فرق بین اصول دین و فروع دین: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (←جایگاه) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== جایگاه == | == جایگاه == | ||
عالمان دینی گفتهاند برای هر شريعتى اصول و فروعى وجود دارد. منظور از اصول، پايههاى اساسى دين است كه نخست بايد به آنها پایبند بود و سپس به فروعى كه بر اساس آن اصول است عمل کرد.<ref>سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، کومش، ج۱، ص۲۲۳.</ref> | |||
بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز | بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست، و يقين يا اطمينان در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه، سفيان ثورى، اوزاعى، مالك، شافعى، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جملهاند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترك آن معصيت به شمار مىرود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | ||
علماى شيعه اصول دين را پنج اصل دانستهاند؛ | علماى شيعه اصول دين را پنج اصل دانستهاند؛ اما فروع را هشت يا ده فرع. حتى گاه هر آنچه را در برابر اصول جاى دارد و جزو احكام عملى است، از فروع دين شمردهاند.<ref>خطيبي کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۶۰.</ref> | ||
== اصول دین == | == اصول دین == | ||
{{نوشتار اصلی|اصول دین}} | {{نوشتار اصلی|اصول دین}} | ||
عالمان دینی، اصول اعتقادی اسلام را ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد میدانند. این سه اصل | عالمان دینی، اصول اعتقادی اسلام را ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد میدانند. این سه اصل را اساس دیانت اسلام دانستهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.</ref> عالمان شیعه دو اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کردهاند و نزد شیعه اصول دین، پنج اصل شناخته میشوند.<ref>جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.</ref> | ||
== فروع دین == | == فروع دین == |
نسخهٔ ۳۱ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۴
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
فرق بین اصول دین و فروع دین را به صورت کامل بیان کنید؟
جایگاه
عالمان دینی گفتهاند برای هر شريعتى اصول و فروعى وجود دارد. منظور از اصول، پايههاى اساسى دين است كه نخست بايد به آنها پایبند بود و سپس به فروعى كه بر اساس آن اصول است عمل کرد.[۱]
بسيارى از عالمان اسلامى بر اين باورند كه در اصول دين تقليد جايز نيست، و يقين يا اطمينان در اصول دين بايد مبتنى بر دليل باشد بر اين مطلب ادعاى اجماع نيز شده است. گروهى ديگر كه ابوحنيفه، سفيان ثورى، اوزاعى، مالك، شافعى، احمد بن حنبل و اهل حديث از آن جملهاند معتقدند اگر چه استدلال بر اصول اعتقادى واجب است، و ترك آن معصيت به شمار مىرود، ولى ايمان حاصل از تقليد پذيرفته است.[۲]
علماى شيعه اصول دين را پنج اصل دانستهاند؛ اما فروع را هشت يا ده فرع. حتى گاه هر آنچه را در برابر اصول جاى دارد و جزو احكام عملى است، از فروع دين شمردهاند.[۳]
اصول دین
عالمان دینی، اصول اعتقادی اسلام را ایمان و اعتقاد به توحید، نبوت و معاد میدانند. این سه اصل را اساس دیانت اسلام دانستهاند.[۴] عالمان شیعه دو اصل عدل و امامت را به این سه اصل اضافه کردهاند و نزد شیعه اصول دین، پنج اصل شناخته میشوند.[۵]
فروع دین
عبادات بخشی مهم از مجموعۀ اعمال و رفتاری را تشكیل میدهند كه در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در كنار مجموعۀ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبههای عملی دیانت اسلام است. در آموزشهای معمول میان شیعۀ امامی در شمارش این فروع نماز، روزه، زكات، خمس، حج، جهاد، امر به معروف، نهی از منكر، تولّی و تبّری جای دارد، اما نزد مذاهب اهل سنت برخی از این فروع چندان توسعه نیافته، و بر آنها تأكید نشده است. در بررسی تحلیلی عبادات و آداب دینی در اسلام، به سختی میتوان عملی را نشان داد كه دارای جنبۀ فردی محض، بدون برخورداری از جنبههای اجتماعی بوده باشد، ولی در نگرش نسبی برخی از فروع دین یعنی نماز، روزه و حج بیشتر در طیفی عبادی جای میگیرند، در حالی كه دستهای دیگر از جمله زكات، خمس و جهاد از جنبۀ قوی اقتصادی و اجتماعی برخوردارند.[۶]
نماز، روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، امر به معروف، نهی از منکر، تولی و تبری از فروع دین شناخته می شوند.
