علتهای شکلگیری غلات شیعه در جعل حدیث: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
علل شکلگیری غلات شیعه | علل شکلگیری غلات شیعه و انگیزه ایشان برای جعل حدیث، در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) چه بود؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
علتهای پیدایش و شکلگیری [[غالیان]] شیعه در [[جعل حدیث]] عبارتند از، حبّ افراطی، جهالت و نادانی، برداشتهای انحرافی از روایات، دشمنی با [[اهل بیت(ع)]] و [[اسلام]]، جاهطلبیهای سیاسی، تمایلات دنیوی، اباحیگری و فرار از واجبات دینی. | |||
از نظر تاریخی در زمان [[امام باقر(ع)]] و [[امام صادق(ع)]] بستر حضور این گرایشها بیشتر بوده است. | |||
==پیدایش غالیان در حوزه حدیث شیعه== | |||
یکی از حوادث مهم و قابل اعتنا در تاریخ شیعه، پیدایش غالیان و تأثیرگذاری آنها بر حوزه حدیثی [[شیعه]] در دورهای خاص است و مخالفان شیعه از بدنامی آنان بر ضد شیعه استفاده کردهاند. | |||
مقصود از غالی کسی است که منزلتی ربوبی و الهی برای ائمه تصور کند. غالیان با اثبات مقام [[ربوبیت]] برای [[امامان]]، به تحریف فرهنگ شیعی پرداخته و بسیاری از محرمات را [[حلال]] کردند و به اسم تشیع مرتکب معاصی شدند. ریشه غالیان به دوران [[امام علی(ع)]] بازمیگردد، امّا تأثیرگذاری آنان در حوزه فرهنگ شیعه مربوط به دوره امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع) است. | |||
غالیان با انتساب خود به جامعه شیعی و پنهان ماندن در بین شیعیان، بافتههای خود را [[حدیث]] مینامیدند و آن را به معصومین(ع) نسبت میدادند و با این کار انحرافی، فرهنگ شیعی را مسموم میساختند؛ ولی امامان و عالمان شیعه به مبارزه با آنان پرداختند.<ref>مدرسان دانشکده علوم حدیث، دانش حدیث، قم، جمال، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش، ص۶۰.</ref> | |||
در این دوره اهل بیت(ع) با [[دروغ]]گویانی روبه رو بودند که سعی در تغییر دادن چهره واقعی آنان داشتهاند. این دروغپردازان، مناقب و فضایل غیر معقولی را به اهل بیت(ع) نسبت میدادند و گاه آنان را تا حد خدایی بالا میبردند. امامان معصوم، این توطئه را افشا و آن را دسیسهای از سوی دشمنان خود دانستند و به جد و جهد، به مبارزه با آنان پرداختند و از پیروان خویش خواستند تا از آنان بیزاری جویند و غالیان را کافر و هلاکت یافته خواندند و احادیث آنان را جعلی و ساختگی و سراسر بیاعتبار، اعلام کردند.<ref>مسعودی، عبدالهادی، در پرتو حدیث، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۹۲ش، ص۳۱۵.</ref> | |||
==عقاید غلات== | |||
عقایدی که غلات نسبت به ائمه(ع) بیان میکردند، از این قرار بود: | |||
#قائل شدن به الوهیّت و خدایی ائمه و اثبات صفاتی مانند خالقیّت و رزاقیّت برای آنان. | |||
#قائل شدن به [[نبوت]] ایشان. | |||
#اثبات [[علم غیب]] ذاتی و مطلق برای ایشان. | |||
==ریشهها و علل پیدایش غلوّ== | |||
پیدایش غالیان در جعل احادیث شیعه وابسته به عوامل متعددی است که باعث شده تا این گروه انحرافی از فرصت به وجود آمده به سود منافع خود بهرهبرداری نماید: | |||
===عوامل نفسانی=== | |||
*'''حبّ افراطی''': با توجه به فضائل فراوان امامان(ع)، عدّهای در این زمینه افراط نمودند. [[امام سجاد(ع)]] یکی از علل غلوّ را، دوست داشتن افراطی مطرح میکنند: {{عربی|إِنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا سَیُحِبُّونَّا حَتَّی یَقُولُوا فِینَا مَا قَالَتِ الْیَهُودُ فِی عُزَیْرٍ وَ مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ فَلَا هُمْ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُم|ترجمه=گروهی از شیعیان در آینده ما را به حدی دوست میدارند که آنچه یهود درباره عُزیر نبیّ و نصارا درباره عیسی، گفتهاند (پسر خدا خواندن آنها) در مورد ما میگویند؛ درحالی که نه آنان از ما هستند و نه ما از آنان}}.<ref>مجلسی، محمّد باقر، بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۸۸، حدیث ۴۴.</ref> | |||
بی شک حبّ افراطی، از زمینههای جعل حدیث نیز بوده است. شهید مطهری در اینباره مینویسد: یکی از آثار حبّ و بغض افراطی نسبت به مولی، جعل و وضع احادیث است.<ref>مطهری، مرتضی، یادداشتها، صدرا، ج۹، ص۲۸۶.</ref> | |||
