دروغ: تفاوت میان نسخه‌ها

جزبدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح نقدها.)
خط ۱۱: خط ۱۱:
دروغ یا کذب، به معنای خبر مخالف با واقع است.  
دروغ یا کذب، به معنای خبر مخالف با واقع است.  


دروغ از جمله بیماری‌های زبان شمرده شده که بشریت از آن آسیب و رنج فراوان دیده است؛ یکی از دلایل فراوانیِ دروغ، این است که [[انسان]] تمایل دارد زبانش را آزاد بگذارد. [[دین اسلام]] به حفظ زبان از دروغ تأکید زیادی کرده، تا از برخورد این دو، تعادل حاصل شود.<ref>اخلاق، ترجمه کتاب اخلاق، تألیف مرحوم سید عبدالله، شبر، مؤسسه انتشارات هجرت، ص۲۲۳.</ref>
دروغ از جمله بیماری‌های زبان شمرده شده که بشریت از آن آسیب و رنج فراوان دیده است. [[دین اسلام]] به حفظ زبان از دروغ تأکید زیادی کرده است.<ref>اخلاق، ترجمه کتاب اخلاق، تألیف مرحوم سید عبدالله، شبر، مؤسسه انتشارات هجرت، ص۲۲۳.</ref>
 
=== تفاوت با توریه ===
{{همچنین ببینید|توریه}}توریه در اصطلاح [[فقه]]، عبارت از این است که گوینده به گونه‌ای الفاظ را ارائه دهد که مخاطب مقصود او را متوجه نشود. بلکه خلاف آن را از لفظ بفهمد.<ref>انصاری، مرتضی، المکاسب، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۷.</ref> در عین حال فرد دروغی نگفته و الفاظ بر مقصود او نیز دلالت دارد.


برخی دروغ را با [[توریه]] متفاوت دانسته‌اند. توریه در اصطلاح [[فقه]]، عبارت از این است که گوینده به گونه‌ای الفاظ را ارائه دهد که مخاطب مقصود او را متوجه نشود. بلکه خلاف آن را از لفظ بفهمد.<ref>انصاری، مرتضی، المکاسب، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۷.</ref> در عین حال فرد دروغی نگفته و الفاظ بر مقصود او نیز دلالت دارد. {{همچنین ببینید|توریه}}
== اقسام ==
== اقسام ==
{{اصلی|اقسام دروغ}}
{{اصلی|اقسام دروغ}}


برای دروغ اقسامی مانند دروغ در گفتار، دروغ در نیت، دروغ در عزم و دروغ در عمل برشمرده‌‌اند. دروغ در نیت، مانند عمل نیکی که ریاکارانه انجام شود، و دروغ در عزم به معنای سستی در اراده انجام عمل نیک است.
برای دروغ اقسام مختلفی است که برخی از آنها چنین است:
 
* دروغ در گفتار؛
* دروغ در نیت؛
* دروغ در عزم؛
* دروغ در عمل؛
* دروغ در مقامات دین.  
 
دروغ در نیت، مانند عمل نیکی که ریاکارانه انجام شود، و دروغ در عزم به معنای سستی در اراده انجام عمل نیک است.


== عوامل ==
== عوامل ==

نسخهٔ ‏۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۹


سؤال

دروغ چیست؟

دروغ به معنای خبر مخالف با واقع است و برای آن اقسامی مانند دروغ در گفتار، دروغ در نیت و دروغ در عمل برشمرده‌‌اند. عوامل دروغ گاهی درونی است؛ مانند احساس حقارت و ترس از مجازات، و گاه بیرونی است مانند الگو گرفتن از اطرافیان و والدین. دروغگویی باعث نابودی ایمان، محروم شدن از هدایت و از بین رفتن حیا شده و فرد را در اجتماع بی‌اعتبار می‌کند.

البته دروغ در مواردی که راست گفتن ممکن نباشد و دروغ‌گفتن زیانی را از مسلمانی بردارد، یا باعث اصلاح بین مردم شود جایز است.

مفهوم‌شناسی

دروغ یا کذب، به معنای خبر مخالف با واقع است.

دروغ از جمله بیماری‌های زبان شمرده شده که بشریت از آن آسیب و رنج فراوان دیده است. دین اسلام به حفظ زبان از دروغ تأکید زیادی کرده است.[۱]

برخی دروغ را با توریه متفاوت دانسته‌اند. توریه در اصطلاح فقه، عبارت از این است که گوینده به گونه‌ای الفاظ را ارائه دهد که مخاطب مقصود او را متوجه نشود. بلکه خلاف آن را از لفظ بفهمد.[۲] در عین حال فرد دروغی نگفته و الفاظ بر مقصود او نیز دلالت دارد.

اقسام

برای دروغ اقسام مختلفی است که برخی از آنها چنین است:

  • دروغ در گفتار؛
  • دروغ در نیت؛
  • دروغ در عزم؛
  • دروغ در عمل؛
  • دروغ در مقامات دین.

دروغ در نیت، مانند عمل نیکی که ریاکارانه انجام شود، و دروغ در عزم به معنای سستی در اراده انجام عمل نیک است.

عوامل

دروغگویی عوامل مختلفی مانند ترس، خودکم‌بینی و کم‌عقلی که از آن میان، ترس از مجازات، رفتن آبرو و از دست دادن جایگاه اجتماعی، از مهمترین عوامل آن دانسته شده است.

در دوران کودکی، الگوی نامناسب و نیازهای برآورده نشده که احساس کمبود در آنها ایجاد کرده، از عوامل دروغگو شدن شمرده شده است.

پیامدها

برای دروغ،‌ پیامدهای فردی و اجتماعی برشمرده شده است. نابودی ایمان، محروم شدن از هدایت خدا و از بین رفتن حیا، برخی از پیامدهای فردی دروغ است.

دروغگو در اجتماع نیز دچار آسیب‌هایی شده که مهمترین آن کاهش اعتمادِ اجتماعی او است.

موارد جواز

دروغ در مواردی که راست گفتن ممکن نباشد و دروغ‌گفتن زیانی را از مسلمانی بردارد، یا باعث اصلاح بین مردم شود جایز است. حفظ جان و مال مسلمانان، آشتی دادن بین آنها و نیرنگ در جنگ از مصداق‌های جواز دروغ است.

منابع

  1. اخلاق، ترجمه کتاب اخلاق، تألیف مرحوم سید عبدالله، شبر، مؤسسه انتشارات هجرت، ص۲۲۳.
  2. انصاری، مرتضی، المکاسب، قم، نشر مجمع الفکر الاسلامی، ۱۳۷۸ ش، ج۲، ص۱۷.