مصادیق گناه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
(۲۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
گناه در قرآن چیست؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
بزرگترین گناهان در قرآن شرک و افترا به خداوند است. افترا به خداوند در قرآن، بزرگترین ظلم، و شرک، به گناه بزرگ و گمراهی دور تعبیر شده است. از جمله گناهانی که در قرآن بارها مورد مذمت قرار گرفته، ظلم است. خداوند در چندین آیه به ظالمان وعده جهنم را داده است. | |||
قرآن مصادیق زیادی برای گناه برشمرده | گناه، به معنای معصیت و نافرمانی خداوند است. هر عملی که خلاف امر و نهی در شریعت باشد گناه محسوب میشود. طبق این تعریف، گناه مصادیق زیادی دارد و هر عمل خلاف شرع گناه محسوب میشود. اما قرآن خود مصادیق زیادی برای گناه برشمرده است. از جمله: کشتن ناحق، ندادن زکات، ریا، دروغ، تهمت، خوردن شراب، قمار، خیانت، خوردن مال یتیم، آزردن پدر و مادر، لواط، زنا و ... از موارد گناه است. | ||
== معنای گناه == | == معنای گناه == | ||
[[گناه]] در زبان فارسی به معنای ویران ساختن و خراب کردن میباشد؛ در اصطلاح اخلاق اسلامی هرگونه ارتکاب مناهی و سرپیچی از فرمان خداوند گناه محسوب میشود.<ref> | [[گناه]] در زبان فارسی به معنای ویران ساختن و خراب کردن میباشد؛ در اصطلاح اخلاق اسلامی هرگونه ارتکاب مناهی و سرپیچی از فرمان خداوند گناه محسوب میشود.<ref>انصاری، مسعود، «گناه»، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، به کوشش بهاالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات ناهید و دوستان، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۹۲۱.</ref> | ||
بحث گناه که در برخی کتابهای اخلاقی تحت عنوان «مهلکات»<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارهم، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۳.</ref> آمده است، از مهمترین و از مبناییترین مباحث دینی میباشد. | بحث گناه که در برخی کتابهای اخلاقی تحت عنوان «مهلکات»<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارهم، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۳.</ref> آمده است، از مهمترین و از مبناییترین مباحث دینی میباشد. | ||
واژههایی که در قرآن در مورد گناه آمده است، عبارتند از: | |||
[[ذنب]]، [[معصیت]]، [[اثم]]، [[سیئه]]، جرم، [[حرام]]، خطیئه، [[فسق]]، [[فساد]]، [[فجور]]، [[منکر]]،<ref>سوره مجادله، آیه ۳۲؛ سوره مائده، آیه ۷۹.</ref> [[فاحشه]]،<ref>کلمه فاحشه چهار بار در قرآن تکرار شده است: (سوره آل عمران آیه ۱۳۵)، (سوره نساء آیه ۲۲)، (سوره اعراف آیه ۲۸)، (سوره اسراء آیه ۳۲).</ref> حنث، شر، لمم، وزر و ثقل.<ref>قرائتی، محسن، گناهشناسی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۷.</ref> | |||
== شرک == | == شرک == | ||
