حسد: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
حسد چيست و راه مبارزه با آن چگونه است؟
حسد چیست؟ عوامل ایجاد آن، پیامدها و راه‌های درمان آن چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
{{رذائل اخلاقی}}
حسد یا رشک، به معنای [[آرزو|آرزوی]] نابودی [[نعمت|نعمتی]] است که در دست دیگران است؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. [[پیامدهای حسد]]، شامل آسیب‌های فردی و اجتماعی، مانند بیماری‌های روانی و جسمی، انکار [[حکمت خدا]] و [[جرم]] و [[جنایت]] است.


== مفهوم‌شناسی و جایگاه ==
[[دشمنی]]، [[کینه]]، برتری‌طلبی و [[تکبر]]، برخی از [[انگیزه‌های حسادت]] شمرده شده است. برای [[درمان حسد]]، شناخت پیامدها و انگیزه‌های آن و تلاش برای رفع عوامل آن ضروری است. عملی نکردن فکر حسادت و عمل بر ضد حسد از دیگر راهکارهای درمان حسد دانسته شده است.
حسد عبارت است از: تمناي زوال نعمتي از برادر مسلمان خود، از نعمت هايي که صلاح اوست. حسد از بدترين اخلاق و خبيث ترين آنهاست. حسود را قرآن کريم چنين معرفي مي کنند:


{{قرآن|أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَي مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ...}}<ref>نساء / ۵۴.</ref>.
حسادت تا زمانی که در قلب است و منجر به عکس‌العمل بیرونی نشده، [[گناه]] محسوب نمی‌شود؛ ولی آسیب‌های روحی و روانی آن باقی است.


<nowiki>رسول خدا(ص) مي فرمايند: براي نعمت هاي خدا دشمناني است، پرسيدند: آنها چه کساني هستند؟ فرمود: «الذين يحسدن الناس علي ما آتاهم الله من فضله؛ آنان که به مردم بخاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا نموده است،حسادت مي ورزند».}}</nowiki><ref>فيض کاشاني، محجه البيضاء، انتشارات اسلامي جامعه مدرسين، ج۵، ص۳۲۷.</ref>
== مفهوم‌شناسی ==
«حسد» که برابر فارسی آن «رشک» است، به معنای [[آرزو|آرزوی]] نابودی [[نعمت|نعمتی]] است که در دست دیگران است؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد؛ بنابراین فکر حسود در ویران شدن نعمت‌های دیگران متمرکز شده و برای او مهم نیست که آن نعمت به او منتقل شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر و (دیگران)، تفسیر نمونه، ج۳ ص۴۲۳.</ref> مفهوم ضدِّ حسد «[[خیرخواهی]]» است، که به معنای آرزوی رسیدنِ نعمت به دیگران است.<ref>اقتباس از (سه رساله) فیض کاشانی، محسن، عزلت، کینه و حسد، مذمت دنیا، ترجمه اسدالله ناصح، نشر نهضت زنان مسلمان، جلد دوم، ص۱۸ تا ۲۲.</ref>  


حسادت یک واکنش هیجانی است و جلوه‌های مختلفی دارد؛ ممکن است به صورت مستقیم و برخورد فیزیکی، یا غیر مستقیم مثل بدگویی در خفا و چاپلوسی در ظاهر، بروز کند.


فرد حسود، معمولا آنچه براي خود مي پسندد براي ديگران نمي خواهد، و آنچه براي خود نمي خواهد براي ديگران مي پسندد.<ref>همان.</ref>
حسد با [[غبطه]] متفاوت است. غبطه عبارت است از اینکه انسان نعمتی که در دست دیگری است را آرزو کند، بدون اینکه آرزوی از بین رفتن آن نعمت را نسبت به دیگری داشته باشد.<ref>سلطانی، غلامرضا، تکامل در پرتور اخلاق، ج۱، ص۹۵.</ref>