*'''جهالت و نادانی''': در بعضی روایات، جهل و ناآگاهی مردم به عنوان یکی از علل غلوّ ذکر شده است. [[امام رضا(ع)]] در اینباره چنین فرمودهاند: {{عربی|إِنَّ هَؤُلَاءِ الضُّلَّالَ الْکَفَرَه مَا أُتُوا إِلَّا مِنْ قِبَلِ جَهْلِهِمْ|ترجمه=همانا این افراد به شدّت گمراه و کافر، آنچه میآورند، تنها از ناحیه جهلشان است}}.<ref>طبرسی، احمدی، احتجاج، مشهد، مرتضی، چاپ اول۱، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۳۷.</ref> | |||
عدهای از جاهلان و کوته فکران، وقتی مناقب فراوان ائمه اطهار(ع)، شجاعت، علم و خبرهای غیبی ایشان را میشنیدند، از روی جهالت و کوته فکری، جنبه الوهیتی برای آنها قائل میشدند. البتّه این علّت فقط درباره مردم ساده دلی که پیروان بعضی از فرقههای غلات را تشکیل میدادند، مصداق پیدا میکند. | |||
بدون | *'''برداشتهای غلط و انحرافی از روایات''': غالیان بر اساس ظاهر برخی از روایات و بدون توجّه به این که مفاد ظاهری این روایات، با اصول اسلامی منافات دارد، به همان ظاهر معتقد شدهاند. به عنوان نمونه: {{عربی|سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ یَرْوُونَ عَنْ أَبِیکَ یَقُولُونَ: إِنَّ أَبَاکَ قَالَ: إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ؛ فَهُمْ یَسْتَحِلُّونَ بَعْدَ ذَلِکَ کُلَّ مُحَرَّمٍ. قَالَ: مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ أَبِی: إِذَا عَرَفْتَ الْحَقَّ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ خَیْرٍ یُقْبَلُ مِنْک|ترجمه=از حضرت صادق سؤال شد که این خبیثها از پدرتان روایت میکنند که ایشان فرمود: «معرفت که پیدا کردی، هرکارخواهی، بکن». و بر این اساس، هر حرامی را حلال میشمردند. امام صادق(ع) فرمود: «چه طور؟! خداوند ایشان را لعنت کند! پدرم منظورش این بود که پس از شناخت حقّ، هر کار خیری خواستی انجام ده، که از تو قبول میشود}}.<ref>ابن بابویه، محمّد، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۱۸۱، حدیث ۱؛ کلینی، محمّد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶۴، حدیث ۵.</ref> | ||
===عوامل سیاسی=== | |||
در | *'''دشمنی با اسلام و اهل بیت(ع)''': در برخی از موارد، دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) مانند امویان و عبّاسیان، برای مخدوش کردن چهره واقعی ائمه و در مواردی تخریب چهره واقعی اسلام، با سخنان غالیانه و نشر آن تلاش میکردند تا به اهداف سیاسی خویش دست یابند. | ||
[[امام رضا(ع)]] در اینباره فرمودند: {{عربی|إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَی ثَلَاثَه أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ … فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا کَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَی الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا|ترجمه=مخالفان ما روایاتی را درخصوص فضائل ما جعل کردند و آنها را سه قسم کردند: یک دسته اخبار مشتمل بر غلوّ است؛.. وقتی مردم سخنان غالیانه را در مورد ما بشنوند، شیعیان ما را تکفیر میکنند و آنها را به اعتقاد به ربوبیّت ما منسوب میکنند}}.<ref>صدوق، محمّد، عیون أخبار الرّضا علیه السّلام، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۳۰۴.</ref> | |||
*'''جاه طلبیهای سیاسی''': امامت [[امام باقر(ع)]] مصادف با شروع نشانههای ضعف و سستی در حکومت [[بنیامیه]] بود. درآن زمان، گروههای مختلف مردم از گوشه و کنار مملکت اسلامی، نهضتهایی را علیه بنیامیه شروع کرده بودند و عمده دعوت این نهضتها، بر مبنای طرفداری از اهل بیت(ع) بود. درآن زمان، گر چه ائمه معصومین به واسطه شناختی که از سران این نهضتها داشتند، در آنها شرکت نداشتند، امّا به شدت مورد علاقه و محبّت مردم قرار گرفته بودند. این بود که دنیا طلبان پنداشتند برای رسیدن به مطامع خود، فرصت خوبی به دست آوردهاند. عدهای از آنها با عنوان کردن صفات غلو آمیز درباره ائمه و حتی رساندن آنان به نبوت و الوهیت، سعی کردند خود را به عنوان امام یا وصی از طرف ائمه(ع) به مردم معرفی کنند و از احساسات بیشائبه مردم در راه اهداف دنیوی خود بهرهبرداری کنند. | |||
