تشبیه مرگ به سفر در کلام امام علی(ع)

از ویکی پاسخ
سؤال

روایتی از امام علی(ع) در مورد مرگ به این مضمون بیان شده است: «عزیز شما به سفری رفته است و فرق آن با دیگر سفرها این است که او دیگر بر نمی‌گردد و شما باید به سوی او بروید.» درباره این روایت توضیح دهید.

توصیف مرگ به سفر رفتن مطلبی است که در کلام امام علی(ع) در احادیث متعددی بیان شده است. امام در جایگاه های مختلفی از این تعبیر استفاده کرده‌اند مانند تسلیت گفتن به خانواده داغدار و یا برای هشدار دادن برای توجه به سرای آخرت. در روایات سایر امامان نیز تعابیری درباره مرگ وجود دارد مانند انتقال از مکانی به مکان دیگر و یا تشبیه نمودن مرگ به تعویض لباس. مرگ امری است که تمام موجودات در کره هستی را شامل می‌شود، چه موجودات زمینی و چه آنهایی که در آسمان‌ها هستند و به چشم دنیایی انسان نمی‌آیند. قرآن نیز در آیاتی به این مسئله اشاره دارد.

عمومیت مرگ

بسیاری از مردم تمایل دارند فناپذیری جسم انسانی را فراموش کنند، اما این واقعیتی است که زندگی دنیایی روزی به پایان می‌رسد و مرگ به سراغ همه خواهد آمد. خداوند در قرآن بدین موضوع اشاره دارد: ﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ ۖ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ؛ ما برای هیچ انسانی قبل از تو زندگی جاویدان قرار نداده‌ایم آیا اگر تو بمیری آنها زندگی جاویدانی دارند؟(انبیاء:۳۴) قرآن در سه مورد به طعم مرگ اشاره کرده و عبارت ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ؛ هر نفسی طعم مرگ را خواهد چشید.(آل عمران:۱۸۵) را به کار برده است. همچنین در سوره انبیاء آیه ۳۵ و سوره عنکبوت آیه ۵۷ همین فراز از آیه تکرار شده است.

آیه دیگری نیز با اشاره به نابودی همه چیز به جز خداوند به مرگ توجه می‌دهد: ﴿كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ؛ جز ذات او همه چيز نابودشونده است.(قصص:۸۸) این فرازها از آیات قرآن اشاره به عمومیت مرگ دارد. در تفسیر این آیه بیان شده است: «هنگامی که دانسته شود تنها چیزی که در این عالم باقی می‌ماند ذات پاک خدا است، روشن می‌شود آنچه به نحوی با ذات او مربوط است، آن نیز رنگ بقا و ابدیت به خود می‌گیرد، آیین خدا که از ناحیه او است ابدی خواهد بود، عمل صالح که برای او است ابدی می‌ماند، رهبران الهی که به او ارتباط دارند از این نظر که به او مرتبط‌اند رنگ جاودانی دارند، و هر چیزی که به نحوی با ذات پاک او پیوند و ارتباطی داشته باشد از آن نظر فنا و هلاک برای او نیست.»[۱] سوره زمر آیه ۶۸ به نحوی کامل کننده این فراز از آیه سوره قصص است، در توصیف مرگ تمام موجودات هرآنچه در آسمان و زمین است را خطاب قرار داده و مرگ را برای تمام آنها می‌داند.

آیه دیگری از قرآن، مرگ را به عنوان قانون الهی فراگیر معرفی می‌نماید. ﴿أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ؛ هر کجا باشید اگر چه در کاخهای بسیار محکم، شما را مرگ فرا رسد.(نساء:۷۸) زندگی جاوید و حیات بدون مرگ در دنیا ممکن نیست و هیچ فردی در این جهان برای همیشه نمی‌ماند و مرگ سرنوشت حتمی همه انسان‌ها است، چه فقیر و چه غنی، چه مرد و چه زن، چه پیر و چه جوان، چه سالم و چه مریض، همه خواهند مرد. امام علی(ع) در این باره چنین می‌فرمایند: «نَفَسُ الْمَرْءِ خُطَاهُ إِلَى أَجَلِهِ؛ نفس‌های انسان گام‌های او به سوی مرگ است.»[۲]

