الگو بودن آسیه همسر فرعون: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۹: خط ۵۹:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[es:Asia, un modelo a seguir]]

نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۱۲

سؤال

آسیه، همسر فرعون، از چه جهاتی برای بانوان ما الگو است؟

درگاه‌ها
زن-و-خانواده.png


آسیه همسرِ مؤمن فرعون، در قرآن به عنوان یک الگو برای مؤمنان معرفی شده است. فضايل اخلاقی او مانند صبر در ایمان و ایستادگی در برابر مصایب و مبارزه با ظالمان و فرعون، از ویژگی‌های برجسته او می‌باشد و از او الگویی برای همه مؤمنان ساخته است.

وجوه الگو بودن آسیه

آسيه، از زنان بنی‌اسرائيل، همسر رامْسِس دوم، فرعون مصر در روزگار حضرت موسی(ع) بود.[۱] قرآن حضرت آسیه را برای مؤمنان مثل زده است و او را الگو معرفی کرده است:﴿وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛ و باز خدا برای مؤمنان (آسیه) زن فرعون را مَثَل آورد هنگامی که (از شوهر کافرش بیزاری جست و) عرض کرد: بار الها (من از قصر فرعونی و عزت دنیوی او گذشتم) تو خانه‌ای برای من نزد خود در بهشت بنا کن و مرا از شرّ فرعون (کافر) و کردارش و از قوم ستمکار نجات بخش.(تحریم:۱۱)

در این آیه حضرت آسیه به عنوان الگو برای افراد باایمان معرفی شده است؛ آسیه با وجود امکانات خوب زندگی پر از ناز و نعمت در قصر فرعون، به قرب الهی دل بست و به غیب ایمان آورد و در برابر چنین ایمانی تا مرز شهادت ایستادگی نمود. حضرت آسیه نمونه‌ای است از یک زن صالحه که با ایمان راسخش توانست مقابل دستگاه عظیم فرعون بایستد و سر خم نکند.

آسیه الگویی است از صبر و استقامت در راه هدف. زندگی مؤمنانه او نه در مسجد یا معبد یا خلوتگاهی، که کنار دستگاه جور و ستم بود و همین سختی کار او را دوچندان می‌کرد. الگو بودن او، به آن علت است که ایمان خود را در کنار فرعون حفظ کرد و از همه جاذبه‌های زندگی دنیا گذشت و جوار رحمت خداوند را بر زندگی در قصر فرعون ترجیح داد و در دعای خود، کرامت معنوی (قرب خداوند) و صوری (بهشت) را طلبید.[۲]

اعتقاد محکم و خلل‌ناپذیر

آسیه پس از شنیدن جریان معجزهٔ عصای حضرت موسی(ع)، به وی ایمان آورد، اما همسرش فرعون وی را شدیداً مورد شکنجه قرار می‌داد تا دست از آیین موسی بردارد، ولی آسیه در برابر این فشارها و تهدیدها با استقامت تمام ایستاد و هرگز تسلیم خواستهٔ فرعون نشد، چرا که او تقرب به درگاه خدا را بر نزدیکی به فرعون و دستگاهش ترجیح می‌داد و در برابر این تهدیدها، با کلمات توحیدی حقیقت خویش را هویدا ساخت. انسان‌های مؤمن نیز در هر روزگاری باید چنین باشند و در مقابل هرآنچه که به دین و ایمان آنها خللی وارد می‌کند ایستادگی و مقاومت نمایند.[۳]

از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: «مؤمن سخت‌تر از پاره آهن است، بدرستی که پاره آهن وقتی داخل آتش شود، تغییر می‌کند؛ ولی مؤمن اگر کشته شود و زنده شود، بعد کشته شود، قلب او از حق تغییر نکند.»[۴]

بیزاری از ظالمان

آسیه از تمام لذت‌هایی که در دربار فرعون وجود داشت، با تمام وجود چشم پوشید و در برابر فرعون ظالم سر تسلیم فرود نیاورد، بلکه توجه خویش را به کرامات و رضایت الهی سوق داد و با اتصال به قرب الهی، در ایمان خود استقامت ورزید تا اینکه از دنیا رخت بربست:[۵]

یکی از فروع دین اسلام هم تبری از ظالمان است و مؤمنان می‌توانند با الگو قرار دادن آسیه در هر شرایطی از ظالمان ابراز برائت کنند.

دفاع از مظلومان و بی گناهان

یکی از مواردی که از آسیه در این زمینه نقل شده نجات حضرت موسی(ع) در دوران کودکی است؛ زمانی که ایشان را از رود نیل پیدا کردند، دیگری زمانی است که حزقیل مؤمن آل فرعون را کشتند و آسیه به این عمل آنها اعتراض کرد. انسان‌های مؤمن هم می‌توانند با الگو قرار دادن این رفتار حضرت آسیه مدافع مظلومان باشند.

مطالعهٔ بیشتر

  • جوادی آملی، عبدالله، زن در آیینهٔ جلال و جمال، تهران، نشر فرهنگی رجا، ۱۳۷۱ ش.
  • فهیم کرمانی، مرتضی، زن و پیام آوری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۴ ش.

جستار وابسته

منابع

  1. دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص۲۱۷
  2. طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۱۰، ص۵۴، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، و طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۳۴۴ و ۳۴۵، قم، انتشارات جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ ش.
  3. زحیلی، وهبه بن مصطفی‏، التفسیر المنیر فی العقیده و الشریعه و المنهج‏، ج‏۲۸، ص۳۲۶، بیروت ـ دمشق‏، دارالفکر المعاصر، ۱۴۱۸ ق، طوسی، محمد بن حسن، پیشین و مکارم، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۳۰۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش.
  4. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۷۸، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ ق.
  5. طباطبایی، سید محمد حسین، پیشین، ج‏۱۹، ص۳۴۴.