توحید مهمترین اصل دین است و [[شرک]] در مقابل آن شناخته میشود<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، | [[توحید]] مهمترین اصل دین است و [[شرک]] در مقابل آن شناخته میشود<ref>مجتهد شبستری، محمد، و دیگران، «توحید»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۶، ذیل مدخل.</ref>؛ از این رو شرک از بزرگترین گناهان و انحرافاتی است که در دین وجود دارد. سراسر قرآن از توحید و یکتاپرستی میگوید و با شرک مبارزه میکند. در قرآن آمده است که شرک تنها گناهی است که بخشیده نمیشود. و گناه عظیم (اثم عظیم) و گمراهی دور (ضلال بعیدا) معرفی شده است.<ref>سوره نساء، آیه ۴۸و ۱۱۶.</ref> به این معنا که اگر کسی توبه نکند و با شرک بمیرد هیچگاه آمرزیده نمیشود.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، والاترين بندگان، ج۱، ص۱۵۵.</ref> خداوند بهشت را بر مشرکان حرام ساخته است و جایگاهشان را جهنم قرار داده است.<ref>سوره مائده، آیه ۷۲.</ref> خداوند در آيه ۱۳ [[سوره لقمان]] شرك را «ظلم عظيم» مىشمرد. مفسران گفتهاند شرك هم ظلم به خويشتن است، و هم ظلم به خداوند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، والاترين بندگان، ج۱، ص۱۵۶.</ref> | ||
قرآن برای شرک درجات دیگری قائل است که ممکن است انسان، مسلمان و مؤمن و موحد باشد در عین حال یک درجاتی از شرک (شرک خفی) را دارا باشد که آنها انسان را از اسلام خارج نمیکند ولی درجه ایمان انسان در آن حد پایین است.<ref>مجموعه آثار، | قرآن برای شرک درجات دیگری قائل است که ممکن است انسان، مسلمان و مؤمن و موحد باشد در عین حال یک درجاتی از شرک (شرک خفی) را دارا باشد که آنها انسان را از اسلام خارج نمیکند ولی درجه ایمان انسان در آن حد پایین است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۹۱۵.</ref> | ||
== افترا به خداوند == | == افترا به خداوند == | ||
افتراء و ظلم به خداوند عظيمترين ظلم است.<ref>ترجمه تفسير الميزان، | افتراء و ظلم به خداوند عظيمترين ظلم است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۰، ص۲۷۹.</ref> افترا به خداوند هر بدعتی چه در اصول دین و چه در فروع دین را شامل میشود.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۸، ص ۱۴۰. | ||
</ref> در چندین آیه قرآن گفته شده چه کسی ظالمتر از آن کسی است که به خدا افترا بندد<ref>سوره انعام، آیات ۲۱ ،۹۳ و ۱۵۷؛ سوره اعراف، آیه ۳۷؛ سوره یونس، آیه ۱۷؛ سوره کهف، آیه ۱۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۸؛ سوره زمر، آیه ۳۲؛ سوره صف، آیه ۷؛ سوره نساء، آیه ۵۰.</ref>:{{قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ...|ترجمه=و چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بندد؟|سوره=هود|آیه=۱۸}} از افترا به خداوند به گناه آشکار (اثم مبین)<ref>سوره نساء، آیه ۵۰.</ref> و به افترا زنندگان به ظالم و مجرم تعبیر شده است.<ref>سوره یونس، آیه ۱۷.</ref> در میان دروغها، دروغ بستن به خدا و رسول، شنیعترین دروغهاست.<ref>مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن ۷، ج۱، ص۲۱.</ref> | |||
</ref> در چندین آیه قرآن گفته شده چه کسی ظالمتر از آن کسی است که به خدا افترا بندد<ref>سوره | |||
{{جعبه نقلقول|هيچ كس عاصیتر و كافرتر از آن كس نيست كه بر خدا دروغ بندد و آنچه خود گويد كلام حق شمرد. (تفسیر كشف الاسرار و عدة الابرار)<ref>كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۴، ص: ۳۶۸</ref>}} | {{جعبه نقلقول|هيچ كس عاصیتر و كافرتر از آن كس نيست كه بر خدا دروغ بندد و آنچه خود گويد كلام حق شمرد. (تفسیر كشف الاسرار و عدة الابرار)<ref>كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۴، ص: ۳۶۸</ref>}} | ||