تیتر
ميان اصول و فروع دين تفاوتهايى وجود دارد كه عبارتاند از: الف. اصول دين از اعتقادات و ايمانيّات سخن مىگويند؛ ولى فروع دين نظر به عمل انسان دارند. ب. اصول دين نيازمند يقيناند و از اين رو، تقليد را برنمىتابند؛ امّا فروع دين نيازمند تبليغ و بياناند و حكم عقل در آنها كافى نيست و از اين رو تقليدپذيرند (الميزان، 13/ 58 و 59). ج. اصول دين از مقوله إخبار و وصف كردناند؛ امّا فروع دين، انشائى و دستورىاند و امر و نهى (كفاية الاصول، 41- 34). د. در اصول دين اختلافى نيست؛ امّا گاه در فروع دين اختلافاتى رخ مىنمايد. اين بدان سبب است كه عمل به ظن در اصول دين روا نيست؛ ولى ظنّ معتبر گاه در فروع دين منشأ عمل مىشود. ه. نسخ به فروع دين راه دارد؛ امّا در اصول دين به هيچ روى وجود ندارد.[۷]
تفاوتها
- اصول دین مسائل اعتقادی است که تعقل، شناخت و اعتقاد در آنها شرط است. اما فروع دین مسائلی است که در آنها عمل، مهم است، خواه عمل، انجام دادن فعلی باشد و یا ترک آن.[۸]
- بخش عقاید در دین را «اصول» و بخش احکام عملی را «فروع» مینامند.
- در اصول دین، تقلید جایز نیست اما در فروع دین میتوان تقلید کرد.
- در مسائل عملی دین باید به اهل خبره مراجعه کرده و به آنها اعتماد نمود. این اعتماد و عمل را تقلید میگویند.[۹] اما در اصول دین، خود انسان باید با تحقیق و مطالعه بدان دست یابد.
- در اصول دین باید از راه عقل به یقین رسید اما در فروع دین، نیاز به اثبات عقلی نیست.
- عبادات بخشی مهم از مجموعهٔ اعمال و رفتاری را تشکیل میدهند که در فرهنگ اسلامی با عنوان «فروع دین» شناخته شده است. در کنار مجموعهٔ اعتقادی «اصول دین»، فروع دین ناظر بر جنبههای عملی دیانت اسلام است.[۱۰]
- اصول دین با اندیشه و باور آدمی پیوند دارند و از این روی باید به گونه ایمان و اعتقاد باشند. فروع دین به عمل و کردار آدمیان پیوند دارند. اصول دین در حقیقت هویت فکری و ساختار اعتقادیِ انسان را شکل میدهند و روش رفتار و کردار مؤمنان را روشن میکنند. اصول دین بنیاد دین را تشکیل میدهند که دین بدون آن اصول بنیادی نخواهد داشت. اصولی است که با نادیده انگاشتن هر یک از آنها دین و اهداف آن از بین میرود.[۱۱]
منابع
- ↑ سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، کومش، ج۱، ص۲۲۳.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ خطيبي کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۶۰.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ خطيبي کوشکک، محمد و همکاران، فرهنگ شیعه، قم، زمزم هدایت، ۱۳۸۶ش، ص۳۵۹.
- ↑ جمعی از محققین، «اصول دین»، دانشنامه کلام اسلامی، ص۵۱.
- ↑ کاشفی، محمدرضا، کلام شیعه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۲۵۷.
- ↑ جمعی از نویسندگان، «اسلام»، دایره المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج۸، ذیل مدخل.
- ↑ نشریه حوزه، مخلصی عباس، سیری در اندیشههای کلامی، ج۸۱، ص۸۹