سایه داشتن پیامبر و اهلبیت: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}}دلیل اینکه گفته | {{سوال}}دلیل اینکه گفته میشود پیامبر و اهلبیت سایه نداشتند چیست؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
در آیات و روایات چیزی یافت | در آیات و روایات چیزی یافت نمیشود که دلالت بر سایه نداشتن ایشان شود. | ||
'''نور بودن پیامبر و | '''نور بودن پیامبر و اهلبیت''' | ||
در قرآن | در قرآن کریم و روایات اسلامی رسول اکرم و امامان معصوم به عنوان نوری الهی تعبیر و توصیف شدهاند که موارد ذیل نشانگر این حقیقت است: | ||
۱. {{قرآن| | ۱. {{قرآن|داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا.}}<ref>احزاب / ۴۶.</ref> و تو را دعوت کننده به سوی الله به فرمان او قرار دادیم. مراد از سراج منیر و چراغ روشن وجود مبارک پیامبر است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، ناشر دارالکتاب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش، ج۱۷، ص۳۶۱.</ref> | ||
۲. در | ۲. در زیارت جامعه کبیره آمده: خلقکم الله انوارا. خداوند شما اهل بیت را به صورت نور آفرید است؛ و انتجبکم لنوره. خداوند شمارا برای نور خود برگزید؛ و نوره و برهانه عندکم.<ref>قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات اسوه، بی تا، ص۵۴۷.</ref> نور و برهان حق نزد شما است. از این گونه تعبیرات در مورد پیامبر و امامان معصوم فراوان است که در منابع دینی و روایی موجود است. | ||
'''بررسی آیات''' | '''بررسی آیات''' | ||
<nowiki>در قرآن کريم هم هيچ مطلبي در اين باره حتي به صورت اشاره هم نيامده است.بلکه بر اساس اين آيه مبارکه {{قرآن|قل انما انا بشر مثلکم يوحي الي}}</nowiki><ref> | <nowiki>در قرآن کريم هم هيچ مطلبي در اين باره حتي به صورت اشاره هم نيامده است.بلکه بر اساس اين آيه مبارکه {{قرآن|قل انما انا بشر مثلکم يوحي الي}}</nowiki>.<ref>کهف / ۱۱۰.</ref> بگو من فقط بشری هستم مثل شما، به من وحی میشود. میتوان گفت که وجود و جسم پیامبر و امامان سایه دارد زیرا که آنها از جسم مادی برخوردار بودهاند، و همان آثاری را که جسم مادی انسانها دارند جسم پیامبر نیز باید داشته باشد؛ که به این ترتیب باید جسم پیامبر هم مانند جسم سایر انسانها سایه داشته باشد. چون یک جسم مادی که فاقد نور هست طبعاً سایه دارد؛ و این آیه شاهد و قرینه خوبی است که بگوییم جسم پیامبر سایه دارد. مگر اینکه دلیل محکم و قاطعی برخلاف آن پیدا شود که با توجه به نقلهای موجود نمیتوان به خلاف این اصل، اطمینان پیدا کرد. | ||
'''بررسی روایات''' | '''بررسی روایات''' | ||
طبق | طبق تحقیقی که صورت گرفته فقط دو روایت ذیل از امام رضا در این زمینه نقل شده که صریحاً میگوید: امام سایه ندارد و این مطلب در روایت به عنوان یکی از صفات و ویژگیهای خاص امام ـ شمرده شده است: محمد بن ابراهیم، از احمد بن محمد، و علی بن الحسین، از امام رضا نقل میکند که امام رضا ضمن بیان اوصاف خاص امام میفرماید: «... ولایکون له ظل…»<ref>ابوجعفر محمد بن علی، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۳، باب ۱۹.</ref> علی بن الحسین و احمد بن محمد که در سند حدیث قرار دارد طبق بیان اهل فن و رجال حدیثی هر دو ثقه هستند و مورد اعتماد بزرگان رجال است؛ و فقط محمد بن ابراهیم را گفتهاند که ثقه بودن آن ثابت نشده است.<ref>خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال، ج۱۱، ص۳۶۵ و ج۲، ص۲۷۴ و ج۱۴، ص۲۲۰.</ref> این روایت در منابع ذیل نیز آمده است: احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۳۷، و بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۴، و الخرایج و الجرایح، ج۲، ص۵۷۰، و کشف الغمه، ج۲ ص۲۹۰، و مسند امام رضا(ع)، ج۱، ص۱۰۱، و معانی الاخبار، ص۱۰۲. | ||