دروغ بستن بر خداوند مصداقهايى دارد كه برخى از آنها عبارتند از: آفريدن شريكان و شفيعان، حلال و حرام كردن، بدون آنكه دليلى از كتاب و سنّت وجود داشته باشد.<ref>ترجمه تفسير كاشف، | دروغ بستن بر خداوند مصداقهايى دارد كه برخى از آنها عبارتند از: آفريدن شريكان و شفيعان، حلال و حرام كردن، بدون آنكه دليلى از كتاب و سنّت وجود داشته باشد.<ref>مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسير كاشف، ج۴، ص۳۴۸. | ||
</ref> و همچنین از نظر [[علامه طباطبایی]] افترا به خداوند عبارت است از اثبات شريك براى او، و همچنين ادعاى نبوت و نسبت دادن حكمى به وى از راه دروغ و بدعت. و تكذيب آيات داله بر او و تكذيب پيغمبر صادق الوعدى كه دعوتش توأم با آيات و معجزات الهى است، و يا انكار دين حق كه از آن جمله است انكار كردن صانع بطور كلى.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص ۶۱.</ref> | |||
</ref> و همچنین از نظر علامه طباطبایی افترا به خداوند عبارت است از اثبات شريك براى او، و همچنين ادعاى نبوت و نسبت دادن حكمى به وى از راه دروغ و بدعت. و تكذيب آيات داله بر او و تكذيب پيغمبر صادق الوعدى كه دعوتش توأم با آيات و معجزات الهى است، و يا انكار دين حق كه از آن جمله است انكار كردن صانع بطور كلى.<ref>ترجمه تفسير الميزان، | |||
== قتل و ظلم == | == قتل و ظلم == | ||
ظلم يكى از شنيعترين گناهان است | ظلم يكى از شنيعترين گناهان است. ظلم را خروج از عدالت معنا کردهاند.<ref>طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص ۶۰. | ||
</ref> در آيات بسيارى از قرآن ظالمان و بيدادگران به آتش جهنم تهديد شدهاند و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مىشود.<ref>سوره مائده، آیه ۷۲؛ سوره فاطر، آیه ۳۷؛ سوره شوری، آیه ۸؛ سوره غافر، آیه ۱۸؛ سوره فرقان، آیه ۳۷؛ سوره ابراهیم، آیه ۲۲؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱؛ سوره غافر، آیه ۵۲؛ سوره اعراف، آیه ۴۴؛ سوره کهف، آیه ۲۹؛ سوره فرقان، آیه ۲۷؛ سوره روم، آیه ۵۷؛ سوره مؤمن، آیه ۵۲.</ref> مانند اینکه ستمکاران هیزم جهنم هستند.<ref>سوره جن، آیه ۱۵.</ref> اين نشان مىدهد كه تا چه حد، اسلام براى ترك ظلم و ستم اهميت قائل است. به گفته قرآن كسانى كه بر آنها تكيه كنند و يا جزء اعوان و انصار آنان باشند نيز مشمول همين حكم خواهند بود.<ref>سوره هود، آیه ۱۳.</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، دارالکتبب الاسلامیه، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ: نهم، ج۶، ص۲۸۵.</ref> | |||
</ref> در آيات بسيارى از | |||
یکی از مصادیق و نمادهای ظالمان در قرآن، [[فرعون]] است که فردی ستمگر و جبار بوده است و خداوند او و یارانش را در دریا غرق کرد.<ref>سوره انفال، آیه ۵۴؛ سوره شعرا، آیه ۱۱. </ref> | |||
آیه | |||
'''قتل''' | |||
[[قتل]] در قرآن حرام است و از [[گناهان کبیره]] شناخته میشود.<ref>سوره فرقان، آیه ۶۸؛ سوره مائده، آیه ۲۹؛ سوره اسراء، آیه ۳۳.</ref> در قرآن گفته شده قتل یک نفر برابر است با قتل همه انسانها و حیات بخشیدن به یک نفر برابر است با حیات بخشیدن به همه انسانها.<ref>سوره مائده، آیه ۳۲.</ref> در این آیه ۹۳ سوره نساء چهار مجازات شدید براى قاتل ذکر شده که عبارت است از: ۱. خلود و جاودانگى در دوزخ ۲. غضب الهى ۳. لعنت خدا ۴. عذاب بزرگ.<ref>«پرهیز شدید از آدم کشى»، نشریه پاسدار اسلام، ۱۳۷۹ش، شماره ۲۲۵. </ref> | |||
