مهد در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مهد و «مهاد» به معنای آماده ساختن، مهیا کردن، فراهم نمودن و گستراندن بستر و بساط برای آسایش و رفاه آرامش است. و به گهواره نیز مهد گفته میشود چون بستری است برای آسایش و رفاه بچه که مادرش آماده کرده است. | |||
== مهد در لغت == | == مهد در لغت == | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
کلمه مهد و مشتقات آن پانزده مرتبه در قرآن کریم تکرار شده است که هم به معنای گهواره و هم به معنای اعم از گهواره و شرایط زندگی و عاقبت کارها آمده که در این نوشتار به آنها اشاره میشود: | کلمه مهد و مشتقات آن پانزده مرتبه در قرآن کریم تکرار شده است که هم به معنای گهواره و هم به معنای اعم از گهواره و شرایط زندگی و عاقبت کارها آمده که در این نوشتار به آنها اشاره میشود: | ||
'''گهواره''': خداوند در سه مورد از کلمهٔ مهد گهواره را منظور کرده که درباره سخن گفتن [[حضرت عیسی(ع)]] در گهواره است: {{قرآن|وَیُکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِینَ|ترجمه=و در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن مىگويد و از شايستگان است.|سوره=آل عمران|آیه=۴۶}}<ref>و نیز: آل عمران ۴۶؛ مائده / ۱۱۰؛ مریم / ۲۹</ref> | |||
'''زمین:''' گاهی خداوند متعال «زمین» را مهد دانسته است. در اینجا به معنای آرامگاه و محل آسایش است. چون آن را برای زندگی بشر آفریده و مهیا ساخته و گسترانیده است؛ هم چنانچه یک مادر، گهواره را برای آسایش و رفاه بچه اش آماده میسازد: {{قرآن|الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَک لَکمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّی|ترجمه=همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد و راههایی در آن ایجاد کرد و از آسمان آبی فرستاد که با آن، انواع گوناگون گیاهان را برآوردیم.|سوره=طه|آیه=۵۳}}<ref>زخرف / ۱۰؛ ذاریات / ۴۸.</ref> | |||
{{قرآن| | و نیز: {{قرآن|أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا|ترجمه=«آیا زمین را محل آرامش قرار ندادیم».|سوره=نبأ|آیه=۶}} | ||
'''جایگاه اهل عذاب:''' با توجه به این که «مهد» به معنای جایگاه است در قرآن جهنم را جایگاه کافران می داند.<ref>آل عمران / ۱۲ و ۱۹۷؛ اعراف / ۴۱؛ رعد / ۱۸؛ ص۵۶.</ref> گاهی هم با وصف بئس نسبت به جایگاه کافران در جهنم هم آمده است: {{قرآن|وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّه بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ|ترجمه=و چون به او گفته شود: «از خدا پروا كن» نخوت، وى را به گناه كشاند. پس جهنم براى او بس است، و چه بد بسترى است.|سوره=بقره|آیه=۲۰۶}} | |||
'''فراهم ساختن و آماده کردن:''' انسانها هم چنانچه وسایل زندگی و مکان آسایش را برای خود فراهم میسازد، آماده کردن سرانجام کار و سعادت یا به شقاوت رسیدن نیز در گرو اعمال خودش میباشد و خداوند متعال به این نتیجه اشاره کرده و میفرماید: {{قرآن|مَن کفَرَ فَعَلَیْهِ کفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ}}<ref>روم / ۴۴.</ref>؛ «هر کس کافر شود کفرش بر زیان خود اوست و آنها که کار شایسته انجام دهند به خودشان آماده میسازند». {{قرآن|وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا}} <ref>مدثر / ۱۴.</ref> | |||
یمهدون از مهد است و به معنای آماده ساختن استعمال شده است. | یمهدون از مهد است و به معنای آماده ساختن استعمال شده است. |
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۴۵
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
آیا در لغت عرب «مهادا» به معنی گهواره است؟
مهد و «مهاد» به معنای آماده ساختن، مهیا کردن، فراهم نمودن و گستراندن بستر و بساط برای آسایش و رفاه آرامش است. و به گهواره نیز مهد گفته میشود چون بستری است برای آسایش و رفاه بچه که مادرش آماده کرده است.