جواب: يكي از نواقص بزرگ و جبران ناپذير انسان كه گاه به صورت يك غريزه نفساني بروز مي كند و وجدان خير انديش و آگاه را به زنجير مي كشد و انسان را از رسيدن به آمال و آرزوهاي حقيقي زندگي باز مي دارد، «حسد» يا بدخواهي است، شخص حسود نمي تواند كسي را در آغوش آسايش مشاهده كند و همواره از ديدن نعمت ديگران، در خود احساس فشار و سنگيني مي كند. به قول سقراط: «شخص بوالهوس و حسود، از چاقي ديگران لاغر مي شود»
== جایگاه ==
حسد از بدترین و خبیث‌ترین [[اخلاق|اخلاق‌ها]] شمرده شده است. در [[آیه]] {{قرآن|أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه|سوره=نساء|آیه=۵۴|ترجمه=[آنان] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می‌ورزند.}} به یکی از ویژگی‌های حسودان اشاره شده و [[پیامبر اسلام(ص)]] بر اساس این آیه، حسودان را دشمنان نعمت خدا معرفی کرده است.<ref>فیض کاشانی، محجه البیضاء، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ج۵، ص۳۲۷.</ref>


حسادت يک واکنش هيجاني است و جلوه هاي مختلفي دارد. ممکن است به صورت مستقيم و برخورد فيزيکي، قهر و دشمني، و يا غير مستقيم مثل بدگويي در خفا و چاپلوسي در ظاهر، بروز نمايد.
در آیه {{قرآن|وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد
 
| سوره = فلق
وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ.<ref>فلق / ۵.</ref>
| آیه = ۵
 
| ترجمه = و [پناه می‌برم به خدا] از زیان حسود، زمانی که حسد می‌ورزد.
==حسد وغبطه==
}} به حسد اشاره شده و سفارش شده از شر حسود به [[خدا]] پناه برده شود.
 
«حسد» كه در فارسي از آن تعبير به «رشك» مي كنيم، به معناي آرزوي زوال نعمت از ديگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد يا نرسد؛ بنابراين كار حسود در ويران كردن و آرزوي ويران شدن نعمت هاي ديگران متمركز مي شود، نه اين كه آن سرمايه و نعمت حتماً به او منتقل گردد.<ref>مكارم شيرازي، ناصر و (ديگران)، تفسير نمونه، ج۳ ص۴۲۳.</ref>
 
البته، گاهي افراد كم اطلاع صفت خوب غبطه را با حسد اشتباه مي كنند; در حالي كه غبطه عبارت است از: تمنّا و خواستن نعمتي كه در ديگري است براي خود، بدون اين كه آرزوي از بين رفتن آن را در ديگري داشته باشيم.<ref>سلطاني، غلامرضا، تكامل در پرتور اخلاق، ج۱، ص۹۵.</ref>
 
 
 
==حسد چيست؟==
 
حسد يعني آرزوي اين‌كه نعمتي كه برادر و يا خواهر مسلمان ما دارد و آن نعمت به نفع و صلاح اوست از دست او برود و محروم از آن نعمت شود و اگر بخواهد آرزوي زوال و نابودي نعمت را از او نكند؛ بلكه مثل آن را براي خود بخواهد آن را «غبطه» خوانند و اگر چيزي كه به صلاح آن شخص نيست كه از بين برود به اين «غيرت» گويند. ضد حسد نصيحت است و آن عبارت است از آنكه نعمتي كه به صلاح برادر و يا خواهر مسلمانش است بخواهد. معيار نصيحت آن است كه آنچه را براي خود مي خواهي براي او هم بخواهي و آنچه را براي خود دوست نداري براي او هم دوست نداشته باشي و معيار تشخيص حسد برعكس است يعني آنچه را براي خود نخواهد براي او بخواهد و آنچه براي خود بخواهد براي او نخواهد.<ref>اقتباس از (سه رساله) فيض كاشاني، محسن، عزلت، كينه و حسد، مذمت دنيا، ترجمه دكتر اسد الله ناصح، نشر نهضت زنان مسلمان، جلد دوم، ص۱۸ تا ۲۲.</ref>
 
نكته: صرف ميل قلبي به زوال نعمت ديگري (اگر اختياري نباشد) و آثار حسد در مقام عمل به ظهور نرسد يعني فقط ميل قلبي در قلب، گناه ندارد.  


