مترفین در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
مترفین در قرآن کسانی هستند که غرق لذت و نعمتهای دنیوی هستند و مغرور و | مترفین در قرآن کسانی هستند که غرق لذت و نعمتهای دنیوی هستند و مغرور و غافل، از حقیقت و دین دوری میکنند. طبقه گفته قرآن خداوند پیامبران را نفرستاد مگر آنکه مترفان با آنان مخالفت کردهاند. | ||
== معنای مترف == | == معنای مترف == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
مشتقات اتراف هشت بار در قرآن کریم(پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است. قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.<ref>اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن</ref> | مشتقات اتراف هشت بار در قرآن کریم(پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است. قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.<ref>اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن</ref> | ||
[[علامه طباطبایی]] درباره اتراف آیه {{قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ|ترجمه=اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.|سوره=واقعه|آیه=۴۵}} | [[علامه طباطبایی]] درباره اتراف آیه {{قرآن|إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ|ترجمه=اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.|سوره=واقعه|آیه=۴۵}} میگوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند میگويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش میباشد، چه اندكش و چه بسيارش»<ref>ترجمه تفسير الميزان، ج19، ص: 214 | ||
</ref> | </ref> |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۸
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
منظور از مترفین در قرآن چه کسانی هستند؟
مترفین در قرآن کسانی هستند که غرق لذت و نعمتهای دنیوی هستند و مغرور و غافل، از حقیقت و دین دوری میکنند. طبقه گفته قرآن خداوند پیامبران را نفرستاد مگر آنکه مترفان با آنان مخالفت کردهاند.
معنای مترف
مترف به كسى میگويند كه فزونى نعمت و زندگى مرفه او را مست و مغرور و غافل كرده و به طغيانگرى واداشته است.[۱]
«كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زيادهروى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زيادهروى در لذايذ كار آدمى را به جايى میكشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد.». «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»[۲]
طغیان و مستی از نعمت
مشتقات اتراف هشت بار در قرآن کریم(پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است. قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانیها فرو رفتهاند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کردهاند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار میدهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء میپنداشتند.[۳]
علامه طباطبایی درباره اتراف آیه ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ؛ اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.﴾(واقعه:۴۵) میگوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند میگويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمتهاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش میباشد، چه اندكش و چه بسيارش»[۴]
مخالفان پیامبران
مترفان کسانی هستند که با پیامبران مخالفت کردهاند: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ؛ و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهندهاى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند: «ما پدران خود را بر آيينى [و راهى] يافتهايم و ما از پى ايشان راهسپريم.﴾(زخرف:۲۳) و نیز: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ؛ و [ما] در هيچ شهرى هشداردهندهاى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند: «ما به آنچه شما بدان فرستاده شدهايد كافريم.»﴾(سباء:۳۴)
مترفان، سبب عذاب
در سوره اسراء آمده است: ﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا؛ و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم.﴾(اسراء:۱۶)