مصادیق حرام بودن لهو در روایات: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
==واژهشناسی لهو== | |||
واژه لهو در لغت به معنای هر چیزی است که انسان را از کارهای مهم و مفید بازدارد و به خود مشغول کند.<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۷۴۸.</ref> یعنی هر امری که موجب بازماندن انسان از مقصد حقیقی و سبب غفلت او باشد اعم از این که سر تا پا فساد باشد یا مقدمه باشد برای فساد از مصادیق لهو است و مصادیق لهو متفاوت است. | |||
==مصادیق لهو== | |||
* برخی به گونهای است که هیچ کاربرد دیگری غیر از استفاده در طریق فساد ندارد و هیچ سود و منفعت عقلائی بر آن مترتب نیست، مانند ابزار و آلات غنا با توجه به شرح و توضیح مراجع تقلید. | |||
* برخی از امور ممکن است در شرائطی از مصادیق لهو باشد در صورت وجود این شراط حرام است. اما اگر در شرائط و زمانی از لهو بودن خارج شود و از مصادیق آن به حساب نیامد و در جامعه به عنوان بازی فکری رواج داشته باشد، نمیتوان حکم به حرمت آن کرد. | |||
آنچه در روایت آمده و در مورد شطرنج حکم به حرمت آن شده است، در شرائط و زمانی بوده که شطرنج مصداق لهو بوده و در حال حاضر هم اگر مصداق لهو بودن بوجود آید و فایده عقلی بر آن مترتب نباشد، باز محکوم به حرمت است. لذا مفاد روایت هیچ منافاتی با فتوای مراجع تقلید مبنی بر جواز شطرنج ندارد زیرا چنین استدلال شده است: «در فرضی که شطرنج فایدهاش ورزش فکری باشد و در آن برد و باختی نباشد و از آلات قمار بودن خارج شده باشد، حرام نیست.»<ref>موسوی خمینی، سید روح الله، استفتائات، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۰.</ref> | |||
==روایت لهو بودن برخی امور== | ==روایت لهو بودن برخی امور== | ||
روایت بیان شده از امام صادق(ع) بخشی از روایتی است که در کتاب تحف العقول آمده و ایشان بر اساس این روایت در جواب پرسشگری که از | روایت بیان شده از امام صادق(ع) بخشی از روایتی است که در کتاب تحف العقول آمده و ایشان بر اساس این روایت در جواب پرسشگری که از راههای کسب معیشت و امرار معاش بندگان سوال کرده است، قواعد کلی را بیان نموده و فرموده است جمیع طرق و راههای امرار معاش مردم چهار طریقه است: | ||
* از طریق ولایت و قبول ریاست و مسئولیت در حکومت؛ | * از طریق ولایت و قبول ریاست و مسئولیت در حکومت؛ | ||
خط ۱۸: | خط ۲۷: | ||
در روایت برای هر یکی از چهار طریقه و راه امرار معاش، دو جنبه بیان شده و گفته شده است که هر یک از این چهار روش بخشی حرام و بخشی حلال دارد، یعنی بخشی از داد و ستدها حرام و بخشی دیگر حلال است و امام برای هر کدام مثال زده تا بخشهای حلال و حرام هر یک از طرق چهارگانه روشن و حجت بر همگان تمام گردد.<ref>ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۳ش، ص۳۳۱.</ref> | در روایت برای هر یکی از چهار طریقه و راه امرار معاش، دو جنبه بیان شده و گفته شده است که هر یک از این چهار روش بخشی حرام و بخشی حلال دارد، یعنی بخشی از داد و ستدها حرام و بخشی دیگر حلال است و امام برای هر کدام مثال زده تا بخشهای حلال و حرام هر یک از طرق چهارگانه روشن و حجت بر همگان تمام گردد.<ref>ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۳ش، ص۳۳۱.</ref> | ||
راجع به بخش حلال صناعات مطابق روایت، ساختن، یادگرفتن و یاد دادن صنعت که فقط در راه درست و به صلاح جامعه به کار میرود یا معمولا در این راه به کار میرود هر چند ممکن است برخی در راه فساد هم استفاده کنند، جائز و حلال شمرده است و در ادامه روایت امام(ع) در رابطه با صناعات حرام میفرماید: «خدا آن صنعتی را حرام کرده که سر تا پا فساد باشد مانند ساختن کمانچه و مزمار و شطرنج و هر گونه آلات لهو و ساخت صلیبها و بتها و ساختن انواع مشروبات حرام و ساختن چیزی که مقدمه است برای فساد یا علت تامه برای آن است و هیچ جهت صلاحی در او نیست، تعلیم و یاد گرفتن آنها و عمل به واسطه آن ابزار و | راجع به بخش حلال صناعات مطابق روایت، ساختن، یادگرفتن و یاد دادن صنعت که فقط در راه درست و به صلاح جامعه به کار میرود یا معمولا در این راه به کار میرود هر چند ممکن است برخی در راه فساد هم استفاده کنند، جائز و حلال شمرده است و در ادامه روایت امام(ع) در رابطه با صناعات حرام میفرماید: «خدا آن صنعتی را حرام کرده که سر تا پا فساد باشد مانند ساختن کمانچه و مزمار و شطرنج و هر گونه آلات لهو و ساخت صلیبها و بتها و ساختن انواع مشروبات حرام و ساختن چیزی که مقدمه است برای فساد یا علت تامه برای آن است و هیچ جهت صلاحی در او نیست، تعلیم و یاد گرفتن آنها و عمل به واسطه آن ابزار و گرفتن اجرت بر آن و هر نوع تصرف در آنها حرام است.<ref>تحف العقول، ص۳۳۱.</ref> | ||
طبق این روایت امام صادق(ع) عملی که کاربردش فقط در فساد است و هیچ صلاحی در آن نیست و نیز هر امری که لهو به حساب آید و از مصادیق لهو باشد، حرام است. | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} |
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۴۱
این مقاله هماکنون به دست Rahmani در حال ویرایش است. |
در تحف العقول از امام صادق(ع)نقل شده: «إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي هِيَ حَرَامٌ كُلُّهَا الَّتِي يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِيرَ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِيرِ وَ الشِّطْرَنْجِ وَ كُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ وَ الْأَصْنَامِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ وَ مَا يَكُونُ مِنْهُ وَ فِيهِ الْفَسَادُ مَحْضاً» به طور کلی به این معنا است که آنچه باعث لهو باشد حرام است. منظور از لهو چیست؟ آیا اموری که انسان برای تفریح و سرگرمی میکند نیز حرام است؟
واژهشناسی لهو
واژه لهو در لغت به معنای هر چیزی است که انسان را از کارهای مهم و مفید بازدارد و به خود مشغول کند.[۱] یعنی هر امری که موجب بازماندن انسان از مقصد حقیقی و سبب غفلت او باشد اعم از این که سر تا پا فساد باشد یا مقدمه باشد برای فساد از مصادیق لهو است و مصادیق لهو متفاوت است.
