را - غير خدا - براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد!»[۳]
تحدي قرآن اختصاص به زمان خاصي ندارد، همچنين تمام افراد را به تحدي فراخوانده، حتي دانشمندان و متفكران را، چون مي فرمايد: « و غير از خدا، هر كس را مىتوانيد [به يارى] طلبيد!» [۴]
با اين كه يگانه مهارت عرب آن دوره، زبان و بيان آنان بوده، به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نميتواند ساخته بشر باشد، كه اينگونه آنان را از همآوردي ناتوان سازد.[۵]
۲. هماهنگي آيات
از جمله ادلّه حقانيت قرآن هماهنگي و عدم اختلاف بين آيات است . قرآن در اين باره مي فرمايد: «آيا در قرآن تدبر نمي كنيد و اگر از جانب غير خدا بود، در آن اختلاف بسيار مييافتيد».[۶]
قرآن در مكانهاي مختلف و زمانهاي گوناگون و در طي سالها نازل شده است، امّا با اين حال هيچ اختلافي در آن وجود ندارد. به همين دليل دگرگوني اطلاعات علمي يك انسان در سنين مختلف و تغيير روحيه و كيفيت تكامل فكري و عوامل مؤثر در ديد جهانبيني انسان، هنگام ضعف، قدرت، جنگ ، صلح، حالت ترس ، امنيت ،نيازمندي و غني بدون استثناء در همه انسانها حتي نوابغ بزرگ مشهود و در آثار فكري آنها اختلافات و تناقض محسوس است.
در جايي ديگر مي فرمايد: ﴿اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ[۷] خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابى كه آياتش [در لطف و زيبايى و عمق و محتوا] همانند يكديگر است؛ آياتى مكرّر دارد [با تكرارى شوقانگيز] كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كسانى كه از پروردگارشان مىترسند مىافتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذكر خدا مىشود؛ اين هدايت الهى است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايى مىكند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايى براى او نخواهد بود!.
آنچه كه مي تواند منشأ اختلافات و ناهماهنگي در سخن يك متكلم باشد، اين است كه يا متكلم جاهل باشد و يا دچار فراموشي شود. امّا اينها در مورد خداوند وجود ندارد، پس ديگر ممكن نيست قرآني كه از ناحيه خداوند است، كمترين اختلافي در آياتش وجود داشته باشد.﴾[۸]
۳. اخبار غيبي قرآن
در بسياري از آيات، خداوند اخبار از غيب داده و به انسانها اعلام كرده، اگر در حقانيت قرآن شك داريد، شما هم چنين كتابي بياوريد. بعضي آيات از حوادث آينده خبر داده است. در مورد سپاه روم مي فرمايد: ﴿الم . غُلِبَتِ الرُّومُ . فِي أَدْنَى الأرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ . فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ[۹] روميان مغلوب شدند! [و اين شكست] در سرزمين نزديكى رخ داد؛ امّا آنان پس از [اين] مغلوبيّت بزودى غلبه خواهند كرد. در چند سال همه كارها از آن خداست؛ چه قبل و چه بعد [از اين شكست و پيروزى]؛ و در آن روز، مؤمنان [بخاطر پيروزى ديگرى] خوشحال خواهند شد.
يا اينكه خبر از بازگشت پيامبر(ص) به مكه و فتح آن﴾[۱۰]، خبر از توطئه دشمنان بر عليه پيامبر(ص) و حفظ پيامبر(ص) از دشمنان مي دهد، كه معلوم ميشود اين اخبار در توان انسان نيست، بلكه از ناحيه خداوند است و دليل بر حقانيت قرآن است.[۱۱]
۴. معجزات علمي قرآن
از علوم و دانشهايي صحبت كرده كه در زمان نزول قرآن نبوده است. مدتها نظريه هيئت بطليموس بر افكار بشر حاكم بود كه زمين را ساكن و مركز فرض ميكردند، تا اين كه ديدگاههاي جديد علمي و منطبق بر واقع در مورد گردش ستارگان ابراز شده، امروز علم هيئت هيچ ستارهاي را ثابت نميداند و به اين حقيقت پي بردهاند كه تمام ستارگان مانند خورشيد و... در گردش هستند و حركت فلكي و دوري دارند؛ قرآن از اين حقايق سال ها پيش از دانش بشري خبر داده است، قرآن در مورد حركت دوري آفتاب و ماه و زمين چنين اظهارنظر ميكند:
{{قرآن|لا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ[۱۲] نه خورشيد به ماه ميرسد، و نه شب بر روز سبقت ميگيرد، همه در مدار خاص شناورند.»
۵. عدم تحريف قرآن
از جمله ادله حقانيت قرآن اين است كه اين قرآن كه در دست ما است در آن هيچ گونه تحريفي صورت نگرفته، خداوند مي فرمايد: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾[۱۳]به درستي كه ما قرآن را فرستاديم و حافظ آن خواهيم بود.