مهد در لغت
جایی که برای خوابیدن بچه آماده میکنند را مهد گویند.[۱] و مهد همان آماده کردن و مهیا ساختن مکان و شرایطی برای زندگی و عاقبت کار خویشتن است.[۲]
بنابراین، مهد یعنی آماده ساختن و اگر به گهواره بچه مهد گفته میشود، برای این است که گهواره جایی است که برای استراحت بهتر کودک آماده میشود و مهد هر چند در نگاه اولیه به گهواره معنی میشود، ولی در اصل هر گونه آمادهسازی شرایط را مهد گویند.
اما مهاد اعم است از گهواره و غیر گهواره؛ یعنی در مهد، آنچه اول به ذهن انسان میآید گهوراه کودک است؛ ولی «مهاد» اعم است از جایی که برای کودک آماده میشود و جایی که برای بزرگسالان استفاده میشود و نیز اعم است از جایی که برای استراحت آماده شود یا برای زندگی عمومی بشر یا یک خانواده محیطی آماده گردد و نیز اعم است از جایگاه بشری در دنیا و جایگاه انسانها در آخرت.[۳]
مهد و مشتقات آن در قرآن
کلمه مهد و مشتقات آن پانزده مرتبه در قرآن کریم تکرار شده است که هم به معنای گهواره و هم به معنای اعم از گهواره و شرایط زندگی و عاقبت کارها آمده که در این نوشتار به آنها اشاره میشود:
گهواره: خداوند در سه مورد از کلمهٔ مهد گهواره را منظور کرده که درباره سخن گفتن حضرت عیسی(ع) در گهواره است: ﴿وَیُکلِّمُ النَّاسَ فِی الْمَهْدِ وَکهْلاً وَمِنَ الصَّالِحِینَ؛ و در گهواره [به اعجاز] و در ميانسالى [به وحى] با مردم سخن مىگويد و از شايستگان است.﴾(آل عمران:۴۶)[۴]
زمین: گاهی خداوند متعال «زمین» را مهد دانسته است. در اینجا به معنای آرامگاه و محل آسایش است. چون آن را برای زندگی بشر آفریده و مهیا ساخته و گسترانیده است؛ هم چنانچه یک مادر، گهواره را برای آسایش و رفاه بچه اش آماده میسازد: ﴿الَّذِی جَعَلَ لَکمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَسَلَک لَکمْ فِیهَا سُبُلًا وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّن نَّبَاتٍ شَتَّی؛ همان خداوندی که زمین را برای شما محل آسایش قرار داد و راههایی در آن ایجاد کرد و از آسمان آبی فرستاد که با آن، انواع گوناگون گیاهان را برآوردیم.﴾(طه:۵۳)[۵]
و نیز: ﴿أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا؛ «آیا زمین را محل آرامش قرار ندادیم».﴾(نبأ:۶)
جایگاه اهل عذاب: با توجه به این که «مهد» به معنای جایگاه است در قرآن جهنم را جایگاه کافران می داند.[۶] گاهی هم با وصف بئس نسبت به جایگاه کافران در جهنم هم آمده است: ﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّه بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ؛ و چون به او گفته شود: «از خدا پروا كن» نخوت، وى را به گناه كشاند. پس جهنم براى او بس است، و چه بد بسترى است.﴾(بقره:۲۰۶)
فراهم ساختن و آماده کردن: انسانها هم چنانچه وسایل زندگی و مکان آسایش را برای خود فراهم میسازد، آماده کردن سرانجام کار و سعادت یا به شقاوت رسیدن نیز در گرو اعمال خودش میباشد و خداوند متعال به این نتیجه اشاره کرده و میفرماید: ﴿مَن کفَرَ فَعَلَیْهِ کفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ یَمْهَدُونَ﴾[۷]؛ «هر کس کافر شود کفرش بر زیان خود اوست و آنها که کار شایسته انجام دهند به خودشان آماده میسازند». ﴿وَمَهَّدتُّ لَهُ تَمْهِیدًا﴾ [۸]
یمهدون از مهد است و به معنای آماده ساختن استعمال شده است.
منابع
- ↑ زاهیدی، خلیل، کتاب العین، بی جا، مؤسسه دارالهجره، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۱.
- ↑ ابن منظور، لسان العرب، بی جا، نشر ادب الحوزه، چاپ اول، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۴۱۱.
- ↑ همان.
- ↑ و نیز: آل عمران ۴۶؛ مائده / ۱۱۰؛ مریم / ۲۹
- ↑ زخرف / ۱۰؛ ذاریات / ۴۸.
- ↑ آل عمران / ۱۲ و ۱۹۷؛ اعراف / ۴۱؛ رعد / ۱۸؛ ص۵۶.
- ↑ روم / ۴۴.
- ↑ مدثر / ۱۴.