آزمایش همه انسانها
با توجه به آیات قرآن، بفرمایید خداوند چگونه بندگانش را آزمایش میکند؟
آزمایش بندگان را یک سنتِ ثابت الهی خواندهاند که هیچ انسانی از آن استثنا نیست. انسانها را در همه حال در مَعرض امتحان الهی گفتهاند که باید نسبت به هر حادثهای، این احتمال را بدهد که یکی از امتحانات الهی باشد.
قرآن چنین به امتحان عمومی انسانها اشاره میکند: ﴿آیا مردم گمان میکنند بدون امتحان رها میشوند، نه هرگز، بلکه همگی باید امتحان دهند.﴾(عنکبوت:۱) آیتالله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه آورده که هر فرد و جامعهای به نوعی در سنت امتحان الهی سهیم است و امتحانات خداوند در شکلهای گوناگون به سراغ آنها میآید.[۱]
مولوی شاعر و عارف مشهور مسلمان همیشگی بودن آزمایش الهی را چنین میخواند:
پس بهر دوری ولیی قایمست | تا قیامت آزمایش دایمست[۲] |
همچنین شاعر دیگری چنین سروده است:
گفتهایم: «آمَنْتُ بالله» با زبان | صِدق آن با امتحان گردد عیان[۳] |
موارد آزمون الهی
قرآن در سوره بقره مواردی از آزمون الهی را برشمرده است:
- ترس
- گرسنگی
- زیان مالی
- زیان جانی
- کمبود محصولات[۴]
نعمتهایی که داده شده،[۵] گرفتاریها و خیرها[۶] و فرزندان و اموال[۷] از موارد دیگر امتحان الهی است.
مصادیق آزمایش الهی محدودیت نداشته و به صورتهای مختلفی واقع میشود. گاه افراد در محیطهایی قرار میگیرند که از هر نظر آلوده است. امتحان این افراد این است که در چنین شرایطی همرنگ محیط نشوند و اصالت و پاکی خود را حفظ کنند. گروهی در فشار محرومیتها قرار دارند، اگر به گونه دیگری زندگی کنند و ایمان، تقوا و عزت خود را از دست دهند، برخی مشکلات خود را حل کنند و همین آزمون آنها است. گروهی دیگر، غرق در نعمت میشوند و امکانات مادی از هر نظر در اختیارشان قرار میگیرد، آنان اینگونه امتحان میشوند که آیا شکر نعمت میکنند یا غرق در غفلت، غرور، غرق در لذتها و شهوات میشوند.[۸]
مطالعه بیشتر
- امتحان عامل تکامل، حسین شفاهی.
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱، ص۵۲۸.
- ↑ مولانا، «بخش ۲۰ - ملامت کردن مردم شخصی را کی مادرش را کشت به تهمت»، مثنوی معنوی دفتر دوم. سایت گنجور.
- ↑ «شعر عرفانی(آزمون الهی)»، مرغ باغ ملکوت.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۵۵.
- ↑ سوره مائده، آیه۴۸.
- ↑ سوره انبیاء، آیه۳۵.
- ↑ مکارم شیرای، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامی، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج۱۶، ص۲۰۷–۲۰۶.