تفاوت معجزه با سحر و جادو: تفاوت میان نسخهها
(جایگزینی متن - 'هٔ' به 'ه') |
(جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) ') |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
معجزه دارای امتیازها و ویژگیهایی است که در سایر کارهای خارقالعاده وجود ندارد. این ویژگیها عبارت است از: | معجزه دارای امتیازها و ویژگیهایی است که در سایر کارهای خارقالعاده وجود ندارد. این ویژگیها عبارت است از: | ||
'''۱.''' سحر و جادو و مانند آن، اموری فرا گرفتنی هستند و انجام آنها به آموزش و تمرین و ریاضت نیاز دارد،<ref>قرآن در این زمینه میفرماید: "وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ؛ بقره، ۱۰۲. لکن شیاطین کفر ورزیده و به مردم سحر تعلیم میدادند."</ref> ولی معجزه، بدون آموزش و تمرین، آورده میشود؛ برای مثال، حضرت مسیح (ع) در گهواره با سخن گفتن خود، اعجاز میکند، بدون آن که آموزش و تربیت در این زمینه دخالتی داشته باشد. | '''۱.''' سحر و جادو و مانند آن، اموری فرا گرفتنی هستند و انجام آنها به آموزش و تمرین و ریاضت نیاز دارد،<ref>قرآن در این زمینه میفرماید: "وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ؛ بقره، ۱۰۲. لکن شیاطین کفر ورزیده و به مردم سحر تعلیم میدادند."</ref> ولی معجزه، بدون آموزش و تمرین، آورده میشود؛ برای مثال، حضرت مسیح(ع) در گهواره با سخن گفتن خود، اعجاز میکند، بدون آن که آموزش و تربیت در این زمینه دخالتی داشته باشد. | ||
'''۲.''' ساحران و مرتاضان و مانند آنها، در هر شرایطی از زمان و مکان و با هر ابزاری، بر انجام کارهای خود توانایی ندارند و قدرت آنها به امور معینی محدود است؛ لذا برای همه افراد همان کارهای معین را تکرار میکنند، ولی معجزههای پیامبران، هیچیک از این قیدها و شروط را ندارد؛ چرا که به نیروی لایزال و نامحدود الهی وابسته است؛ از این رو، گاه مردم امر بیسابقهای را از پیامبر میخواستند و او به اذن خداوند، آن را بر طبق خواستههای آنها انجام میداد. | '''۲.''' ساحران و مرتاضان و مانند آنها، در هر شرایطی از زمان و مکان و با هر ابزاری، بر انجام کارهای خود توانایی ندارند و قدرت آنها به امور معینی محدود است؛ لذا برای همه افراد همان کارهای معین را تکرار میکنند، ولی معجزههای پیامبران، هیچیک از این قیدها و شروط را ندارد؛ چرا که به نیروی لایزال و نامحدود الهی وابسته است؛ از این رو، گاه مردم امر بیسابقهای را از پیامبر میخواستند و او به اذن خداوند، آن را بر طبق خواستههای آنها انجام میداد. |
نسخهٔ ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۳
فرق معجزه با امور خارقالعاده دیگر مانند سحر و جادو چیست؟
معجزه دارای امتیازها و ویژگیهایی است که در سایر کارهای خارقالعاده وجود ندارد. این ویژگیها عبارت است از:
۱. سحر و جادو و مانند آن، اموری فرا گرفتنی هستند و انجام آنها به آموزش و تمرین و ریاضت نیاز دارد،[۱] ولی معجزه، بدون آموزش و تمرین، آورده میشود؛ برای مثال، حضرت مسیح(ع) در گهواره با سخن گفتن خود، اعجاز میکند، بدون آن که آموزش و تربیت در این زمینه دخالتی داشته باشد.
۲. ساحران و مرتاضان و مانند آنها، در هر شرایطی از زمان و مکان و با هر ابزاری، بر انجام کارهای خود توانایی ندارند و قدرت آنها به امور معینی محدود است؛ لذا برای همه افراد همان کارهای معین را تکرار میکنند، ولی معجزههای پیامبران، هیچیک از این قیدها و شروط را ندارد؛ چرا که به نیروی لایزال و نامحدود الهی وابسته است؛ از این رو، گاه مردم امر بیسابقهای را از پیامبر میخواستند و او به اذن خداوند، آن را بر طبق خواستههای آنها انجام میداد.
۳. ساحر و جادوگر ادعای پیامبری ندارد؛ اما پیامبر همزمان با ارائه معجزه، به پیامبری خویش تصریح میکند.[۲]
۴. سحر و جادو با نیروی قویتر و بالاتر از نوع خود، قابل معارضه و شکستپذیر است، ولی معجزه را نمیتوان شکست داد و با آن مقابله کرد.
۵. صاحبان سحر و جادو در بیشتر موارد به دنبال دنیا و منافع خود هستند یا اخلاق فاسدی دارند که نشان میدهد آنچه انجام میدهند، معجزه نیست، ولی معجزه تنها از کسانی صادر میشود که جلوهگاه ویژگیهای نیک و اخلاق پسندیده هستند و دارای هدف عالی تربیتی و انسانی میباشند.
۶. معجزه پیغمبران، بر خلاف سحر و جادو، همراه با تحدی است؛ یعنی دعوت به مقابله و معارضه و اعلان به مردم که اگر میتوانند، مانند آن را بیاورند.[۳]
مطالعه بیشتر
۱. رسالت جهانی پیامبران، آیه الله جعفر سبحانی، ص۱۳۴–۱۴۰.
۲. آموزش عقاید، استاد مصباح یزدی، ج۲، ص۲۶۴ به بعد.
منابع
- ↑ قرآن در این زمینه میفرماید: "وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النّاسَ السِّحْرَ؛ بقره، ۱۰۲. لکن شیاطین کفر ورزیده و به مردم سحر تعلیم میدادند."
- ↑ و یا امام ـ با تعمیم در مفهوم معجزه ـ اظهار میکند که وصی و خلیفه پیامبر است.
- ↑ البته لازم نیست که تحدی به صراحت اعلام شود، بلکه اگر کیفیت آوردن معجزه به گونهای باشد که همگان تحدی را از آن بفهمند، کفایت میکند.