جوان و جوانمردی در قرآن
این مقاله هماکنون به دست Fabbasi در حال ویرایش است. |
ديدگاه قرآن کريم در مورد جوان و جوانمردي چيست؟
تعريف جوان
واژه «جوان» يا «برنا» در زبان فارسي به معناي هر چيزي است که از عمر آن چندان نگذشته باشد.[۱] در فرهنگ عربي دو تعبير رايج در مورد جوان وجود دارد: يکي «فتي» به معنای طراوت و شادابي. ديگري «شاب» به معنای شکوفايي و برخورداري از حرارت است.[۲]
جوان در قرآن
۱. قدرت و قوّت: ﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً؛ خدا، همان کسي است که شما را از ناتواني آفريد، سپس بعد از ناتواني قوت بخشيد و سپس بعد از توانمندي، ناتواني (و پيري) قرار داد.﴾(روم:۵۴) در اين آيه دو بار از دوران جواني با لفظ قوّت ياد کرده است. اين نشان ميدهد که دوران جواني، دوران قوت، قدرت، توان و توانمندي است. انسان به هر جايي که بايد برسد، در دوران جواني ميتواند دست يابد.
۲. کمال نيرومندي: ﴿ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا؛ پس شما را به صورت نوزادي (از شکم مادر) بيرون ميفرستد تا به کمال نيرومندي خود برسيد سپس تا پير شويد.﴾(غافر:۶۷)
جوانان نمونه در قرآن
۱. ابراهيم جوان بت شکن: قرآن از زبان بتپرستان، نقل ميکند که چه کسي بتهاي ما را شکسته است: ﴿قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ؛ گفتند: شنيديم جوانى، از بتها [به بدى] ياد مىكرد كه به او ابراهيم گفته مىشود.﴾(انبیاء:۶۰)
۲. يوسف صديق: ﴿و آن بانو از يوسف که در خانهاش بود، خواست از او کام گيرد درها را جفت کرد و گفت: بيا. گفت: پناه بر خدا او پروردگار من است به من جاي نيکو داده است﴾(یوسف:۳۲) اين جوان به خاطر پاکي مدح شده است.
اوصاف جوانان وارسته در قرآن
۱. بيزاري از دشمنان خدا: ﴿ما از شما و آن چه به جاي خداوند مي پرستيد بيزاريم.﴾(ممتحنه:۴)
۲. مقابله با انحرافات: از زبان همان ابراهيم(ع) نقل شد: ﴿به خدا پس از آن که روي برتافتيد فکري به حال بت هايتان خواهم کرد، آن گاه آن ها را خرد و ريز کرد.﴾(انبیاء:۵۵)
۳. دوستي خدا را به همراه داشتن: ﴿خداوند ابراهيم را به دوستي گرفت.﴾(انبیاء:۱۲۵)
۴. پيروز در مقابل امتحان الهي: خداوند بعد از داستان قربانی کردن حضرت اسماعیل(ع) به دست حضرت ابراهيم(ع)فرمود: ﴿اي ابراهيم رؤيا (ي خود) را حقيقت بخشيدي، نيکوکاران را چنين پاداش مي دهيم.﴾(صافات:۱۰۵)
۵. اهل راز و نياز بودن: ﴿به راستي ابراهيم بردبار آه کشنده به ياد خدا و انابه کننده بود.﴾(هود:۷۵)
۶. شدت تقوا: حضرت يوسف(ع)خود را در مقابل نامحرم به خوبي حفظ کرد.[۳]
۷. علم جويي در جواني: درباره حضرت موسي(ع) آمده است: ﴿و چون (موسي) به رشد و کمال خويش رسيد، به او حکمت و دانش عطا کرديم و نيکوکاران را چنين پاداش ميدهيم.﴾(قصص:۱۴)
صفاتی از جوانمردی در داستان اصحاب کهف
قرآن اصحاب کهف را جوان معرفی کرده است به سوی نماز شتافته و از خدا طلب یاری کردند:﴿مگر پنداشته اي اصحاب کهف و رقيم از آيات شگفت ما بوده اند؟ آن گاه که جوانمردان به سوي نماز پناه جستند و گفتند: پروردگار ما از جانب خود به ما رحمتي بخش و کار ما را براي ما به سامان رسان﴾(کهف:۱۰-۹)
ايمان عميق به خدا داشتن و مشمول هدايت الهي شدن؛[۴] دنبال رحمت الهي بودن و تکيه بر خدا داشتن؛[۵] اخلاص؛[۶] و قیام در برابر انحرافات جامعه[۷] از خصوصیات برجسته جوانمردان در داستان اصحاب کهف است.