مراتب توحید
توحید چه مراتبی دارد؟
مراتب توحید در یک تقسیمبندی به ۴ مرتبه تقسیم میشود: اول اقرار زبانی، دوم باور قلبی، سوم ایمان و اعتقاد و چهارم باور به اینکه هیچ چیزی غیر از خدای متعال وجود ندارد و همه خود او هستند. به مرتبه چهارم فناء فی الله گفته میشود. در همین مرحله چهارم هم مراتبی از جهت میزان معرفت به خدای متعال وجود دارد.
اقسام توحید
علمای علم اخلاق در یک تقسیم اولیه، توحید را به اقسامی تقسیم کردهاند:
الف) توحید در ذات، به این معنا که خداوند یکتا است، هیچ مِثل، مانند، شریک و همتایی ندارد. گاهی توحید ذاتی به معنای گستردهتری به کار میرود و شامل بساطت ذات الهی و سلب ترکیب از خداوند نیز میگردد.[۱] و این مرتبه از توحید به دو مرتبه توحید واحدی و توحید احدی تقسیم میشود.[۲]
ب) توحید در صفات، یعنی صفات او عین ذاتش است و هیچ گونه ترکیبی در ذاتش راه ندارد.
ج) توحید در تأثیر و فعل، که «لا مُؤثر فی الوجود الا اللّه، هیچ کاری در عالم وجود انجام نمیپذیرد مگر اینکه با اذن خداوند متعال است و فقط او در تحققش مؤثر است.
مراتب توحید
توحید را به مراتبی تقسیم میکنند که بعضی از بزرگان این مراتب را چنین برشمرده اند:
- مرتبه اول توحید، قشرِ قشر است که فقط اقرار زبانی به کلمه توحید است. این توحید، هیچ نفع اخروی به حال صاحبش ندارد و او را به کمال معنوی و سعادت اخروی نمیرساند؛ اما این مقدار از توحید منافع دنیوی دارد مثل آنکه جان، مال و ناموسش محترم است، و حکم کفّار را ندارد، اظهار توحید توسط منافقین که هیچ تأثیری در دل آنها ندارد، از این قبیل است.
- مرتبه دوم توحید قِشر است که از زبان گذشته و به قلب رسیده است در این مرتبه انسان اعتقاد قلبی به یگانگی و یکتایی خداوند متعال پیدا میکند. این اعتقاد باعث نجات انسان از عذاب اخروی میشود.
- مرتبه سوم توحید، لُبّ است؛ در این مرتبه انسان هم خلق را میبیند و هم خالق را و علاوه بر اعتقاد به یگانگی خداوند معتقد است همه این مخلوقات را خداوند آفریده است و نیز همه اعمال و افعال را از خداوند متعال میداند و برای همه آنها، فقط یک فاعل قائل است و همه کارها و اعمال را مستند به حق تعالی میکند و به این مطلب هم باور و اعتقاد قلبی و یقینی دارد.
- مرتبه چهارم توحید، لُبّ لبّ است. در این مرتبه شخص، در همه چیز فقط جلوه و جمال حق تعالی را مشاهده میکند و فقط خدا را میبیند و عرفاء این مرتبه را فناء فی اللّه و فناء فی التوحید میگویند.[۳] عارف در مرتبه چهارم، حتی خودش را هم در این میان نمیبیند، بلکه فقط جمال و جلال او را مشاهده میکند. در این مرتبه خداوند متعال آنچنان بندهاش را دوست دارد که چشم و گوش و زبان و دست او میشود.
امام خمینی در کتاب چهل حدیث روایتی را چنین نقل میکند: «فاذا احببته کنت انا سمعه الذی یسمع به و بصره الذی یبصر به و لسانه الذی ینطق به و یده الذی یبطش بها ان دعانی اجبته و ان سألنی اعطیته؛[۴] پس وقتی او را دوست داشتم، گوش او میشوم که با آن میشنود و چشمش که با آن میبیند و زبانش که با آن سخن میگوید و دستش که با آن اخذ میکند و اشیاء را میگیرد، اگر مرا بخواند به او جواب میدهم و اگر از من چیزی بخواهد به او عطا میکنم».
در این مرتبه چهارم، رتبه و درجاتی وجود دارد؛ زیرا اسماء الهی و صفات الهی نیکوی الهی بی نهایت هستند؛ در نتیجه شناخت و معرفت پیدا کردن نسبت به آنها نیز بینهایت خواهد بود.
مطالعه بیشتر
- آموزش عقائد مصباح یزدی.
- آموزش کلام اسلامی، سعیدی مهر.
- منشور جاوید آیت اللّه سبحانی، جلد دوم.
- پیام قرآن، آیت الله مکارم شیرازی، جلدهای ۲ و ۳.