در | در حدیث دوم که درباره امام زمان است، امام رضا بعد از آن که صفات مؤمن را بیان میکند و بعد اوصافی از امام زمان را ذکر میکند میفرماید: «... ولا یکون له ظل…»<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، ج۵۲، ص۳۲۲؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۱.</ref> سایه برای امام نیست. این حدیث مشکل سندی دارد که در سند آن اکمال الدین الهمدانی است و طبق تحقیقی که شد این شخص در منابع رجالی بدست نیامد و مجهول است. | ||
حدیث سومی نیز از امام باقر نقل شده است که دارای سند نیست، لذا اعتباری ندارد. | |||
در | در پایان میتوان گفت اگر جسم پیامبر و ائمه معصومین سایه نمیداشت این مسئله مورد توجه تمام کسانی قرار میگرفت که این معجزه را از پیامبر مشاهده کرده بودند و بزرگ و کوچک نقل میکردند و از طریق آنها به ما هم میرسید، زیرا این یک مسئله ساده و معمولی نبوده و حتماً راویان احادیث نیز آن را به صورت فراوان نقل میکردند؛ و حال این که چندان توجه به آن نشده است. | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
۱ـ | == مطالعه بیشتر == | ||
۱ـ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۷، ذیل آیه {{قرآن|الله نور المسوات والارض}}. | |||
۲ـ مجمع | ۲ـ مجمع البیان، طبرسی، ترجمه، ج۱۷، ذیل آیه مذکور. | ||
==منابع== | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = کلام | | شاخه اصلی = کلام | ||
|شاخه فرعی۱ = نبوت | |شاخه فرعی۱ = نبوت | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ = ویژگیهای پیامبر اسلام | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه = | ||
| تیترها = | | تیترها = | ||
| ویرایش = | | ویرایش = | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی = | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت = | ||
| کیفیت = | | کیفیت = | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ ۴ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۵۱
در آیات و روایات چیزی یافت نمیشود که دلالت بر سایه نداشتن ایشان شود.
نور بودن پیامبر و اهلبیت
در قرآن کریم و روایات اسلامی رسول اکرم و امامان معصوم به عنوان نوری الهی تعبیر و توصیف شدهاند که موارد ذیل نشانگر این حقیقت است:
۱. ﴿داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا.﴾[۱] و تو را دعوت کننده به سوی الله به فرمان او قرار دادیم. مراد از سراج منیر و چراغ روشن وجود مبارک پیامبر است.[۲]
۲. در زیارت جامعه کبیره آمده: خلقکم الله انوارا. خداوند شما اهل بیت را به صورت نور آفرید است؛ و انتجبکم لنوره. خداوند شمارا برای نور خود برگزید؛ و نوره و برهانه عندکم.[۳] نور و برهان حق نزد شما است. از این گونه تعبیرات در مورد پیامبر و امامان معصوم فراوان است که در منابع دینی و روایی موجود است.