مصادیق لهو
- برخی به گونهای است که هیچ کاربرد دیگری غیر از استفاده در طریق فساد ندارد و هیچ سود و منفعت عقلائی بر آن مترتب نیست، مانند ابزار و آلات غنا با توجه به شرح و توضیح مراجع تقلید.
- برخی از امور ممکن است در شرائطی از مصادیق لهو باشد در صورت وجود این شراط حرام است. اما اگر در شرائط و زمانی از لهو بودن خارج شود و از مصادیق آن به حساب نیامد و در جامعه به عنوان بازی فکری رواج داشته باشد، نمیتوان حکم به حرمت آن کرد.
آنچه در روایت آمده و در مورد شطرنج حکم به حرمت آن شده است، در شرائط و زمانی بوده که شطرنج مصداق لهو بوده و در حال حاضر هم اگر مصداق لهو بودن بوجود آید و فایده عقلی بر آن مترتب نباشد، باز محکوم به حرمت است. لذا مفاد روایت هیچ منافاتی با فتوای مراجع تقلید مبنی بر جواز شطرنج ندارد زیرا چنین استدلال شده است: «در فرضی که شطرنج فایدهاش ورزش فکری باشد و در آن برد و باختی نباشد و از آلات قمار بودن خارج شده باشد، حرام نیست.»[۲]
روایت لهو بودن برخی امور
روایت بیان شده از امام صادق(ع) بخشی از روایتی است که در کتاب تحف العقول آمده و ایشان بر اساس این روایت در جواب پرسشگری که از راههای کسب معیشت و امرار معاش بندگان سوال کرده است، قواعد کلی را بیان نموده و فرموده است جمیع طرق و راههای امرار معاش مردم چهار طریقه است:
- از طریق ولایت و قبول ریاست و مسئولیت در حکومت؛
- از طریق تجارت و داد و ستد؛
- از راه اجاره دادن و اجیر شدن اخذ اجرت کند.
- از راه صناعات و ساختن و پرداختن به ابزار و آلات مورد نیاز جامعه.
در روایت برای هر یکی از چهار طریقه و راه امرار معاش، دو جنبه بیان شده و گفته شده است که هر یک از این چهار روش بخشی حرام و بخشی حلال دارد، یعنی بخشی از داد و ستدها حرام و بخشی دیگر حلال است و امام برای هر کدام مثال زده تا بخشهای حلال و حرام هر یک از طرق چهارگانه روشن و حجت بر همگان تمام گردد.[۳]
راجع به بخش حلال صناعات مطابق روایت، ساختن، یادگرفتن و یاد دادن صنعت که فقط در راه درست و به صلاح جامعه به کار میرود یا معمولا در این راه به کار میرود هر چند ممکن است برخی در راه فساد هم استفاده کنند، جائز و حلال شمرده است و در ادامه روایت امام(ع) در رابطه با صناعات حرام میفرماید: «خدا آن صنعتی را حرام کرده که سر تا پا فساد باشد مانند ساختن کمانچه و مزمار و شطرنج و هر گونه آلات لهو و ساخت صلیبها و بتها و ساختن انواع مشروبات حرام و ساختن چیزی که مقدمه است برای فساد یا علت تامه برای آن است و هیچ جهت صلاحی در او نیست، تعلیم و یاد گرفتن آنها و عمل به واسطه آن ابزار و گرفتن اجرت بر آن و هر نوع تصرف در آنها حرام است.[۴]
طبق این روایت امام صادق(ع) عملی که کاربردش فقط در فساد است و هیچ صلاحی در آن نیست و نیز هر امری که لهو به حساب آید و از مصادیق لهو باشد، حرام است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
- شاکری، شکر الله، لهو و لعب در فقه اسلامی.
- فخار طوسی، جواد، در محضر شیخ انصاری، دارالحکمه، دوم، ۱۳۸۳، ج۱، ص۳۴.
- محمدی خراسانی، علی، شرح مکاسب، انتشارات دارالفکر، سوم، ۱۳۸۲، ج۱، ص۸.