* سخنچینی (سوره قلم، آیات ۱۳–۱۱ و سوره هُمَزه، آیه ۱۵) | == سایر مصادیق == | ||
* ریا (سوره ماعون، آیه ۷۴ و سوره نساء، آیه ۱۴۲) | {{ستون۲}} | ||
* [[زنا]] (سوره فرقان، آیات ۶۹ و ۶۸) | |||
* عجب و خودپسندی (سوره توبه، آیه ۲۵ | * چشمچرانی و بیعفتی (سوره نور، آیه ۳۰) | ||
* شراب و قمار (سوره بقره آیه ۲۱۹، سوره مائده، آیه ۹۰) | * [[غیبت]] (سوره حجرات، آیه ۱۲)<ref>تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، انتشارات سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۳.</ref> | ||
* [[سخنچینی]] (سوره قلم، آیات ۱۳–۱۱ و سوره هُمَزه، آیه ۱۵) | |||
* [[ریا]] (سوره ماعون، آیه ۷۴ و سوره نساء، آیه ۱۴۲) | |||
* عجب و خودپسندی (سوره توبه، آیه ۲۵) | |||
* [[شراب]] و [[قمار]] (سوره بقره آیه ۲۱۹، سوره مائده، آیه ۹۰) | |||
* نپرداختن زکات واجب (سوره توبه، آیه ۳۵) | * نپرداختن زکات واجب (سوره توبه، آیه ۳۵) | ||
* گواهی به دروغ و کتمان گواهی به حق (سوره بقره، آیه ۲۸۳) | * گواهی به دروغ و کتمان گواهی به حق (سوره بقره، آیه ۲۸۳) | ||
* خیانت (سوره آلعمران، آیه ۱۶۱) | * خیانت (سوره آلعمران، آیه ۱۶۱) | ||
* | * شکستن پیمان با خداوند (سوره رعد، آیه ۲۵) | ||
* قطع رحم (سوره محمد آیه ۲۲) | |||
* | * عقوق والدین (سوره اسراء، آیه ۲۳) | ||
* | |||
* نسبت ناروا به زن پاکدامن (سوره نور، آیه ۲۳) | * نسبت ناروا به زن پاکدامن (سوره نور، آیه ۲۳) | ||
* [[لواط]] (سوره عنکبوت، آیه ۲۹) | |||
* خوردن مال یتیم (سوره نساء، آیه ۱۰) | * خوردن مال یتیم (سوره نساء، آیه ۱۰) | ||
* [[دزدی]] (سوره مائده، آیه ۳۸) | |||
* فرار از جهاد (سوره انفال، آیه ۱۶) | * فرار از [[جهاد]] (سوره انفال، آیه ۱۶) | ||
* سوء ظن (سوره حجرات آیه ۱۲) | * [[سوء ظن]] (سوره حجرات آیه ۱۲) | ||
* بهتان (سوره احزاب آیه ۵۸) | * [[بهتان]] (سوره احزاب آیه ۵۸) | ||
* رباخواری (سوره بقره، آیه ۲۷۵ ).<ref>قرائتی، محسن، ره توشه تبلیغ، تهران، مؤسسه درسهایی از قرآن کریم (سایت اینترنتی: www.Qaraati.ir).</ref> | * رباخواری (سوره بقره، آیه ۲۷۵ ).<ref>قرائتی، محسن، ره توشه تبلیغ، تهران، مؤسسه درسهایی از قرآن کریم (سایت اینترنتی: www.Qaraati.ir).</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* گناهشناسی، محسن قرائتی. | |||
* اخلاق در قرآن دوره ۳ جلدی، ناصر مکارم شیرازی. | |||
== جستارهای وابسته== | |||
* [[آمرزش گناه در قرآن]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۹۹: | خط ۸۱: | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۱۱۱: | خط ۹۴: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[es:Pecados mencionados en el Corán]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۰۱
گناه در قرآن چیست؟
بزرگترین گناهان در قرآن شرک و افترا به خداوند است. افترا به خداوند در قرآن، بزرگترین ظلم، و شرک، به گناه بزرگ و گمراهی دور تعبیر شده است. از جمله گناهانی که در قرآن بارها مورد مذمت قرار گرفته، ظلم است. خداوند در چندین آیه به ظالمان وعده جهنم را داده است.
