ویژگی‌های منافقان در نهج‌ البلاغه

نسخهٔ تاریخ ‏۹ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۳۱ توسط Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها) (ایجاد مدخل جدید)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سؤال

ويژگي‌هاي منافقان در نهج البلاغه چيست؟

گمراهان و گمراه کنندگان؛ دگرگوني در رفتارها و همرنگ جماعت شدن؛ فرصت طلبي؛ خوش سخن و بدکردار؛ حسود و دردسر ساز؛ سوق دادن جامعه به نااميدي؛ چاپلوسي و سماجت براي رسيدن به دنيا؛ هتاک؛ آلوده به گناه؛ دشمنی با امیرالمومنین(ع) از جمله ویژگی‌های منافقان در نگاه امیرالمومنین(ع) است.

گمراهان و گمراه کنندگان

  • اينها هم گمراهند يعني از راه خدا منحرف شده و هدايت نيافته اند و هم با القاي شبهه هاي باطل و سخنان نادرست ديگران را به گمراهي مي کشانند. هم خطاکارند و هم ديگران را به خطا وا مي دارند. [۱]

دگرگوني در رفتارها و همرنگ جماعت شدن

  • منافقان به رنگ هاي گوناگون در مي آيند. به سبب مقاصد باطل و اغراض فاسدي که دارند احوال آنها پيوسته در تغيير و گفتار و رفتار آنها جوراجور و دستخوش دگرگوني است و با هر کس با چهره و زباني جداگانه برخورد مي کنند. [۲]

فريب کاري

  • به هر وسيله و با هر زبان در صدد فريفتن شمايند.
  • راه را براي فريب دادن مردم هموار گردانيده و طريق رهايي آنان را از تنگناي نيرنگ هاي شان پر پيچ و خم ساخته اند.
  • پنهاني به سوي مقاصد خويش گام بر مي دارند و مانند حرکت بيماري در بدن، آرام آرام به جنبش در مي آيند.
  • منافقان براي اين که حقّ را باطل جلوه دهند و آن را در جامه تزوير خود بپوشانند شبهاتي آماده کرده اند و براي از ميان بردن هر حقّي وسيله اي مهيّا کرده اند و براي هر دري از حيله و تزوير کليدي ساخته اند. [۳]

فرصت طلبي

  • در هر فرصتي شما را هدف خود قرار داده و در هر کمينگاهي در کمين شما نشسته اند. [۴]

بيمار دل و خوش ظاهر

  • دل هاي شان بيمار و ظاهرشان از نشانه هاي پاکيزگان است. [۵]

بيماري دل‌هاي منافقان و پاکيزگي ظاهر آنان، دردهاي نفساني است که جان آنها را فرا گرفته مانند حسد، کينه، مکر و فريب، که در نهان بر ضد مسلمانان حيله و تزوير به کار مي برند و در آشکار نسبت به آنان اظهار خوشرويي و دوستي و محبّت و خيرخواهي مي کنند. اين‌که انسان با زبان چيزي را پسنديده بداند و خلاف آن را در دل داشته باشد، قانون و ضابطه نفاق است.

خوش سخن و بدکردار

  • سخن پردازي آنها دواست و گفتارشان شفاست. ليکن کردارشان دردي است درمان ناپذير. [۶]

آنها مانند زاهدان و پارسايان مردمان را موعظه کرده، به پرهيزگاري و فرمانبرداري خداوند دستور مي دهند؛ امّا با گناهاني که مرتکب مي شوند کردار آنها کردار فاسقان و گمراهان است و گناه کاري منافقان بزرگ ترين درد و درمان ناپذير است.