به همین جهت است که بیشترین ظهور و بروز غلات مربوط به زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) میباشد که حکومت مرکزی، تسلط چندانی بر اوضاع نداشت و مردم عادی میتوانستند محبت خود به اهل بیت(ع) را ابراز کنند و غلات از این محبت سوء استفاده میکردند.<ref>نگاه کنید به صفری فروشانی، نعمت الله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۹۳–۹۶.</ref> | |||
مثلا ابوالخطاب با غلو درباره ائمه(ع) و ادعای وصایت و نبوت خود، سعی در جذب نیرو (شاید برای قیام) کرد و با رواج بی بند و باری، فساد، اباحه و مجاز شمردن شهوات، توانست عده زیادی از فاسدان آن زمان کوفه را به گرد خود جمع کند. | |||
=== عامل اقتصادی (تمایلات دنیوی)=== | |||
سران غالی، تلاش میکردند با جعل ادّعای غلوّ آمیز الوهیّت یا نبوّت برای ائمه(ع)، نبوّت یا امامت خویش را به اثبات برسانند. به عنوان نمونه ابوالخطاب مدّعی شد، امام صادق(ع) او را قیّم و وصیّ بعد از خودش قرار داده و اسم اعظم را به او تعلیم کرده است. هم چنین مدّعی نبوّت و رسالت شد و حتّی خود را در زمره ملائکه و فرستادگان به سوی زمینیان و حجّت بر آنها معرفی کرد.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۴۲؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۵۱، به نقل از مقاله ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع).</ref> | |||
ادعای نبوّت آنها موجب میشد، پول و ثروت به سمت آنان سرازیر شود. کشی روایتی نقل نموده که برخی از جاهلانی که با امام صادق(ع) ارتباط داشتند، به منظور ارتزاق از مردم و گرفتن درهمهای ایشان، احادیثی بر حضرت میبستند.<ref>طوسی، محمّد، رجال کشی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۴.</ref> | |||
===عوامل اعتقادی=== | |||
امام | *'''اباحیگری و فرار از واجبات دینی''': امام صادق(ع) دراین باره فرمودند: {{عربی|لَعَنَ اللَّهُ الْغُلَاة وَ الْمُفَوِّضَة فَإِنَّهُمْ صَغَّرُوا عِصْیَانَ اللَّهِ وَ کَفَرُوا بِهِ وَ أَشْرَکُوا وَ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فِرَاراً مِنْ إِقَامَة الْفَرَائِضِ وَ أَدَاءِ الْحُقُوقِ|ترجمه= خداوند غالیان و مفوضه را لعنت کند؛ آنها نافرمانی خدا را کوچک شمردند و به خداوند کفر ورزیدند و مشرک شدند و گمراه شدند و گمراه نمودند؛ غالیان به جهت فرار از بر پاداشتن واجبات و ادای حقوق، چنین نمودند}}.<ref>صدوق، محمّد، علل الشرایع، قم، داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵، ج۱، ص۲۲۷.</ref> | ||
یکی از اصحاب امام صادق(ع) روایتی را بر آن حضرت عرضه میکند؛ روایتی که غالیان آن را منتسب به امام ساختهاند: {{عربی|رُوِیَ عَنْکُمْ أَنَّ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ وَ الْأَنْصَابَ وَ الْأَزْلَامَ رِجَالٌ فَقَالَ: «مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیُخَاطِبَ خَلْقَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ|ترجمه=از شما روایت شده که شراب و قمار (تمام گناهان بزرگ)، تمثالهایی از افراد هستند؟! امام فرمودند: «خداوند به گونهای که مردم نفهمند، سخن نمیگوید}}<ref>رجال کشی، پیشین، ص۲۹۱.</ref> | |||
این گونه معنی کردن و تأویل بردن احکام و آیات، بیشتر با اغراضی شیطانی انجام گرفته است. تا هم خود از شهوات حیوانی بهره ببرند و هم خیل پیروان دنیا پرست را به دور خود انبوه کنند. عرضه حدیث دیگری نشان میدهد که اینگونه تأویلها، در احادیث امام باقر(ع) هم صورت گرفته است.<ref>صدوق، محمّد، معانی الأخبار، ص۱۸۲</ref> | |||
به | *'''اختلافات فرقهای''': هریک از فرقهها، به منظور اثبات حقانیّت و مشروعیّت خویش در اجتماعات، حقّ و حقیقت را تنها در مذهب و در رهبران خویش تصوّر مینمودند و در سایه اختلافات در موضوع امامت بود که عقاید غالیانه رشد کرد. | ||
*'''تأثیرات ادیان خارجی''': تأثیرات ادیان قبل از اسلام مانند یهود، مسیحیت، زرتشتیان و ادیان هندی به خاطر وجود اندیشههای غلو آمیز در آنها، سبب شده برخی از مسلمانان با تاثیرپذیری از آنها، عقاید غالیانهای پیدا کنند. | |||