خداوندمتعال، قرآن را با اوصافي مثل عزيز[۱۴]، محكم[۱۵]، نور[۱۶]، نذير[۱۷]، ذكر[۱۸] ، هادي[۱۹] و... توصيف مي كند. اگر كتابي محرّف باشد نمي تواند داراي اين اوصاف باشد. امّا چون قرآن تمام اين اوصاف را دارد معلوم ميشود تحريف نشده، زيرا عزيز به معناي نفوذ ناپذير، حكيم به معناي محكم و استواراست. لذا نه شبهات علمي مي تواند در او خلل ايجاد كند و نه حيلهشيطان و نه با زورشمشير مي توان با او مبارزه كرد. همچنين قرآن تذكر براي بشر[۲۰]، نذير براي عالمين[۲۱] است. پس قرآن بايد تا قيام قيامت باشد و به همه افراد بشر برسد و قرآني حجّت است كه تحريف نشده باشد.[۲۲]
انسجام آيات قرآن از جهات مختلف معارف بلند براي هدايت بشر، ادبي، علمي، فصاحت ،بلاغت و غيره چنان تنظيم شده است كه امكان نفوذ در قرآن مقدور نيست؛ كه همان معني عزيز است، نميشود چيزي از آن كم كني و چيزي بر او افزوده نمائي و اين حقيقت نيز نشان دهنده اين مطلب است كه قدرت علمي فوق بشري بر تنظيم آن حكمفرما بوده و اين كتاب عزيز از ناحيه خداوند عزيز بر پيامبر عزيز(ص) نازل شده است.
مطالعه بيشتر
۱. محمد حسين طباطبائي ، الميزان، مترجم سيد محمد باقر موسوي همداني، نشر دفتر انتشارات اسلامي، ج۱۲، ص۱۵۲.
۲. محمد هادي معرفت، علوم قرآني، قم، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي المتهيه، چاپ اول، سال ۱۳۷۸، ص۳۴۲.
۳. ناصر مكارم شيرازي، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، چاپ ۱۳، ۱۳۷۳ه ش ، ج۱۲، ص۲۷۳.
۴. محمد تقي مصباح يزدي، قرآن شناسي.
منابع
- ↑ اسرا/ ۸۸
- ↑ هود / ۱۳.
- ↑ بقره /۲۳ .
- ↑ يونس/ ۳۸
- ↑ طباطبائي، سيد محمد حسين، سيري در قرآن، مترجم سيد مهدي آيت اللهي، انتشارات جهان آرا، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص۱۳۸. و رک : معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، قم، مؤسسه فرهنگي انتشاراتي التمهيه، چاپ اوّل، ۱۳۷۸، ص۳۵۲.
- ↑ نساء/ ۸۲.
- ↑ زمر/ ۲۳.
- ↑ جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۳۳.
- ↑ روم/ ۴-۱.
- ↑ قصص/ ۸۵ : آن كس كه قرآن را بر تو فرض كرد، تو را به جايگاهت [= زادگاهت] بازمىگرداند! بگو: پروردگار من از همه بهتر مىداند چه كسى [برنامه] هدايت آورده، و چه كسى در گمراهى آشكار است!
- ↑ طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، مترجم سيد محمد باقر موسوي همداني، نشر دفتر انتشارات اسلامي، ج۱، ص۱۰۱.
- ↑ يس/ ۴۰.
- ↑ . حجر / ۹ .
- ↑ . فصلت / ۴۱ .
- ↑ . رک : هود / ۱ ، نمل / ۶ ، فصلت / ۴۲ .
- ↑ . شوری / ۵۲ .
- ↑ فرقان / ۱ .
- ↑ . رک : اعراف / ۶۳ و ۶۹ ، يوسف / ۱۰۴ ، انبيا/ ۵۰ ،يس / ۶۹ ، ص/ ۴۹ و ۸۷ ، قلم / ۵۲ ، تکوير /۲۷ .
- ↑ . رک : بقره / ۲ ، ۹۷،۱۸۵ ، يونس . ۵۷ و ...
- ↑ اعراف / ۲ : اين كتابى است كه بر تو نازل شده؛ و نبايد از ناحيه آن، ناراحتى در سينه داشته باشى! تا به وسيله آن، [مردم را از عواقب سوء عقايد و اعمال نادرستشان] بيم دهى؛ و تذكّرى است براى مؤمنان.
- ↑ فرقان/ ۱ : زوال ناپذير و پر بركت است كسى كه قرآن را بر بندهاش نازل كرد تا بيمدهنده جهانيان باشد.
- ↑ جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، انتشارات اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۳۳۳.