کافیبودن خدا بر توکلکننده: تفاوت میان نسخهها
جز (تکمیل اولیه مقاله) |
جز (Rezapour صفحهٔ کافی بودن خدا بر توکل کننده را به کافیبودن خدا بر توکلکننده منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۴ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۹
سؤال: منظور از عبارت «وَمَن یَتَوَکَّل عَلَی ٱللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ»؛ «و هرکه به خدا توکل کند، او برایش بس است» چیست؟
کافی بودن خداوند برای توکل کننده به معنای آن است که چون خدا مسبب الاسباب است و همه چیز تحت قدرت او ست، هر چه را او اراده کند، همان میشود. پس فقط خدا کفایت کننده و اجابت کنند خواستههاست و توکل به غیر خدا چنین نیست.
متن آیه
﴿ | وَمَن یَتَوَکَّل عَلَی ٱللَّهِ فَهُوَ حَسبُهُ
هرکه به خدا توکل کند، او برایش بس است. طلاق:۳ |
﴾ |
توکل از ماده وکالت و به معنای اعتماد نمودن و سپردن کارها به دیگران است.[۱] توکل به خدا، اعتماد و اطمینان قلبی بنده در جمیع امور خود به خدا و حواله کردن نتیجه همهٔ کارهای خود به او و تکیه بر حول و قوهٔ الهی نمودن است.[۲]
توکل به معنی انتخاب وکیل و اعتماد بر دیگری است، هر قدر وکیل توانایی و آگاهی بیشتری داشته باشد شخص موکِل احساس آرامش بیشتری میکند. از آنجا که علم خدا بی پایان و تواناییش نامحدود است، انسان با توکل کردن احساس آرامش میکند، در برابر مشکلات و حوادث مقاوم میشود، از دشمنان نیرومند و خطرناک نمیهراسد، در سختیها خود را در بنبست نمیبیند و پیوسته راه خود را به سوی هدف ادامه میدهد. انسانی که بر خدا توکل دارد هرگز احساس حقارت و ضعف نمیکند بلکه به اتکای لطف خدا و علم و قدرت بیپایان او خود را پیروز میبیند و حتی شکستهای مقطعی او را مأیوس نمیسازد. منشأ پیدایش چنین حالتی در روح انسانها، اعتقاد و جزم به این است که فاعلِ مؤثری جز خدا نیست و سایر نیروها و قدرتها به او برمیگردد، اوست که به هر کاری قادر است: ﴿إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ؛ همانا خداوند بر هر چیز تواناست.﴾(بقره:۲۰)
توکل این نیست که انسان فقط مشغول عبادت باشد و دست از کسب و کار بردارد. پیامبر گرامی(ص)، گروهی را که به بهانه توکل بر خدا دنبال کشت و کار نمیروند، سربار جامعه دانست.[۳]
در نگرش علامهٔ طباطبایی خدا کفایت کننده و وکیل کسی است که بر خدا توکل کند، از هواهای نفسانی دوری کند، اراده خدا را بر اراده خود مقدم بدارد و عملی را که خدا از او میخواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد. تمامی سببها به خدا منتهی میشود، وقتی او چیزی را اراده کند به جا میآورد، بدون اینکه ارادهاش دگرگونی پذیرد، پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است و هیچ سبب دیگر چنین نیست.[۴]
مطالعه بیشتر
- بررسی روانی و قرآنی توکل، خاستگاه، موضوع و نتیجه؛ علی منذر.
- توکل به خدا راهی به سوی حرمت خود و سلامت روان؛ محمد صادق شجاعی.
منابع
- ↑ راغب، حسین، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، ۱۴۱۲ق، ج ۱، ص ۸۸۲.
- ↑ نراقی، احمد، معراج السعاده، قم، هجرت، ۱۳۸۱ش، ص ۷۵۸.
- ↑ نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، آل البیت (علیهم السلام)، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۱، ص ۲۱۷: «رَأی رَسُولُ اللّهِ قَوْماً لایَزْرَعُونَ قالَ مَنْ اَنْتُم قالُوا نَحْنُ الْمُتَوَکِّلُونَ قالَ لا بَلْ اَنْتُمْ الْمُتَّکِلُونَ».
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمهٔ: محمد باقر موسوی همدانی، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۴ش، ج ۱۹، ص ۵۲۷.