 
حسد در همه طبقات مردم وجود داشته و اختصاص به صنف یا دسته‌ای خاص ندارد. حتی در طبقه مرفه جامعه نیز حسادت وجود دارد. شخص حسود هر چند خود از دیگران دارایی بیشتری داشته باشد؛ ولی به همان اندازه‌ای که دیگران دارند، به آنها حسادت می‌ورزد. پس حسد، همان طوری که از زیردست نسبت به بالادست رخ می‌دهد، از بالا به پایین نیز روی می‌دهد. حسادت از مساوی به مساوی نیز وجود دارد، که بیشتر میان هم‌گروه‌ها، دوستان و خویشان رخ می‌دهد.  
==مراتب حسد==
1. اينكه شخص حسود، طبعاً بدخواه ديگران باشد، ولي خودش از اين حال، ناراحت و عقلاً از اين ميل قلبي، متنفر باشد، و به همين دليل بر نفس خود غضبناك بوده و در فكر چاره‌اي براي رفع آن باشد. اين قسم از حسد چون از اختيار انسان، خارج است قطعاً مورد عفو پروردگار است.
2. اينكه اين ميل قلبي را دوست داشته و در ناگواري هاي محسود به وسيله قول يا فعل، شادماني خود را اظهار كند، اين قسم از حسد، قطعاً ممنوع و حرام است.
3. قسم سوم حالتي است ميانة دو حالت قبلي، يعني آن كه در قلب حسد بورزد و از حسد خود، به هيچ وجه ناراحت نباشد، و درصدد رفع آن بر نيايد. ولي ظاهرا خود را از اطاعت حسد و انجام مقتضيات آن حفظ كند. در حكم اين قسم، بين عرفاء، اختلاف است. ولي در هر حال حسد است و براي سلامت رواني انسان ضررهاي فراوان دارد.
 
==اقسام حسادت==
يكي از صفات ناپسند انسان‌ها حسد است و كمتر كسي يافت مي‌شود كه از آن، پيراسته باشد. حسد، ‌هم براي فرد زيان دارد و هم براي جامعه. علماء اخلاق آن را يكي از نكوهيده‌ترين صفت ها شمرده‌اند؛ زيرا كه زيان حسد، دو جنبه دارد: از طرفي به شخص حسود زيان مي‌رساند و از طرفي، كسي را كه به او حسد برده شده؛ يعني محسود را در خطر نيستي و نابودي قرار مي‌دهد. هر جامعه‌اي، بيشتر افراد آن، در يكي از اين دو موقعيت قرار دارند. و هنگامي كه اكثريت افراد جامعه، در خطر قرار گرفتند، رشد و پيشرفت اين جامعه دچار اختلال، ركود و گاهي توقف مي‌شود.
 
حسد در تمام طبقات موجود است و اختصاص به جنس و صنف و دسته‌اي مخصوص ندارد. گمان نرود كه طبقه مرفه، به واسطه برخورداري از ناز و نعمت از حسد به دور هستند؛ بلكه گرفتاران اين صفت زشت اخلاقي و رفتاري در اين دسته نيز فراوان‌اند. شايد يكي از علل آن كه ديكتاتورها، رجال و بزرگان كشوري، خود را نابود مي‌كنند، حسد آنها باشد. چون نمي‌توانند ببينند به جز خودشان، كسي ديگر، ثروتي يا شخصيتي و مقامي داشته باشد. هر چند خودشان بالاتر از آن را داشته باشند؛ ولي بر همان اندازه‌اي كه ديگران دارند، حسادت مي‌ورزند. پس حسد، همان طوري كه از زير دست نسبت به بالا دست رخ مي‌دهد از بالا به پايين و از مهتر به كهتر نيز بسياراست. و از مساوي به مساوي، نيز خواهد بود؛ بلكه فراوان است و اين گونه حسد بيشتر در ميان خويشان، دوستان و نزديكان اتفاق مي‌افتد.


== عوامل ==
== عوامل ==
{{اصلی|انگیزه‌های حسادت}}انگیزه‌های حسادت را گوناگون دانسته‌اند. برخی از آنها چنین است:
{{اصلی|انگیزه‌های حسادت}}انگیزه‌های حسادت را گوناگون دانسته‌اند. برخی از آنها چنین است:
 
* '''دشمنی و کینه''': وقتی [[انسان]] نسبت به کسی [[دشمنی]] و [[کینه]] دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
* '''دشمنی و کینه''': وقتی [[انسان]] نسبت به کسی دشمنی و کینه دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
* '''برتری طلبی''': برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
* '''برتری طلبی''': برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
* '''تکبر''': شخص متکبر، از اینکه دیگری [[نعمت|نعمتی]] به دست‌آورد [[ترس|هراس]] دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.
* '''تکبر''': شخص [[متکبر]]، از اینکه دیگری [[نعمت|نعمتی]] به دست آورد [[ترس|هراس]] دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.


