نزدیکی خدا به بنده: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
جمله دعای ابوحمزه ثمالی که فرموده است {{متن عربی|أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ}} مسافت اینجا چه معنی دارد؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[امام سجاد(ع)]] در [[دعای ابوحمزه ثمالی]] به خدا عرض میکند که: {{متن عربی|أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ}} یعنی کسی که به سوی تو حرکت نماید و کوچ کند فاصله معنوی بین او تا رسیدن به رحمت بیمنتهای تو نزدیک میشود و مقصود از نزدیکی و دوری انسان از خداوند، نزدیکی و دوری معنوی است نه مسافت مکانی. خداوند در قرآن میفرماید: {{قرآن|وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ|ترجمه=ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیکتریم|سوره=ق|آیه=۱۶}}، این مثلی است که خدا برای علم او به احوال آدمی بیان کرده است و از باب تشبیه و مبالغه است و این نزدیکی به انسان به علم و قدرت است نه به مکان و مسافت. | |||
خداوند همیشه به انسانها نزدیک است یعنی کاملاً از احوالات او خبر دارد، اما نزدیک شدن انسانها به خدا و نزدیکی معنوی آنان به اعمال و رفتار خودشان بستگی دارد.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ج۱۸، ص۵۱۸.</ref> | |||
کلمه «قریب» در مورد خداوند در قرآن زیاد استعمال شده است؛ مثلاً در سوره مبارکه بقره چنین آمده است: {{قرآن|وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَه الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ|ترجمه=هنگامی بندگان من از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم دعای دعاکننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم|سوره=بقره|آیه=۱۸۶}} و در سوره هود میفرماید: {{قرآن|فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ|ترجمه=از او آمرزش بطلبید سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده (خواستههای آنها) است|سوره=هود|آیه=۶۱}}، و در سوره سبأ آمده: {{قرآن|إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ|ترجمه=او شنوای نزدیک است|سوره=سبأ|آیه=۵۰}}. | |||
مقابل قریب، کلمه بعید است که موارد مختلفی از این ماده در قرآن آمده، مثلاً در سوره بقره آیه ۱۷۶: {{قرآن|لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ|ترجمه=در شکافی عمیق قرار دارند}} و در سوره ابراهیم، آیه ۳: {{قرآن|أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ|ترجمه=آنها در گمراهی دوری هستند}}. مقصود در این موارد، دور بودن مکانی نیست بلکه مراد، دور بودن از حقیقت و رحمت و لطف و فیوضات الهی است.{{پایان پاسخ}} | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
نسخهٔ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۳۲
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
جمله دعای ابوحمزه ثمالی که فرموده است «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ» مسافت اینجا چه معنی دارد؟
امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی به خدا عرض میکند که: «أَنَّ الرَّاحِلَ إِلَیْکَ قَرِیبُ الْمَسَافَةِ» یعنی کسی که به سوی تو حرکت نماید و کوچ کند فاصله معنوی بین او تا رسیدن به رحمت بیمنتهای تو نزدیک میشود و مقصود از نزدیکی و دوری انسان از خداوند، نزدیکی و دوری معنوی است نه مسافت مکانی. خداوند در قرآن میفرماید: ﴿وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ؛ ما از رگ گردن به او (انسان) نزدیکتریم﴾(ق:۱۶)، این مثلی است که خدا برای علم او به احوال آدمی بیان کرده است و از باب تشبیه و مبالغه است و این نزدیکی به انسان به علم و قدرت است نه به مکان و مسافت.
خداوند همیشه به انسانها نزدیک است یعنی کاملاً از احوالات او خبر دارد، اما نزدیک شدن انسانها به خدا و نزدیکی معنوی آنان به اعمال و رفتار خودشان بستگی دارد.[۱]
کلمه «قریب» در مورد خداوند در قرآن زیاد استعمال شده است؛ مثلاً در سوره مبارکه بقره چنین آمده است: ﴿وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَه الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ؛ هنگامی بندگان من از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم دعای دعاکننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم﴾(بقره:۱۸۶) و در سوره هود میفرماید: ﴿فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی قَرِیبٌ مُجِیبٌ؛ از او آمرزش بطلبید سپس به سوی او بازگردید که پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده (خواستههای آنها) است﴾(هود:۶۱)، و در سوره سبأ آمده: ﴿إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ؛ او شنوای نزدیک است﴾(سبأ:۵۰).
مقابل قریب، کلمه بعید است که موارد مختلفی از این ماده در قرآن آمده، مثلاً در سوره بقره آیه ۱۷۶: ﴿لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ؛ در شکافی عمیق قرار دارند﴾ و در سوره ابراهیم، آیه ۳: ﴿أُولَئِکَ فِی ضَلالٍ بَعِیدٍ؛ آنها در گمراهی دوری هستند﴾. مقصود در این موارد، دور بودن مکانی نیست بلکه مراد، دور بودن از حقیقت و رحمت و لطف و فیوضات الهی است.
برای مطالعه بیشتر
- تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، انتشارات اسراء، قم، ج۱۸، ص۵۱۸.
- اخلاق در قرآن، حضرت آیت الله مصباح یزدی، مؤسسه پژوهشی امام خمینی، ج۱، ص۲۷۲ الی ۳۰۰.
منابع
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، المیزان، قم، انتشارات اسراء، ج۱۸، ص۵۱۸.