دلیل مکعب بودن کعبه
چرا خانه خدا به صورت مكعب است؟
كعبه یا بيت الله الحرام و یا بيت العتيق، كه از مالكيت هر كسي جز خدا آزاد است، نخستين خانه اي است كه خداوند جهت عبادت بندگان در روي زمين بنا نمود و آن را مايه بركت و هدايت براي جهانيان قرار داد.[۱]
خانه خدا كه بهترين نقطه در روي زمين است داراي خصوصيات و ويژگيهاي است كه با شناخت و آشنائي به آن خصوصيات انسان معبود خود را بهتر مي شناسد و حضرت حق را بي شائبه تر مي پرستد.
يكي از ويژگيهاي «كعبه» كه از اسم آن هم مشخص است مكعب و مربع شكل بودن اين خانه با عظمت است. اينكه چرا به آن كعبه مي گويند و وجه تسميه اش چيست برخي گفته اند: كعبه به معني مرتفع است به لحاظ رفعت معنوي اين بيت است.[۲]
ديگر اينكه كعبه تجلي عرش خداوند است. همه اشياء نزد خداوند، خزايني پايدار و فنا ناپذير دارد و از آن خزاين غيبي نازل مي شود، در اين باره خداوند مي فرمايد: «هيچ چيز در عالم نيست جز آنكه خزانه آن نزد ماست ولي ما از آن جز به قدر معيّن نمي فرستيم.»[۳] آن هم، نه به شكل تجافي كه مستلزم نابودي است، بلكه به گونه تجلّي، بنابراين همه موجودات جهان مادّه اصلي دارد كه نزد خداوند محفوظ است و برابر هندسه اي خاص از آن اصل فرو فرستاده مي شود و هر آنچه فروفرستاده شده نشانه و ائينه خداست. و كعبه هم نشانه اي از عرش خداوند است. و از جمله اين امور، اجزاي كعبه و اركان آن است كه اصلي پاك در پيشگاه خدا دارد و همه اين امور از آن اصل پاك نازل شده است.[۴]
ديگر از ويژگيهاي كعبه اين است كه قرينه بيت المعمور در زمين است. بر اساس رواياتي كه از ائمه معصومين(ع) وارد شده به اين موضوع تصريح شده است.
از امام باقر(ع) روايت شده كه چون آدم از بهشت فرود آمد خداوند به وي دستور داد اين خانه را بنا كند و آن به ازاء بيت المعمور است و خداوند كعبه را براي آدم و نسل او قرار داد چنانكه بيت المعمور را جهت اهل آسمان معين داشت.[۵]
كعبه كه كهنترين پايگاه عبادي مردم در زمين است محاذي بيت المعمور و نيز برابر عرش پروردگار كه محل طواف فرشتگان است مي باشد تا زائران وارسته انساني چون فرشتگان معصوم آسماني، اطراف خانه خدا به طواف بپردازند يعني عرش و همچنين بيت المعمور در زمين بصورت كعبه خواهد بود و روح پارساي زائران كعبه با تعالي و صعود به مقام شامخ بيت معمور خواهد رسيد.
در روايتي ديگر از امام صادق(ع) در رابطه با تربيع و مربع شكل بودن خانه خدا آمده است: كه كعبه در محاذات بيت المعمور است، و بيت المعمور در محاذات عرش واقع است و عرش چهار ضلع و ركن دارد. از اين رو كعبه نيز مربع و بر چهار ركن ساخته شد. آنگاه امام(ع) در بيان از تربيع عرش فرمودند: اين بدان جهت است كه كلماتي كه اسلام بر آن بنيان شده چهار تا است و اين كلمات همان تسبيحات اربعه «سبحان الله» و «الحمدلله» و «لا اله الاّ الله»، و «الله اكبر» است.[۶]
در واقع معناي كلام امام اين است كه تسبيحات اربعه نظام هستي بر آنها مبتني است سبب تحقق عرش مربّع است و تكّون عرش مايه تحقق بيت المعمور، و بالاخره بيت المعمور سبب تحقق موجودي طبيعي در عالم طبيعت مي شود كه كعبه است و چهار ديوار دارد. يعني آنچه در عالم طبيعت است الگويي از عالم مثال است، عالم مثال خود الگويي از عالم مجردات تامّ است، و عالم مجردات تامّ نيز الگويي از اسماي حسناي الهي است كه فوق تام است.[۷]
با توجه به روايات ذكر شده معناي اين حديث كه، كعبه از جايگاه خويش تا اعماق آسمان قبله است،[۸] نيز آشكار مي شود.
لذا حاجي كه موقع طواف گرد خانه خدا مي گردد بايد اين تصور را داشته باشد كه كعبه حقيقي ماوراي محدوده فقهي محل طواف است و بايد همت و انديشه والاتري را دنبال كند. يعني با اين انديشه بر گرد خانه خدا بگردد كه همزمان با كعبه بيت المعمور را نيز طواف مي كند و آنكه انديشه برتري دارد و ژرف نگر است بر گرد كعبه و بيت المعمور و عرش مي گردد و چنين حج گزاري، قلب او عرش رحمان مي شود.
بنابراين راز مكعب و مربع بودن (چهار گوش) كعبه به اين است. چون اين خانه محاذي بيت المعمور و بيت المعمور محاذي عرش خداست و عرش خدا هم بر اساس تسبيحات اربعه است لذا كعبه هم طبق آن مكعب و چهارگوش ساخته شده است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. كتاب حج (مجموعه مقالات)، نوشته جمعي از نويسندگان.
۲. صهباي حج، آيه الله جوادي آملي.
۳. اسرار حج، آيه الله جوادي آملي.
منابع
- ↑ سوره آل عمران، آيه ۹۶.
- ↑ حسيني دشتي، سيد مصطفي معارف و معاريف،تهران، انتشارات مفيد، چاپ دوم، ۱۳۷۶، ج۸، ص۵۲۲.
- ↑ سوره حجر، آيه ۲۱.
- ↑ شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۱۲ هـ، ج۹، صص ۳۸۶ تا ۴۰۷.
- ↑ حسين دشتي، پيشين، ص۲۵۷.
- ↑ علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، درالاحياء التراث العربي، چاپ اول، ۱۴۰۳ هـ، ج۹۶، ص۵۷.
- ↑ جوادي آملي، عبدالله، جرعه اي از صهباي حج، تهران ، نشر مشعر، چاپ اول، ۱۳۸۳، ص۹۲.
- ↑ وسائل الشيعه، ج۳، ص۲۴۷.