گناه، به معنای معصیت و نافرمانی خداوند است. هر عملی که خلاف امر و نهی در شریعت باشد گناه محسوب میشود. طبق این تعریف، گناه مصادیق زیادی دارد و هر عمل خلاف شرع گناه محسوب میشود. اما قرآن خود مصادیق زیادی برای گناه برشمرده است. از جمله: کشتن ناحق، ندادن زکات، ریا، دروغ، تهمت، خوردن شراب، قمار، خیانت، خوردن مال یتیم، آزردن پدر و مادر، لواط، زنا و ... از موارد گناه است.
معنای گناه
گناه در زبان فارسی به معنای ویران ساختن و خراب کردن میباشد؛ در اصطلاح اخلاق اسلامی هرگونه ارتکاب مناهی و سرپیچی از فرمان خداوند گناه محسوب میشود.[۱]
بحث گناه که در برخی کتابهای اخلاقی تحت عنوان «مهلکات»[۲] آمده است، از مهمترین و از مبناییترین مباحث دینی میباشد.
واژههایی که در قرآن در مورد گناه آمده است، عبارتند از:
ذنب، معصیت، اثم، سیئه، جرم، حرام، خطیئه، فسق، فساد، فجور، منکر،[۳] فاحشه،[۴] حنث، شر، لمم، وزر و ثقل.[۵]
شرک
توحید مهمترین اصل دین است و شرک در مقابل آن شناخته میشود[۶]؛ از این رو شرک از بزرگترین گناهان و انحرافاتی است که در دین وجود دارد. سراسر قرآن از توحید و یکتاپرستی میگوید و با شرک مبارزه میکند. در قرآن آمده است که شرک تنها گناهی است که بخشیده نمیشود. و گناه عظیم (اثم عظیم) و گمراهی دور (ضلال بعیدا) معرفی شده است.[۷] به این معنا که اگر کسی توبه نکند و با شرک بمیرد هیچگاه آمرزیده نمیشود.[۸] خداوند بهشت را بر مشرکان حرام ساخته است و جایگاهشان را جهنم قرار داده است.[۹] خداوند در آيه ۱۳ سوره لقمان شرك را «ظلم عظيم» مىشمرد. مفسران گفتهاند شرك هم ظلم به خويشتن است، و هم ظلم به خداوند.[۱۰]
قرآن برای شرک درجات دیگری قائل است که ممکن است انسان، مسلمان و مؤمن و موحد باشد در عین حال یک درجاتی از شرک (شرک خفی) را دارا باشد که آنها انسان را از اسلام خارج نمیکند ولی درجه ایمان انسان در آن حد پایین است.[۱۱]
افترا به خداوند
افتراء و ظلم به خداوند عظيمترين ظلم است.[۱۲] افترا به خداوند هر بدعتی چه در اصول دین و چه در فروع دین را شامل میشود.[۱۳] در چندین آیه قرآن گفته شده چه کسی ظالمتر از آن کسی است که به خدا افترا بندد[۱۴]:﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ۚ...؛ و چه كسى ستمكارتر از آن كس است كه بر خدا دروغ بندد؟﴾(هود:۱۸) از افترا به خداوند به گناه آشکار (اثم مبین)[۱۵] و به افترا زنندگان به ظالم و مجرم تعبیر شده است.[۱۶] در میان دروغها، دروغ بستن به خدا و رسول، شنیعترین دروغهاست.[۱۷]
هيچ كس عاصیتر و كافرتر از آن كس نيست كه بر خدا دروغ بندد و آنچه خود گويد كلام حق شمرد. (تفسیر كشف الاسرار و عدة الابرار)[۱۸]