== پیامدها ==
== پیامدها ==
{{اصلی|پیامدهای حسد}}
{{اصلی|پیامدهای حسد}}
برای حسد پیامدها و آسیب‌های گوناگونی شمرده‌اند که برخی از آنها چنین‌اند:
برای حسد پیامدها و آسیب‌های گوناگونی برشمرده‌اند، که برخی از آنها چنین‌اند:
{{ستون-شروع|۲}}
{{ستون-شروع|۲}}
* [[افسردگی|اندوه]] دائمی؛<ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۴۱.</ref>
* [[افسردگی|اندوه]] دائمی؛<ref name=":0">مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۴۱.</ref>
خط ۶۵: خط ۴۷:
* [[جرم]] و [[جنایت]].<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۲۳.</ref>
* [[جرم]] و [[جنایت]].<ref>مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۲۳.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
فرد حسود با دیدن خوشی‌های دیگران در [[افسردگی|اندوهی]] دائمی بوده و به دلیل غم و اندوه درونی، به بیماری‌های جسمی نیز مبتلا می‌شود. حسود در حقیقت، به نحوه تقسیم [[نعمت|نعمت‌ها]] توسط [[خدا]] اعتراض دارد؛ بنابراین [[حکمت خدا|حکمت]] و [[عدل الهی]] را انکار می‌کند.
فرد حسود با دیدن خوشی‌های دیگران در [[افسردگی|اندوهی]] دائمی بوده و به دلیل اندوه درونی، به بیماری‌های جسمی نیز مبتلا می‌شود. حسود در حقیقت، به نحوه تقسیم [[نعمت]]‌ها توسط [[خدا]] اعتراض دارد؛ بنابراین [[حکمت خدا|حکمت]] و [[عدل الهی]] را انکار می‌کند.


حسادت باعث می‌شود انرژی فرد در راه ویران کردن سرمایه‌های فردی و اجتماعی مصرف شود و حتی منجر به جرم و جنایت‌هایی مانند [[دزدی]] و [[قتل]] شود.  
حسادت باعث می‌شود انرژی فرد در راه ویران کردن سرمایه‌های فردی و اجتماعی مصرف شده و حتی منجر به جرم و جنایت‌هایی مانند [[دزدی]] و [[قتل]] شود.


== احکام ==
== احکام ==
{{همچنین ببینید|حکم حسادت در قلب}}
{{همچنین ببینید|حکم حسادت در قلب}}
در [[حدیث رفع القلم]] که از [[پیامبر(ص)]] روایت شده، مؤاخذهٔ نُه چیز از امت او برداشته شده است. یکی از آن نه چیز، [[حسادت|حسادتی]] است که با دست یا زبان ظاهر نشود؛ بنابراین، حسادت به خودی خود، تا زمانی که عکس العمل بیرونی نداشته و موجب زیان و ناراحتی برای کسی نشده [[گناه]] محسوب نمی‌شود.
در [[حدیث رفع ]] که از [[پیامبر(ص)]] روایت شده، مؤاخذه نُه چیز از [[امت اسلام|امت او]] برداشته شده است. یکی از آن نه چیز، [[حسادت|حسادتی]] است که با دست یا زبان ظاهر نشود؛ بنابراین، حسادت به خودی خود، تا زمانی که عکس العمل بیرونی نداشته و موجب زیان و ناراحتی برای کسی نشده باشد، [[گناه]] محسوب نمی‌شود.
 
بر همین اساس، حسد دارای سه مرتبه دانسته شده و حکم هر کدام بیان شده است. آن سه مرتبه چنین است:
 
# اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است، ولی خودش از این حالت، ناراحت و از این میل قلبی، [[تنفر|متنفر]] است؛ به همین دلیل در فکر چاره‌ای برای درمان خود است. این قسم از حسد، چون از [[اختیار انسان]] خارج است، مورد عفو پروردگار قرار می‌گیرد.
# اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است و از این حالت ناراحت نبوده و برای درمان آن تلاشی نمی‌کند. با این همه، در عمل، از دستورهای حسد پیروی نکرده و تنها در دل حسادت می‌ورزد. در حکم این قسم، میان عالمان اختلاف نظر است؛ البته در هر حال، حسد برای سلامت روانی انسان ضررهای فراوان دارد.
# اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است و این میل قلبی را دوست داشته و در ناگوارای‌هایی که به فردِ مورد حسادت می‌رسد، با گفتار یا رفتار، شادمانی خود را نشان می‌دهد. این مرتبه از حسد، ممنوع و [[حرام]] است.