امیرمومنان(ع): تنها کساني که از شر آنها بر شما مي ترسم آنها هستند که در دل منافقند و در زبان دانا، سخناني مي گويند دل پسند ولي اعمالي دارند زشت و ناپسند. [۷]

حسود و دردسر ساز

  • اگر در زندگي کسي فراخي و گشايشي بينند بر او حسد مي ورزند و اگر کسي را در سختي و گرفتاري مشاهده کنند با سخن چيني و فتنه انگيزي بر رنج او مي افزايند. [۸]

سوق دادن جامعه به نا‌اميدي

  • اگر کسي اميد چيزي را داشته باشد مقتضاي طبع آنها اين است که او را نوميد گردانند، زيرا روش منافق دروغگو همواره بر اين است که دور را نزديک و نزديک را دور نشان دهد. [۹]

مردمي جلوه دادن خود

  • در هر غم و اندوهي اشک ها مي ريزند. [۱۰]

کنايه از اين که منافقان براي دست يافتن به مقاصد و اغراض خود در برابر گريه و اندوه ديگران، به دروغ اظهار غمگيني مي کنند و اشک مي ريزند در حالي که آنان دشمن غمديدگانند.

چاپلوسي و سماجت براي رسيدن به دنيا

  • مدح و ستايش را به يکديگر وام مي دهند و پاداش خود را انتظار دارند. يعني هر يک از آنها همکار خود را مي ستايد تا او نيز به ستايش وي اقدام کند و در برابر کار خود از او انتظار پاداش دارد. و اگر از کسي درخواستي داشته باشند براي اين که او درخواست آنها را انجام دهد اصرار مي ورزند و پافشاري مي کنند. [۱۱]

هتاک

  • اگر کسي را سرزنش کنند عيب هاي او را آشکار و از اين طريق او را شرمنده و سرافکنده مي سازند و بسا اين که عيب هاي او را در حضور کسي به او مي گويند که دوست نمي دارد وي در جريان آنها قرار گيرد. [۱۲]

ستمگري در حکومت

  • اگر يکي از آنها حکمراني و فرمانروايي يابد در بيدادگري و شکم خوارگي زياده روي مي کند و در شهوتراني و بهره گيري از خوشي هاي دنيا پا از حدّ فراتر مي گذارد. [۱۳]

امیرمومنان(ع) منافقان را ياران و پيروان شيطانند که خداوند مي‌فرمايد: ﴿شيطان بر آنان مسلّط شده و ياد خدا را از خاطر آنها برده است. آنان حزب شيطانند! بدانيد حزب شيطان زيانکارانند(مجادله:19)[۱۴]

گنه کاران

  • منافقان گناه مي کارند و کِشته خويش به آب غرور آبياري مي کنند و هلاکت درو و برداشت مي کنند.[۱۵]

دشمنی با اميرمومنان علي(ع)

اميرمومنان(ع) فرمود: اگر با شمشيرم بر بيني مؤمن بزنم که دشمن من شود، با من دشمني نخواهد کرد و اگر تمام دنيا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد، دوست من نخواهد شد و اين بدان جهت است که قضاي الهي جاري شد و بر زبان پيامبر امّي(ص) گذشت که فرمود: اي علي! مؤمن تو را دشمن نگيرد و منافق تو را دوست نخواهد داشت. [۱۶]

مطالعه بیشتر

  • ترجمه شرح نهج البلاغه ابن ميثم بحراني، مترجم: قربانعلي محمدي مقدم و علي اصغر نوايي يحيي زاده، ج3، ص773.
  • شرح نهج البلاغه، سيد عباس موسوي، ج3، ص370.

منابع

  1. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  2. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  3. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  4. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  5. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  6. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  7. ترجمه گويا و شرح فشرده اي بر نهج البلاغه، ترجمه آشتياني محمدرضا و امامي، محمد جعفر، قم، انتشارات مطبوعات هدف، چاپ اول، بي تا، ج3، ص47، نامه 27.
  8. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  9. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  10. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  11. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  12. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  13. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  14. نهج البلاغه، ترجمه آيتي، عبدالمحمد، خطبه 185.
  15. نهج البلاغه، ترجمه: آیتی، عبد المحمد، خطبه2
  16. نهج البلاغه، ترجمه: آيتي، عبدالمحمد، حکمت 42.