اصلاب شامخه در زیارت وارث: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
'''اصلاب شامخه''' به معنای پدران بلندمرتبه، در خطاب به [[امام حسین(ع)]] در [[زیارت وارث]] آمده است که او را نوری از پدران بلندمرتبه توصیف میکند. | '''اصلاب شامخه''' به معنای پدران بلندمرتبه، در خطاب به [[امام حسین(ع)]] در [[زیارت وارث]] آمده است که او را نوری از پدران بلندمرتبه توصیف میکند. | ||
در زیارت وارث آمده است:{{متن عربی|يَا مَوْلايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ|ترجمه=ای مولای من، ای ابا عبداللّه شهادت میدهم که تو نوری بودی در صُلبهای شامخ و رَحِمهای پاکیزه.}} | در زیارت وارث آمده است:{{متن عربی|يَا مَوْلايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ|ترجمه=ای مولای من، ای ابا عبداللّه شهادت میدهم که تو نوری بودی در صُلبهای شامخ و رَحِمهای پاکیزه.}}<ref>كفعمی، المصباح (جنة الأمان الواقية)، ص ۵۰۲.</ref> | ||
واژه «اصلاب» جمع «صلب» است و به معنای شدت و قوت است و به پشت و کمر انسان به جهت سفت و محکم بودنش صلب گفته میشود.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۲۶۱.</ref> در [[قرآن]] نیز به همین معنا آمده است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۳۶۸.</ref>: {{قرآن|یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ|ترجمه=(آبی که) از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید.|سوره=طارق|آیه=٧}} | واژه «اصلاب» جمع «صلب» است و به معنای شدت و قوت است و به پشت و کمر انسان به جهت سفت و محکم بودنش صلب گفته میشود.<ref>مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۶۰ش، ج۶، ص۲۶۱.</ref> در [[قرآن]] نیز به همین معنا آمده است<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۶، ص۳۶۸.</ref>: {{قرآن|یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ|ترجمه=(آبی که) از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید.|سوره=طارق|آیه=٧}} |
نسخهٔ ۲ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۶
«اصلاب شامخه» در زیارت وارث به چه معنا است؟
اصلاب شامخه به معنای پدران بلندمرتبه، در خطاب به امام حسین(ع) در زیارت وارث آمده است که او را نوری از پدران بلندمرتبه توصیف میکند.
در زیارت وارث آمده است:«يَا مَوْلايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ؛ ای مولای من، ای ابا عبداللّه شهادت میدهم که تو نوری بودی در صُلبهای شامخ و رَحِمهای پاکیزه.»[۱]
واژه «اصلاب» جمع «صلب» است و به معنای شدت و قوت است و به پشت و کمر انسان به جهت سفت و محکم بودنش صلب گفته میشود.[۲] در قرآن نیز به همین معنا آمده است[۳]: ﴿یَخْرُجُ مِنْ بَیْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ؛ (آبی که) از صلب مرد و از میان استخوان های سینه زن بیرون می آید.﴾(طارق:٧)
واژه «شامخه» جمع آن شامخات و شوامخ است و به معنای رفیع و بلند است. عبارت «اصلاب الشامخه» به معنای پدران بلند مرتبه و عظیم القدر است؛ یعنی گواهی میدهم که تو از نسلی به وجود آمدهای که همه آنان انسانهایی یکتاپرست، عظیم القدر و دارای مقامات بلند معنوی هستند و در میان آنان هیچ شخص مشرک و کافری نبوده است.