== درمان ==
== درمان ==
{{اصلی|راه‌های درمان حسد}}برای درمان [[حسد]]، راهکارهای علمی و عملی گفته شده که برخی از آنها عبارتند از:
{{اصلی|راه‌های درمان حسد}}برای درمان حسد، راهکارهای علمی و عملی گفته شده که برخی از آنها عبارتند از:
 
توجه به گستردگی و فراوانی نعمت‌ها؛
{{ستون|۲}}
{{ستون|۲}}
* شناخت [[عوامل حسد]]؛
* توجه به گستردگی و فراوانی نعمت‌ها؛
* شناخت [[عوامل حسد]]؛<ref>اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶–۴۶۸.</ref>
* شناخت [[پیامدهای حسد]]؛
* شناخت [[پیامدهای حسد]]؛
* عملی نکردن فکر حسادت؛
* عملی نکردن فکر حسادت؛
* عمل بر ضد حسد؛
* عمل بر ضد حسد؛
* اظهار [[محبت]]؛
* اظهار [[محبت]]؛<ref name=":03">امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۱۲.</ref>
* خودداری از [[تجسس]]؛
* خودداری از [[تجسس]]؛
* درخواست از [[خدا]].
* درخواست از [[خدا]].<ref>حشر: ۱۰.</ref>
{{پایان}}
{{پایان}}
در بخش راه‌های عملی، عمل نکردن به فکرِ حسادت، مهمترین عامل جلوگیری از حسد دانسته شده است. عمل بر ضد حسد، راهکار دیگری است که در آن فرد، هر چه حسد به آن دستور می‌دهد، خلاف آن را انجام می‌دهد.
در بخش راه‌های عملی، عمل نکردن به فکرِ حسادت، مهمترین عامل جلوگیری از حسد دانسته شده است. عمل بر ضد حسد، راهکار دیگری است که در آن فرد، هر چه حسد به آن دستور می‌دهد، خلاف آن را انجام می‌دهد.
خط ۹۵: خط ۸۲:
| آیه = ۵
| آیه = ۵
| ترجمه = [به خدا پناه می‌برم] از زیان حسود، زمانی که حسد می‌ورزد.
| ترجمه = [به خدا پناه می‌برم] از زیان حسود، زمانی که حسد می‌ورزد.
}} به استعاذه و پناه بردن به خدا اشاره شده است.
}} به پناه بردن به خدا اشاره شده است.
 
گذشت از بدی‌های حسود و [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر مشکلاتی که او پیش پای انسان می‌گذارد، از دیگر راهکارها در برابر حسود است؛ زیرا او دنبال خستگی و بیچارگی دیگری است. انسان با استقامت، مانع رسیدن او به هدفش می‌شود.
 
راهکار دیگر، خودداری از رفتارهایی است که حسادت حسود را برمی‌انگیزد؛ مانند بیان موفقیت‌ها یا بزرگ جلوه دادن آنها.  


{{مطالعه بیشتر}}
[[گذشت]] از بدی‌های حسود و [[صبر]] و [[استقامت]] در برابر مشکلاتی که او پیش پای انسان می‌گذارد، از دیگر راهکارها در برابر حسود است؛ زیرا او دنبال خستگی و بیچارگی دیگری است. انسان با استقامت، مانع رسیدن او به هدفش می‌شود.


==مطالعه بيشتر==
راهکار دیگر، خودداری از رفتارهایی است که حسادت حسود را برمی‌انگیزد؛ مانند بیان موفقیت‌ها یا بزرگ جلوه دادن آنها.


* حسد و دروغ، شهيد سيد عبدالحسين دستغيب.
{{مطالعه بیشتر}}


<span></span>
== مطالعه بیشتر ==
* حسد و دروغ، سید عبدالحسین دستغیب.
* حسد، رضا صدر، ترجمه باقر خسرو شاهی، انتشارات حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات.


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = حسد
| شاخه فرعی۲ = حسد
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه = شد
  | تیترها =  
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت = الف
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۷

سؤال

حسد چیست؟ عوامل ایجاد آن، پیامدها و راه‌های درمان آن چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png



حسد یا رشک، به معنای آرزوی نابودی نعمتی است که در دست دیگران است؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد. پیامدهای حسد، شامل آسیب‌های فردی و اجتماعی، مانند بیماری‌های روانی و جسمی، انکار حکمت خدا و جرم و جنایت است.

