فرق اسلام با ایمان: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(←شأن نزول آیه: اصلاح ارقام) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
==شأن نزول آیه == | ==شأن نزول آیه == | ||
برخی از بادیهنشینان نزد رسول خدا(ص) آمده و میگفتند ما ایمان آوردهایم یعنی خدا را تصدیق کرده و به نبوتت اقرار داریم و در باطن اینگونه نبودند، خدا به پیامبرش خبر داد که اینها ایمان حقیقی و قلبی ندارند. به اینها بگو شما در باطن کافرید و در ظاهر مسلمان. هر وقت از خدا و پیامبرش اطاعت کردید و اعمالتان را درست بجا آوردید مومن میشوید.<ref>طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۹، ص۳۵۱.</ref> | |||
مراد از | مراد از اعراب بعضى از عربهاى باديهنشين بوده،نه همه آنان، به شهادت آيه ۹۹ سوره توبه که برخی دیگر از بادیهنشینان را مومنان به خدا و آخرت دانسته است: {{قرآن|وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ|ترجمه= بعضى از اعراب به خدا و روز جزا ايمان دارند.}} <ref>طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، مترجم: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۴۹۱.</ref> | ||
ایمان با اطاعت واقعی تحقق مییابد: {{قرآن|وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً|ترجمه=و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمىكند.}} باید باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون [[منافق|منافقان]]، ادای اطاعتکاران واقعي را درآورد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}} | |||
معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر ميکند و رسول را در آن چه به شما امر ميکند اطاعت کنيد، از پاداشهاي اعمالتان چيزي کم نميکند. | معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر ميکند و رسول را در آن چه به شما امر ميکند اطاعت کنيد، از پاداشهاي اعمالتان چيزي کم نميکند. |
نسخهٔ ۱۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۸
این مقاله هماکنون به دست fabbasi در حال ویرایش است. |
طبق آيه ۱۴ سوره حجرات، فرق بين اسلام و ايمان چيست؟
اسلام به معنای تسلیم شدن در ظاهر و ایمان به معنای اعتقاد قلبی است. اگر اسلام و ایمان کنار هم آمده باشد بدین معناست و اگر جدا هم از هم باشند گاهی اسلام همان معنای ایمان را خواهد داشت.
متن آیه
﴿ | قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُمْ وَ إِنْ تُطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحيمٌ
عربهاى باديهنشين گفتند: ايمان آوردهايم بگو: شما ايمان نياوردهايد، ولى بگوييد اسلام آوردهايم، امّا هنوز ايمان وارد قلب شما نشده است! و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمىكند، خداوند، آمرزنده مهربان است. حجرات:۱۴ |
﴾ |
شأن نزول آیه
برخی از بادیهنشینان نزد رسول خدا(ص) آمده و میگفتند ما ایمان آوردهایم یعنی خدا را تصدیق کرده و به نبوتت اقرار داریم و در باطن اینگونه نبودند، خدا به پیامبرش خبر داد که اینها ایمان حقیقی و قلبی ندارند. به اینها بگو شما در باطن کافرید و در ظاهر مسلمان. هر وقت از خدا و پیامبرش اطاعت کردید و اعمالتان را درست بجا آوردید مومن میشوید.[۱]
مراد از اعراب بعضى از عربهاى باديهنشين بوده،نه همه آنان، به شهادت آيه ۹۹ سوره توبه که برخی دیگر از بادیهنشینان را مومنان به خدا و آخرت دانسته است: ﴿وَ مِنَ الْأَعْرابِ مَنْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ؛ بعضى از اعراب به خدا و روز جزا ايمان دارند.﴾ [۲]
ایمان با اطاعت واقعی تحقق مییابد: ﴿وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً؛ و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمىكند.﴾ باید باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون منافقان، ادای اطاعتکاران واقعي را درآورد.[نیازمند منبع]
معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر ميکند و رسول را در آن چه به شما امر ميکند اطاعت کنيد، از پاداشهاي اعمالتان چيزي کم نميکند.
سپس در وصف ویژگی مؤمنان واقعي مي فرمايد: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ﴾
معناشناسی اسلام و ايمان در نگاه مفسران
ايمان معنايي است قائم به قلب و از قبيل اعتقاد است و اسلام معنايي است قائم به زبان و اعضا. کلمه اسلام به معناي تسليم شدن و گردن نهادن است. تسليم شدن زبان به اين است که شهادتين را اقرار کند و تسليم شدن ساير اعضاء به اين است که هر چه خدا دستور ميدهد ظاهرا انجام دهد. چه اين که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانيت آن چه زبان و عملش ميگويد داشته باشد و چه نداشته باشد و اين اسلام آثاري دارد که عبارت است از: محترم بودن جان و مال و حلال بودن نکاح و ارث بردن او.[نیازمند منبع]
تفاوت اسلام و ايمان، در اين است که «اسلام» شکل ظاهري قانوني دارد و هر کس شهادتين را بر زبان جاري کند، در سلک مسلمانان وارد ميشود و احکام اسلام بر او جاري ميگردد؛ ايمان يک امر واقعي و باطني است و جايگاه آن قلب آدمي است، نه زبان و ظاهر او.[۳]
اسلام آوردن شخص ممکن است انگيزههاي مختلفي داشته باشد، حتي انگيزههاي مادي و منافع شخصي؛ ولي «ايمان» حتما از انگيزههاي معنوي، از آگاهي، سرچشمه ميگيرد.[نیازمند منبع]
کاربرد اسلام و ایمان در روایات
پيغمبر گرامي اسلام فرمود: «الاسلام علانيه، و الايمان في القلب؛ اسلام امر آشکاري است، ولي جاي ايمان دل است».[۴]
امام صادق(ع) فرمود: «الاسلام يحقن به الدم و تؤدي به الامانه و تستحل به الفروج و الثواب علي الايمان؛ با اسلام خون انسان محفوظ، و اداي امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مي شود، ولي ثواب بر ايمان است».[۵]
در بعضي از روايات مفهوم «اسلام» منحصر به اقرار لفظي شمرده شده، در حالي که ايمان اقرار توأم با عمل معرفي شده است: «الايمان اقرار و عمل، و الاسلام اقرار بلا عمل».[۶]
از امام صادق(ع) فرمود: «ان الايمان يشارک الاسلام و لا يشارکه الاسلام، ان الايمان ما وقر في القلوب و الاسلام ما عليه المناکح و المواريث و حقن الدماء؛ ايمان با اسلام شريک است، اما اسلام با ايمان شريک نيست (و به تعبير ديگر هر مؤمني مسلمان است، ولي هر مسلماني مؤمن نيست.) ايمان آن است که در دل ساکن شود، اما اسلام چيزي است که قوانين نکاح وارث و حفظ خون بر طبق آن جاري مي شود».[نیازمند منبع]
اين تفاوت مفهومي در صورتي است که اين دو واژه در برابر هم قرار گيرند، اما هرگاه این دو واژه، جدا از هم ذکر شوند، ممکن است اسلام بر همان چيزي اطلاق شود که ايمان بر آن اطلاق مي شود، يعني هر دو واژه در يک معني استعمال گردد.[نیازمند منبع]
منابع
- ↑ طوسى، محمد بن حسن، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ اول، ج۹، ص۳۵۱.
- ↑ طباطبايى، محمدحسين، ترجمه تفسير الميزان، مترجم: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۴۹۱.
- ↑ مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۰.
- ↑ طبرسي، فضل، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۸.
- ↑ کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج۱، باب ان الاسلام يحقن به الدم، حدیث۱ و ۲.
- ↑ مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۱.