مقصود از موسیقی آیات قرآن
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
منظور از موسیقی آیات قرآن چیست؟
یکی از وجوه فصاحت و بلاغت قرآن موسیقی آن است. اسلوبِ بیان و سبک و شیوه نظم قرآن چنان است که نغمهآفرین و دارای آوای جانبخش و روحافزا است. هماهنگی حروف هر کلمه نسبت به حروف کلمات هم ردیف آن، چنان همساز و دمسازند که از آهنگهای وزین و نوای متین و افسونگر حکایت دارد. جملهبندیهای کوتاه و بلند قرآن به گونهای تنظیم یافته که با ألحان و نغمههای صوتی همگون میباشد و تا قاری و تلاوتکننده قرآن با آهنگهای والای صوتی آشنایی نداشته باشد نمیتواند آن گونه که جملهبندیهای قرآن شکل یافته است، تلاوت نماید.[۱]
استاد درّاز از قرآنپژوهان معاصر در این رابطه میگوید: وقتی آدمی میبیند که از این مخرجهای سختجوش، چنین گوهرهای تابناکی با این ترتیب حروف و چنان آذین بندی بیرون آمده، التذاذی بی حساب میبرد و وجدی بیانتها به او دست میدهد. در این حروف گویی یکی مینوازد، دیگری طنینانداز، سومین نجواگر است و چهارمین بانگ برآورنده، پنجمین نَفَس را میلغزاند و ششمین راه نَفَس را میبندد و شما زیبایی آهنگ را در دسترس خود مییابید؛ مجموعهای گوناگون و همساز، نه تکرار مکرّر و نه یاوهدار، نه سستی و نه غفلت، نه تنافری در حروف و آواها.[۲]
از باب نمونه به این آیات سوره شعراء توجه شود.﴿قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿٧٥﴾ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿٧٦﴾ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٧﴾ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿٧٨﴾ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ﴿٧٩﴾ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿٨٠﴾ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ﴿٨١﴾ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ﴾
«یاء متکلم» در کلمات یهدین، یسقین، یشفین و یحیین، به خاطر حفظ قافیه با کلماتی چون «تعبدون، الاقدمون، الدین و …» برگرفته شده است.
نویسنده توانا «مصطفی محمود» در این رابطه میگوید: قرآن، شعر یا نثر یا کلمات مسجّع نیست؛ بلکه ساختهای است جدید، از الفاظی پشت سر هم آمده که از موسیقی باطنی پردهبرداری میکند. موسیقی باطنی با موسیقی ظاهری تفاوت زیادی دارد. موسیقی ظاهری، توسط شاعر و از راه دو قسم کردن کلام به قسمتهای متساوی و دارای قافیه، به وجود میآید. همانند: قال لی صاحبی لیعلم مأبی***اتحبّ القتول اخت الرّباب
در این بیت موسیقی از خارج عبارت به گوش میرسد و خود کلام موسیقی ندارد. اما در موسیقی باطنی (داخلی) قرآن، این گونه نیست. وقتی آیات ﴿وَالضُّحَىٰ ﴿١﴾ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَىٰ﴿٢﴾﴾(ضحی) را تلاوت میکنی، میبینی که از تَقفیه (قافیه دار ساختن) و وزن و تشطیر (جزء جزء کردن) خالی است ولی در عین حال از هر حرف آن، موسیقی به گوش میرسد. همچنین است هنگامی که میگویی: ﴿الرَّحْمَـٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ﴾(طه:۵) یا کلمات حضرت زکریا که میگوید: ﴿قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا﴾(مریم:۴) و هزاران آیه دیگر که موسیقی از خود کلمات میجوشد، چنانکه انسان را متحیر میسازد و این خاصیت شگفتانگیز است که به مجرد تماس و ملامسه با گوش و قبل از تأمل عقل در معانی آن، خشوع را در نفس انسان، پدیدار میسازد.[۳]
مطالعه بیشتر
- سعید رضایی، اعجاز نور، مرکز فرهنگی انصارالمهدی.
- محمد هادی معرفت، علوم قرآنی، انتشارات مؤسسه فرهنگی التمهید.
- محمد هادی معرفت، التمهید، جلد ۵.