دشمنی، کینه، برتری‌طلبی و تکبر، برخی از انگیزه‌های حسادت شمرده شده است. برای درمان حسد، شناخت پیامدها و انگیزه‌های آن و تلاش برای رفع عوامل آن ضروری است. عملی نکردن فکر حسادت و عمل بر ضد حسد از دیگر راهکارهای درمان حسد دانسته شده است.

حسادت تا زمانی که در قلب است و منجر به عکس‌العمل بیرونی نشده، گناه محسوب نمی‌شود؛ ولی آسیب‌های روحی و روانی آن باقی است.

مفهوم‌شناسی

«حسد» که برابر فارسی آن «رشک» است، به معنای آرزوی نابودی نعمتی است که در دست دیگران است؛ خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد؛ بنابراین فکر حسود در ویران شدن نعمت‌های دیگران متمرکز شده و برای او مهم نیست که آن نعمت به او منتقل شود.[۱] مفهوم ضدِّ حسد «خیرخواهی» است، که به معنای آرزوی رسیدنِ نعمت به دیگران است.[۲]

حسادت یک واکنش هیجانی است و جلوه‌های مختلفی دارد؛ ممکن است به صورت مستقیم و برخورد فیزیکی، یا غیر مستقیم مثل بدگویی در خفا و چاپلوسی در ظاهر، بروز کند.

حسد با غبطه متفاوت است. غبطه عبارت است از اینکه انسان نعمتی که در دست دیگری است را آرزو کند، بدون اینکه آرزوی از بین رفتن آن نعمت را نسبت به دیگری داشته باشد.[۳]

جایگاه

حسد از بدترین و خبیث‌ترین اخلاق‌ها شمرده شده است. در آیه ﴿أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَیٰ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه؛ [آنان] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده، حسد می‌ورزند.(نساء:۵۴) به یکی از ویژگی‌های حسودان اشاره شده و پیامبر اسلام(ص) بر اساس این آیه، حسودان را دشمنان نعمت خدا معرفی کرده است.[۴]

در آیه ﴿وَمِن شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد؛ و [پناه می‌برم به خدا] از زیان حسود، زمانی که حسد می‌ورزد.(فلق:۵) به حسد اشاره شده و سفارش شده از شر حسود به خدا پناه برده شود.

حسد در همه طبقات مردم وجود داشته و اختصاص به صنف یا دسته‌ای خاص ندارد. حتی در طبقه مرفه جامعه نیز حسادت وجود دارد. شخص حسود هر چند خود از دیگران دارایی بیشتری داشته باشد؛ ولی به همان اندازه‌ای که دیگران دارند، به آنها حسادت می‌ورزد. پس حسد، همان طوری که از زیردست نسبت به بالادست رخ می‌دهد، از بالا به پایین نیز روی می‌دهد. حسادت از مساوی به مساوی نیز وجود دارد، که بیشتر میان هم‌گروه‌ها، دوستان و خویشان رخ می‌دهد.

عوامل

انگیزه‌های حسادت را گوناگون دانسته‌اند. برخی از آنها چنین است:

  • دشمنی و کینه: وقتی انسان نسبت به کسی دشمنی و کینه دارد، از خوشی او ناراحت، و از رنج و زحمت او خشنود می‌شود.
  • برتری طلبی: برای کسی که دچار برتری‌طلبی است، سخت است دیگران نسبت به او بهتر و برتر باشند.
  • تکبر: شخص متکبر، از اینکه دیگری نعمتی به دست آورد هراس دارد؛ زیرا در این صورت، آن فرد از او پیروی نکرده، و چه بسا هم‌ردیف یا بالاتر از او قرار بگیرد.

پیامدها

برای حسد پیامدها و آسیب‌های گوناگونی برشمرده‌اند، که برخی از آنها چنین‌اند:

فرد حسود با دیدن خوشی‌های دیگران در اندوهی دائمی بوده و به دلیل اندوه درونی، به بیماری‌های جسمی نیز مبتلا می‌شود. حسود در حقیقت، به نحوه تقسیم نعمت‌ها توسط خدا اعتراض دارد؛ بنابراین حکمت و عدل الهی را انکار می‌کند.

