مفردبودن نعمت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
(ایجاد مدخل جدید مفرد بودن کلمه نعمت) |
(تکمیل اولیه مقاله) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
کلمه '''نعمت''' بیش از صد مرتبه در [[قرآن]] با لفظ مفرد آمده است و در دو مورد تصریح شده که شما توان شمارش نعمت خدا را ندارید: | |||
کلمه '''نعمت''' بیش از صد مرتبه در [[قرآن]] | |||
{{قرآن|وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ|ترجمه=و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است.|سوره= نحل|آیه=۱۸}} | {{قرآن|وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ|ترجمه=و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است.|سوره= نحل|آیه=۱۸}} | ||
خط ۱۳: | خط ۱۰: | ||
{{قرآن|وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ|ترجمه= و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!| سوره=ابراهیم| آیه=۳۴}} | {{قرآن|وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ|ترجمه= و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!| سوره=ابراهیم| آیه=۳۴}} | ||
'''نعمت''' در این آیات یک نعمت نیست و الا قابل شمارش بوده بلکه منظور جنس نعمت است.<ref>داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۵۰۳.</ref> از اینرو کلمه نِعْمَةَ بحسب ظاهر مفرد است، ولی چون منظور از آن جنس نعمتهای خدا میباشد، نه یک نعمت، یا یک نوع نعمت، شامل کلیه نعمتهای پروردگار مهربان میشود.<ref>نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق، ج ۹، ۱۴۵.</ref> | |||
در نگرش علامه طباطبائی، نعمتهای خدا از محدوده شمارش بیرون است و شاید همین معنا باعث شده که قرآن نعمت را به لفظ مفرد بیاورد. چون هر چه در عالم وجود دارد، نعمت او است و در چنین موردی برای نشان دادن زیادی نعمت احتیاجی به جمع | در نگرش علامه طباطبائی، نعمتهای خدا از محدوده شمارش بیرون است و شاید همین معنا باعث شده که قرآن نعمت را به لفظ مفرد بیاورد. چون هر چه در عالم وجود دارد، نعمت او است و در چنین موردی برای نشان دادن زیادی نعمت احتیاجی به جمع نیست؛ هر چه با او برخورد میکنیم نعمت خداست و از '''نعمت''' جنس آن است که از نظر معنا با جمع فرقی نمیکند.<ref>طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۲، ص ۸۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۴۶
چرا کلمه نعمت در آیه: «وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» بصورت مفرد آمده با این که نعمتهای الهی حد و حصر ندارند؟
کلمه نعمت بیش از صد مرتبه در قرآن با لفظ مفرد آمده است و در دو مورد تصریح شده که شما توان شمارش نعمت خدا را ندارید:
﴿وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحیمٌ؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است.﴾(نحل:۱۸)
﴿وَ آتاکُمْ مِنْ کُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ؛ و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است!﴾(ابراهیم:۳۴)
نعمت در این آیات یک نعمت نیست و الا قابل شمارش بوده بلکه منظور جنس نعمت است.[۱] از اینرو کلمه نِعْمَةَ بحسب ظاهر مفرد است، ولی چون منظور از آن جنس نعمتهای خدا میباشد، نه یک نعمت، یا یک نوع نعمت، شامل کلیه نعمتهای پروردگار مهربان میشود.[۲]
در نگرش علامه طباطبائی، نعمتهای خدا از محدوده شمارش بیرون است و شاید همین معنا باعث شده که قرآن نعمت را به لفظ مفرد بیاورد. چون هر چه در عالم وجود دارد، نعمت او است و در چنین موردی برای نشان دادن زیادی نعمت احتیاجی به جمع نیست؛ هر چه با او برخورد میکنیم نعمت خداست و از نعمت جنس آن است که از نظر معنا با جمع فرقی نمیکند.[۳]
منابع
- ↑ داور پناه، ابوالفضل، انوار العرفان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات صدر، چاپ اول، ۱۳۷۵ ش، ج ۱، ص ۵۰۳.
- ↑ نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، انتشارات اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۸ ق، ج ۹، ۱۴۵.
- ↑ طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج۱۲، ص ۸۸.