دروغ بستن بر خداوند مصداقهايى دارد كه برخى از آنها عبارتند از: آفريدن شريكان و شفيعان، حلال و حرام كردن، بدون آنكه دليلى از كتاب و سنّت وجود داشته باشد.[۱۹] و همچنین از نظر علامه طباطبایی افترا به خداوند عبارت است از اثبات شريك براى او، و همچنين ادعاى نبوت و نسبت دادن حكمى به وى از راه دروغ و بدعت. و تكذيب آيات داله بر او و تكذيب پيغمبر صادق الوعدى كه دعوتش توأم با آيات و معجزات الهى است، و يا انكار دين حق كه از آن جمله است انكار كردن صانع بطور كلى.[۲۰]
قتل و ظلم
ظلم يكى از شنيعترين گناهان است. ظلم را خروج از عدالت معنا کردهاند.[۲۱] در آيات بسيارى از قرآن ظالمان و بيدادگران به آتش جهنم تهديد شدهاند و تعبيراتى كه درباره آنها وارد شده درباره كمتر گروهى ديده مىشود.[۲۲] مانند اینکه ستمکاران هیزم جهنم هستند.[۲۳] اين نشان مىدهد كه تا چه حد، اسلام براى ترك ظلم و ستم اهميت قائل است. به گفته قرآن كسانى كه بر آنها تكيه كنند و يا جزء اعوان و انصار آنان باشند نيز مشمول همين حكم خواهند بود.[۲۴][۲۵]
یکی از مصادیق و نمادهای ظالمان در قرآن، فرعون است که فردی ستمگر و جبار بوده است و خداوند او و یارانش را در دریا غرق کرد.[۲۶]
قتل
قتل در قرآن حرام است و از گناهان کبیره شناخته میشود.[۲۷] در قرآن گفته شده قتل یک نفر برابر است با قتل همه انسانها و حیات بخشیدن به یک نفر برابر است با حیات بخشیدن به همه انسانها.[۲۸] در این آیه ۹۳ سوره نساء چهار مجازات شدید براى قاتل ذکر شده که عبارت است از: ۱. خلود و جاودانگى در دوزخ ۲. غضب الهى ۳. لعنت خدا ۴. عذاب بزرگ.[۲۹]
سایر مصادیق
- زنا (سوره فرقان، آیات ۶۹ و ۶۸)
- چشمچرانی و بیعفتی (سوره نور، آیه ۳۰)
- غیبت (سوره حجرات، آیه ۱۲)[۳۰]
- سخنچینی (سوره قلم، آیات ۱۳–۱۱ و سوره هُمَزه، آیه ۱۵)
- ریا (سوره ماعون، آیه ۷۴ و سوره نساء، آیه ۱۴۲)
- عجب و خودپسندی (سوره توبه، آیه ۲۵)
- شراب و قمار (سوره بقره آیه ۲۱۹، سوره مائده، آیه ۹۰)
- نپرداختن زکات واجب (سوره توبه، آیه ۳۵)
- گواهی به دروغ و کتمان گواهی به حق (سوره بقره، آیه ۲۸۳)
- خیانت (سوره آلعمران، آیه ۱۶۱)
- شکستن پیمان با خداوند (سوره رعد، آیه ۲۵)
- قطع رحم (سوره محمد آیه ۲۲)
- عقوق والدین (سوره اسراء، آیه ۲۳)
- نسبت ناروا به زن پاکدامن (سوره نور، آیه ۲۳)
- لواط (سوره عنکبوت، آیه ۲۹)
- خوردن مال یتیم (سوره نساء، آیه ۱۰)
- دزدی (سوره مائده، آیه ۳۸)
- فرار از جهاد (سوره انفال، آیه ۱۶)
- سوء ظن (سوره حجرات آیه ۱۲)
- بهتان (سوره احزاب آیه ۵۸)
- رباخواری (سوره بقره، آیه ۲۷۵ ).[۳۱]
مطالعه بیشتر
- گناهشناسی، محسن قرائتی.