حسادت باعث می‌شود انرژی فرد در راه ویران کردن سرمایه‌های فردی و اجتماعی مصرف شده و حتی منجر به جرم و جنایت‌هایی مانند دزدی و قتل شود.

احکام

در حدیث رفع که از پیامبر(ص) روایت شده، مؤاخذه نُه چیز از امت او برداشته شده است. یکی از آن نه چیز، حسادتی است که با دست یا زبان ظاهر نشود؛ بنابراین، حسادت به خودی خود، تا زمانی که عکس العمل بیرونی نداشته و موجب زیان و ناراحتی برای کسی نشده باشد، گناه محسوب نمی‌شود.

بر همین اساس، حسد دارای سه مرتبه دانسته شده و حکم هر کدام بیان شده است. آن سه مرتبه چنین است:

  1. اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است، ولی خودش از این حالت، ناراحت و از این میل قلبی، متنفر است؛ به همین دلیل در فکر چاره‌ای برای درمان خود است. این قسم از حسد، چون از اختیار انسان خارج است، مورد عفو پروردگار قرار می‌گیرد.
  2. اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است و از این حالت ناراحت نبوده و برای درمان آن تلاشی نمی‌کند. با این همه، در عمل، از دستورهای حسد پیروی نکرده و تنها در دل حسادت می‌ورزد. در حکم این قسم، میان عالمان اختلاف نظر است؛ البته در هر حال، حسد برای سلامت روانی انسان ضررهای فراوان دارد.
  3. اینکه شخص حسود، بدخواه دیگران است و این میل قلبی را دوست داشته و در ناگوارای‌هایی که به فردِ مورد حسادت می‌رسد، با گفتار یا رفتار، شادمانی خود را نشان می‌دهد. این مرتبه از حسد، ممنوع و حرام است.

درمان

برای درمان حسد، راهکارهای علمی و عملی گفته شده که برخی از آنها عبارتند از:

در بخش راه‌های عملی، عمل نکردن به فکرِ حسادت، مهمترین عامل جلوگیری از حسد دانسته شده است. عمل بر ضد حسد، راهکار دیگری است که در آن فرد، هر چه حسد به آن دستور می‌دهد، خلاف آن را انجام می‌دهد.

درخواست از خدا، کمک گرفتن از نماز و توسل به معصومان(ع) مواردی است که انسان را در درمان حسد، یاری می‌رساند.

شیوه برخورد با حسود

برای برخورد با حسود و در امان ماندن از شر او، پناه بردن به خدا و توکل به او مؤثر دانسته شده است. در آیه ﴿وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَد؛ [به خدا پناه می‌برم] از زیان حسود، زمانی که حسد می‌ورزد.(فلق:۵) به پناه بردن به خدا اشاره شده است.

گذشت از بدی‌های حسود و صبر و استقامت در برابر مشکلاتی که او پیش پای انسان می‌گذارد، از دیگر راهکارها در برابر حسود است؛ زیرا او دنبال خستگی و بیچارگی دیگری است. انسان با استقامت، مانع رسیدن او به هدفش می‌شود.

راهکار دیگر، خودداری از رفتارهایی است که حسادت حسود را برمی‌انگیزد؛ مانند بیان موفقیت‌ها یا بزرگ جلوه دادن آنها.


مطالعه بیشتر

  • حسد و دروغ، سید عبدالحسین دستغیب.
  • حسد، رضا صدر، ترجمه باقر خسرو شاهی، انتشارات حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات.

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر و (دیگران)، تفسیر نمونه، ج۳ ص۴۲۳.
  2. اقتباس از (سه رساله) فیض کاشانی، محسن، عزلت، کینه و حسد، مذمت دنیا، ترجمه اسدالله ناصح، نشر نهضت زنان مسلمان، جلد دوم، ص۱۸ تا ۲۲.
  3. سلطانی، غلامرضا، تکامل در پرتور اخلاق، ج۱، ص۹۵.
  4. فیض کاشانی، محجه البیضاء، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین، ج۵، ص۳۲۷.
  5. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶؛ آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ص۱۴۱.
  6. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۷۳، ص۲۵۶.
  7. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۳۲۷.
  8. موسوی خمینی، روح‌الله، چهل حدیث، ص۱۱۲.
  9. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۲۳.
  10. اقتباس از معراج السعاده، ص۴۶۶–۴۶۸.
  11. امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۱۲.
  12. حشر: ۱۰.