لعنشدگان در قرآن
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
- آیا کسانی در قرآن نفرین شدهاند؟
چند گروه در قرآن مورد لعن خداوند قرار گرفتهاند از جمله: ظالمان، کاذببین، کافران، منافقان، آزار دهنگان پیامبر(ص)، تهمت زنندگان به زنا و... و شخص ابلیس.
مفهومشناسی لعن
لعن به معنای طرد و دور کردن با غضب است. اگر لعن از جانب خدا باشد در آخرت به معنای عقوبت و در دنیا به معنای انقطاع از قبول رحمت و توفیق است و اگر از جانب انسان باشد به معنای دعا و نفرین و درخواست بر ضرر غیر است.[۱]
مصادیق لعن در قرآن کریم
خداوند متعال در قرآن کریم ۳۷ بار «لعن» را با انتساب به خودش و نیز یک بار با انتساب به مردم به کار برده است. با توجه به معنای لغوی لعن و انتساب آن به خدا روشن میشود لعن منع عقلی و نقلی ندارد. ولی در مقابل از سبّ (فحش) نهی شده است. با مراجعه به قرآن کریم پی میبریم که خداوند متعال برخی افراد را لعن نموده است مانند:
۱. در مورد ابلیس آنجا که میفرماید: ﴿وَإِنَّ عَلَیْک لَعْنَتِی إِلَی یَوْمِ الدِّینِ؛ همانا لعنت من بر توست تا روز جزا﴾(ص:۷۸)
۲. در مورد عموم کافرین: آنجا که میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکافِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِیرًا؛ همانا خداوند لعنت کرده کافران را و برای آنان جهنم را آماده نموده است﴾(احزاب:۶۴) و همینطور در آیه ۱۶۱ و ۱۵۹ سوره بقره.
۳. در مورد کفار بنی اسرائیل آنجا که میفرماید: ﴿لُعِنَ الَّذِینَ کفَرُواْ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِک بِمَا عَصَوا وَّکانُواْ یَعْتَدُونَ.؛ لعنت شدند کسانی که از بنی اسرائیل کافر شدند، به زبان داود و عیسی بن مریم﴾(مائده:۷۸)
۴. ظالمین: ﴿أَلاَ لَعْنَه اللّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ؛ آگاه باش لعنت خدا بر ظالمان است﴾(هود:۱۸)
۵. کاذبین: ﴿وَالْخَامِسَه أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَیْهِ إِن کانَ مِنَ الْکاذِبِینَ وَیَدْرَأُ.؛ بار پنجم قسم یاد کند که لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ گویان باشد﴾(نور:۷)
۶. آزار دهندگان رسول الله(ص) ﴿إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا.؛ و کسانی که خدا و رسول را اذیت میکنند خداوند آنان را در دنیا و آخرت مشمول لعنت خود قرار داده است.﴾(احزاب:۵۷)
۷. تهمت زنندگان به زنا: ﴿إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ.؛ کسانی که به زنان با ایمان و پاکدامن بیخبر از کار بد تهمت بستند محققا در دنیا و آخرت ملعون شدند﴾(نور:۲۳)
۸. قتل مؤمن: ﴿وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَآؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللّهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا.؛ و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازاتش آتش جهنم است که در آن جاوید معذب خواهد بود. خدا بر او خشم و لعنت کند. و عذابی بسیار شدید برایش مهیّا سازد﴾(نساء:۹۳)
۹. نفاق: ﴿وَعَدَ الله الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْکفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا هِیَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِیمٌ.؛ خدا مرد و زن از منافقان و کافران را وعده آتش دوزخ و خلود در آن داده همان دوزخ برای کیفر آنان کافی است و خدا آنان را لعن کرده و برای آنان عذاب ابدی است﴾(توبه:۶۸) و در سوره محمد آمده است: ﴿فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِن تَوَلَّیْتُمْ أَن تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَکمْ ـ أُوْلَئِک الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَی أَبْصَارَهُمْ.؛ شما منافقان اگر از فرمان خدا و طاعت روی برگردانید یا در زمین فساد و قطع رحم کنید باز هم امید دارید؟ اینان همین منافقانند که خدا آنان را لعن کرده و گوش و چشمشان را کور گردانید.﴾(محمد:۲۲)
۱۱. در آیه مباهله: ﴿...ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ؛ ...سپس مباهله كنيم، و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.﴾(آل عمران:۶۱)
۱۲. اصحاب سبت: ﴿...أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ ۚ وَكَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا؛ ...يا همچنانكه «اصحاب سبت» را لعنت كرديم؛ آنان را [نيز] لعنت كنيم، و فرمان خدا همواره تحقق يافته است﴾(نساء:۴۷)
۱۳. مومنین به جبت و طاغوت: ﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِّنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ...أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ ۖ؛ آيا كسانى را كه از كتاب [آسمانى] نصيبى يافتهاند نديدهاى؟ كه به «جبت» و «طاغوت» ايمان دارند، ... اينانند كه خدا لعنتشان كرده،﴾(نساء:۵۱، ۵۲) در آیه ۶۰ سوره مائده هم پرستش کنندگان طاغوت را لعن کرده است.
۱۴. لعن شدن عده ای از یهود که گفتند دست خدا بسته است:
منابع
- ↑ مفردات راغب، ص۴۷۱.