مرگ انتقال از مکانی به مکان دیگر

مرگ را انتقال از دنیا به آخرت بیان کرده‌اند بدون اینکه انسان یا دنیا از بین برود. در حدیثی از امام علی(ع) بیان شده است که: «ای مردم! ما و شما برای ماندن آفریده شده‌ایم نه برای از بین رفتن، شما با مرگ از دنیا نمی‌روید، بلکه از خانه‌ای به خانه دیگر منتقل می‌شوید؛ بنابراین زاد و توشه خانه‌ای را که باید به جانب آن حرکت کنید و جاوید باشید، فراهم سازید».[۳]

مرگ به مانند تعویض لباس

روایتی از امام سجاد(ع) در پاسخ به پرسش «مرگ چیست؟» بیان شده که چنین پاسخ می‌دهد: «مرگ برای مؤمن چون بیرون آوردن لباس‌های چرکین از تن است و از هم گسستن زنجیرها و کنده‌های سنگین و جایگزین کردن فاخرترین و خوشبوترین جامه‌ها و راهوارترین مرکب‌ها و امن‌ترین منزل‌ها است و برای کافر به منزله برکندن جامه‌هایی فاخر از تن و منتقل شدن از منزل‌هایی امن و جایگزین کردن آنها به کثیف‌ترین و خشن‌ترین جامه‌ها و وحشتناک‌ترین منزل‌ها و بزرگترین عذاب است.»[۴]

مرگ سفری بی‌بازگشت

حدیثی از حضرت علی(ع) نقل شده است که امام فرمود: «وَ عَزَّی قَوْماً عَنْ مَیتٍ مَاتَ لَهُمْ فَقَالَ(ع): إِنَّ هَذَا الْاَمْرَ لَیسَ لَکُمْ بَدَاَ وَ لَا إِلَیکُمُ انْتَهَی وَ قَدْ کَانَ صَاحِبُکُمْ هَذَا یسَافِرُ فَعُدُّوهُ فِی بَعْضِ اَسْفَارِهِ فَإِنْ قَدِمَ عَلَیکُمْ وَ إِلَّا قَدِمْتُمْ عَلَیهِ؛ به جمعی در مرگ یکی از خویشاوندانشان چنین تسلیت گفت: مردن از خاندان شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما زمانی که زنده بود به سفر می‌رفت اکنون گمان کنید که به یکی از سفرها رفته اگر او بازنگردد شما به سوی او خواهید رفت.»[۵]

در روایت دیگری نیز به مضمون سفر رفتن و مهیا بودن برای این سفر اشاره می‌نماید: «ای مردم بقا پس از مرگ است. حق این است که ما وارث پیش از خودیم و وارثانی پس از خود داریم همانا ما شاخه‌های درختانی هستیم که درگذشتند. اصل که رفت فرع هم می‌رود. ای مردم شما منزل آخرت خود را با بهره گرفتن از منزلی که از آن می‌کوچید یعنی دنیا اصلاح نمائید.»[۶]


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ته‍ران. دارالکتب الاسلامیه‫، ۱۳۵۳ش، ج۱۶، ص۱۹۲.
  2. سیدرضی، نهج البلاغه، ترجمه سید کاظم ارفع، تهران، فیض کاشانی، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش، حکمت ۷۴.
  3. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، الاخ‍ت‍ص‍اص ش‍ی‍خ ال‍م‍ف‍ی‍د، م‍ش‍ه‍د، نشر م‍ج‍م‍وع ال‍ب‍ح‍وث الاس‍لام‍ی‍ه، ۱۴۱۰ق، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۹
  4. م‍ح‍م‍دی ری ش‍ه‍ری، م‍ح‍م‍د، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، سازمان چاپ و نشر‬ ‫، ۱۳۸۶ش، ج۱۲، ح۱۹۱۰۷.
  5. نهج البلاغه، حکمت ۳۵۷.
  6. اب‍ن ش‍ع‍ب‍ه، ح‍س‍ن ب‍ن ع‍ل‍ی، تحف العقول، ترجمه اقتباس از ترجمه پرویز اتابکی؛ انتخاب احادیث محسن موسوی، قم، دارالحدیث، ‫ ۱۳۸۳ش، ص۲۲۲