بررسی آیات
در قرآن کريم هم هيچ مطلبي در اين باره حتي به صورت اشاره هم نيامده است.بلکه بر اساس اين آيه مبارکه {{قرآن|قل انما انا بشر مثلکم يوحي الي}}.[۴] بگو من فقط بشری هستم مثل شما، به من وحی میشود. میتوان گفت که وجود و جسم پیامبر و امامان سایه دارد زیرا که آنها از جسم مادی برخوردار بودهاند، و همان آثاری را که جسم مادی انسانها دارند جسم پیامبر نیز باید داشته باشد؛ که به این ترتیب باید جسم پیامبر هم مانند جسم سایر انسانها سایه داشته باشد. چون یک جسم مادی که فاقد نور هست طبعاً سایه دارد؛ و این آیه شاهد و قرینه خوبی است که بگوییم جسم پیامبر سایه دارد. مگر اینکه دلیل محکم و قاطعی برخلاف آن پیدا شود که با توجه به نقلهای موجود نمیتوان به خلاف این اصل، اطمینان پیدا کرد.
بررسی روایات
طبق تحقیقی که صورت گرفته فقط دو روایت ذیل از امام رضا در این زمینه نقل شده که صریحاً میگوید: امام سایه ندارد و این مطلب در روایت به عنوان یکی از صفات و ویژگیهای خاص امام ـ شمرده شده است: محمد بن ابراهیم، از احمد بن محمد، و علی بن الحسین، از امام رضا نقل میکند که امام رضا ضمن بیان اوصاف خاص امام میفرماید: «... ولایکون له ظل…»[۵] علی بن الحسین و احمد بن محمد که در سند حدیث قرار دارد طبق بیان اهل فن و رجال حدیثی هر دو ثقه هستند و مورد اعتماد بزرگان رجال است؛ و فقط محمد بن ابراهیم را گفتهاند که ثقه بودن آن ثابت نشده است.[۶] این روایت در منابع ذیل نیز آمده است: احتجاج طبرسی، ج۲، ص۴۳۷، و بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۱۴، و الخرایج و الجرایح، ج۲، ص۵۷۰، و کشف الغمه، ج۲ ص۲۹۰، و مسند امام رضا(ع)، ج۱، ص۱۰۱، و معانی الاخبار، ص۱۰۲.
در حدیث دوم که درباره امام زمان است، امام رضا بعد از آن که صفات مؤمن را بیان میکند و بعد اوصافی از امام زمان را ذکر میکند میفرماید: «... ولا یکون له ظل…»[۷] سایه برای امام نیست. این حدیث مشکل سندی دارد که در سند آن اکمال الدین الهمدانی است و طبق تحقیقی که شد این شخص در منابع رجالی بدست نیامد و مجهول است.
حدیث سومی نیز از امام باقر نقل شده است که دارای سند نیست، لذا اعتباری ندارد.
در پایان میتوان گفت اگر جسم پیامبر و ائمه معصومین سایه نمیداشت این مسئله مورد توجه تمام کسانی قرار میگرفت که این معجزه را از پیامبر مشاهده کرده بودند و بزرگ و کوچک نقل میکردند و از طریق آنها به ما هم میرسید، زیرا این یک مسئله ساده و معمولی نبوده و حتماً راویان احادیث نیز آن را به صورت فراوان نقل میکردند؛ و حال این که چندان توجه به آن نشده است.
مطالعه بیشتر
۱ـ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج۱۷، ذیل آیه ﴿الله نور المسوات والارض﴾.
۲ـ مجمع البیان، طبرسی، ترجمه، ج۱۷، ذیل آیه مذکور.
منابع
- ↑ احزاب / ۴۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، ناشر دارالکتاب الاسلامیه، ۱۳۶۶ش، ج۱۷، ص۳۶۱.
- ↑ قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات اسوه، بی تا، ص۵۴۷.
- ↑ کهف / ۱۱۰.
- ↑ ابوجعفر محمد بن علی، شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۲۱۳، باب ۱۹.
- ↑ خویی، سید ابوالقاسم، معجم رجال، ج۱۱، ص۳۶۵ و ج۲، ص۲۷۴ و ج۱۴، ص۲۲۰.
- ↑ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات اسلامیه، ج۵۲، ص۳۲۲؛ کمال الدین، ج۲، ص۳۷۱.