- اخلاق در قرآن دوره ۳ جلدی، ناصر مکارم شیرازی.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ انصاری، مسعود، «گناه»، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، به کوشش بهاالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات ناهید و دوستان، چاپ اول، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۹۲۱.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارهم، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۳.
- ↑ سوره مجادله، آیه ۳۲؛ سوره مائده، آیه ۷۹.
- ↑ کلمه فاحشه چهار بار در قرآن تکرار شده است: (سوره آل عمران آیه ۱۳۵)، (سوره نساء آیه ۲۲)، (سوره اعراف آیه ۲۸)، (سوره اسراء آیه ۳۲).
- ↑ قرائتی، محسن، گناهشناسی، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۶ش، ص۷.
- ↑ مجتهد شبستری، محمد، و دیگران، «توحید»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۶، ذیل مدخل.
- ↑ سوره نساء، آیه ۴۸و ۱۱۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، والاترين بندگان، ج۱، ص۱۵۵.
- ↑ سوره مائده، آیه ۷۲.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، والاترين بندگان، ج۱، ص۱۵۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۵، ص۹۱۵.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۱۰، ص۲۷۹.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۸، ص ۱۴۰.
- ↑ سوره انعام، آیات ۲۱ ،۹۳ و ۱۵۷؛ سوره اعراف، آیه ۳۷؛ سوره یونس، آیه ۱۷؛ سوره کهف، آیه ۱۵؛ سوره عنکبوت، آیه ۶۸؛ سوره زمر، آیه ۳۲؛ سوره صف، آیه ۷؛ سوره نساء، آیه ۵۰.
- ↑ سوره نساء، آیه ۵۰.
- ↑ سوره یونس، آیه ۱۷.
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن ۷، ج۱، ص۲۱.
- ↑ كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۴، ص: ۳۶۸
- ↑ مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسير كاشف، ج۴، ص۳۴۸.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص ۶۱.
- ↑ طباطبایی، محمد حسین، ترجمه تفسير الميزان، ج۷، ص ۶۰.
- ↑ سوره مائده، آیه ۷۲؛ سوره فاطر، آیه ۳۷؛ سوره شوری، آیه ۸؛ سوره غافر، آیه ۱۸؛ سوره فرقان، آیه ۳۷؛ سوره ابراهیم، آیه ۲۲؛ سوره آل عمران، آیه ۱۵۱؛ سوره غافر، آیه ۵۲؛ سوره اعراف، آیه ۴۴؛ سوره کهف، آیه ۲۹؛ سوره فرقان، آیه ۲۷؛ سوره روم، آیه ۵۷؛ سوره مؤمن، آیه ۵۲.
- ↑ سوره جن، آیه ۱۵.
- ↑ سوره هود، آیه ۱۳.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، دارالکتبب الاسلامیه، ۱۳۸۶ شمسی، چاپ: نهم، ج۶، ص۲۸۵.
- ↑ سوره انفال، آیه ۵۴؛ سوره شعرا، آیه ۱۱.
- ↑ سوره فرقان، آیه ۶۸؛ سوره مائده، آیه ۲۹؛ سوره اسراء، آیه ۳۳.
- ↑ سوره مائده، آیه ۳۲.
- ↑ «پرهیز شدید از آدم کشى»، نشریه پاسدار اسلام، ۱۳۷۹ش، شماره ۲۲۵.
- ↑ تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، تهران، انتشارات سازمان چاپ و انتشارات، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش، ج۴، ص۳۳.
- ↑ قرائتی، محسن، ره توشه تبلیغ، تهران، مؤسسه درسهایی از قرآن کریم (سایت اینترنتی: www.Qaraati.ir).