امام صادق و درخواست تکرار سخن: تفاوت میان نسخهها
جز (Fabbasi صفحهٔ درخواست امام صادق از راوی برای تکرار سخنانش برای تعجب نه بیاعتنایی را به درخواست امام صادق از راوی برای تکرار سخنانش منتقل کرد) |
نسخهٔ ۱۶ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۱۶
مگر نمیگویند وقتی کسی با ما صحبت میکند، به حرفهایش دقیق گوش دهید؛ حالا چگونه است که طبق حدیث ۲۳ روضه کافی، امام صادق(ع) دوباره از راوی میخواهد حرفش را تکرار کند؟
در روایتی میسر بن عبد العزیز از برخورد مخالفان با شیعیان سخن میگوید و امام صادق(ع) که بر متکایی تکیه زده بود، برخاسته و از میسر میپرسد سخنش را تکرار کند. این دوباره پرسیدن حضرت و درخواست تکرار، به خاطر تعجب از سخن راوی بود نه اینکه امام صادق(ع) به سخنان میسر بن عبد العزیز دقیق گوش نمیداد و سخنان وی را درست نشنیده بود زیرا این کار از شأن امام معصوم به دور است.
متن حدیث
« | عَنْ مُيَسِّرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ كَيْفَ أَصْحَابُكَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا قَالَ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ كَيْفَ قُلْتَ قُلْتُ وَ اللَّهِ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَا تَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمُ اثْنَانِ لَا وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِدٌ وَ اللَّهِ إِنَّكُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ﴿وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ﴾(ص:64-62) ثُمَّ قَالَ طَلَبُوکُمْ وَ اللَّهِ فِی النَّارِ فَمَا وَجَدُوا مِنْکُمْ أَحَداً | » |
میسر گوید: «نزد امام صادق(ع) بودم، پرسید: حال هم مذهبان و یارانت چگونه است؟ گفتم: قربانت، ما در نزد آنان از یهود و نصرانی و مجوس و مشرک بدتریم. امام که تکیه زده بود، برخاست نشست. و سپس فرمود: چه گفتی؟ گفتم: بخدا سوگند که ما شیعه درنزد مخالفان از جهود و ترسا و گبر و آنها که مشرکند بدتر هستیم، در پاسخ فرمود: هلا (نه، هرگز) بخدا سوگند از شماها دو تن هم به دوزخ نروند. نه بخدا که یکی هم نرود؛ به خدا سوگند شماها هستید که خداوند عزوجل فرموده است: ﴿و گویند (دوزخیان) چه شده است ما را مردانی را در دوزخ ننگریم که آنها را از اشرار برمیشمردیم. ما آنان را به باد مسخره میگرفتیم (یعنی مذهب آنها را بازیچه میشمردیم) یا بلکه دیده ما از آنها لغزیده است (از بس کوچکند به چشم ما نمیآیند). راستی که این حق است و درست که دوزخیان با هم ستیزه کنند. ترجمه=﴾(ص:۶۴–۶۲) سپس فرمود:به خدا شما را در دوزخ جستجو کنند و از شماها هیچکس را نیابند».[۱]
سند حدیث
میسر بن عبدالعزیز یکی از اصحاب و راویان امام باقر(ع) و از خواص امام صادق(ع) بود و از آن دو امام روایات زیادی نقل کرده و مورد اطمینان و وثوق میباشد.[۲] علامه مجلسی سند حدیث را موثق و قابل استناد دانسته است.[۳]
راز درخواست تکرار سخنان راوی توسط امام
امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سیره عملی پیامبر اسلام(ص) را توجه به همه اهل مجلس دانسته که در گوش دادن به سخنانشان رعایت دقت را داشتند.[۴] در این حدیث نیز، امام صادق(ع) به متکا تکیه داده و سخنان راوی را به دقت گوش میداد. با شنیدن سخنان راوی دوباره نشست. در شرح این حالت یعنی کسی که نشسته و یکباره بلند میشود یا نوع نشستنش را عوض میکند، برخی از شرح دهندگان روایات گفتهانداینگونه حرکات در نشست و برخاستها به خاطر تعجب از شنیدن برخی سخنان است.[۵] برخی نیز میگویند انسان با شنیدن سخنان بزرگ و اهمیتدار از حالت تکیه دادن بلند میشود. [۶]با این توضیح، دوباره پرسیدن امام صادق(ع) و تغییر حالت دادن در نوع نشستنش از این جهت نبوده که متوجه سخنان میسر نشده است، بلکه امام از شنیدن این سخن به تعجب آمده و به متکایی که تکیه داده بود، برخاست و نشست.
منابع
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی، ترجمه: کمرهای، محمد باقر، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ اول، 1382ش، ج1، ص145، حدیث32.
- ↑ سبحانی، جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1418ق، ج2، ص579.
- ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1404ق، ج25، ص179.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق، ص80. طبرسی (ره)، مکارم الأخلاق، ترجمه میر باقری، سید ابراهیم، فراهانی، تهران، چاپ دوم، 1365ش، ج1، ص29.
- ↑ مازندرانى، محمد صالح بن احمد، شرح الكافي-الأصول و الروضة ، المکتبه الاسلامیه، تهران، چاپ: اول، 1382 ق، ج3، ص176.
- ↑ قزوينى، ملا خليل بن غازى، الشافي في شرح الكافي، دار الحدیث؛ قم، چاپ اول، 1429ق / 1387ش، ج2، ص137.