==مطالعه بیشتر== | |||
*نعمتالله صفری فروشانی، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی. | |||
*مقاله «ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه علیهم السّلام» یدالله حاجیزاده و دیگران، فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال چهارم ۱۳۹۲ش، شماره ۱۲، ص۱۰۹–۱۳۶. | |||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = ادیان و مذاهب | |||
|شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ = اسلام | ||
|شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ = شیعه | ||
|شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = فرقه های شیعه | ||
| شاخه فرعی۴ = | |||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = شد | |||
| تیترها = شد | |||
| ویرایش = | |||
| لینکدهی = شد | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = شد | |||
| تغییر مسیر = شد | |||
| ارجاعات = | |||
| بازبینی = شد | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = ج | |||
| کیفیت = ج | |||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:غلات]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۶
علل شکلگیری غلات شیعه و انگیزه ایشان برای جعل حدیث، در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) چه بود؟
علتهای پیدایش و شکلگیری غالیان شیعه در جعل حدیث عبارتند از، حبّ افراطی، جهالت و نادانی، برداشتهای انحرافی از روایات، دشمنی با اهل بیت(ع) و اسلام، جاهطلبیهای سیاسی، تمایلات دنیوی، اباحیگری و فرار از واجبات دینی.
از نظر تاریخی در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بستر حضور این گرایشها بیشتر بوده است.
پیدایش غالیان در حوزه حدیث شیعه
یکی از حوادث مهم و قابل اعتنا در تاریخ شیعه، پیدایش غالیان و تأثیرگذاری آنها بر حوزه حدیثی شیعه در دورهای خاص است و مخالفان شیعه از بدنامی آنان بر ضد شیعه استفاده کردهاند.
مقصود از غالی کسی است که منزلتی ربوبی و الهی برای ائمه تصور کند. غالیان با اثبات مقام ربوبیت برای امامان، به تحریف فرهنگ شیعی پرداخته و بسیاری از محرمات را حلال کردند و به اسم تشیع مرتکب معاصی شدند. ریشه غالیان به دوران امام علی(ع) بازمیگردد، امّا تأثیرگذاری آنان در حوزه فرهنگ شیعه مربوط به دوره امام محمد باقر و امام جعفر صادق(ع) است.
غالیان با انتساب خود به جامعه شیعی و پنهان ماندن در بین شیعیان، بافتههای خود را حدیث مینامیدند و آن را به معصومین(ع) نسبت میدادند و با این کار انحرافی، فرهنگ شیعی را مسموم میساختند؛ ولی امامان و عالمان شیعه به مبارزه با آنان پرداختند.[۱]
در این دوره اهل بیت(ع) با دروغگویانی روبه رو بودند که سعی در تغییر دادن چهره واقعی آنان داشتهاند. این دروغپردازان، مناقب و فضایل غیر معقولی را به اهل بیت(ع) نسبت میدادند و گاه آنان را تا حد خدایی بالا میبردند. امامان معصوم، این توطئه را افشا و آن را دسیسهای از سوی دشمنان خود دانستند و به جد و جهد، به مبارزه با آنان پرداختند و از پیروان خویش خواستند تا از آنان بیزاری جویند و غالیان را کافر و هلاکت یافته خواندند و احادیث آنان را جعلی و ساختگی و سراسر بیاعتبار، اعلام کردند.[۲]
عقاید غلات
عقایدی که غلات نسبت به ائمه(ع) بیان میکردند، از این قرار بود:
- قائل شدن به الوهیّت و خدایی ائمه و اثبات صفاتی مانند خالقیّت و رزاقیّت برای آنان.
- قائل شدن به نبوت ایشان.
- اثبات علم غیب ذاتی و مطلق برای ایشان.
ریشهها و علل پیدایش غلوّ
پیدایش غالیان در جعل احادیث شیعه وابسته به عوامل متعددی است که باعث شده تا این گروه انحرافی از فرصت به وجود آمده به سود منافع خود بهرهبرداری نماید:
عوامل نفسانی
- حبّ افراطی: با توجه به فضائل فراوان امامان(ع)، عدّهای در این زمینه افراط نمودند. امام سجاد(ع) یکی از علل غلوّ را، دوست داشتن افراطی مطرح میکنند: «إِنَّ قَوْماً مِنْ شِیعَتِنَا سَیُحِبُّونَّا حَتَّی یَقُولُوا فِینَا مَا قَالَتِ الْیَهُودُ فِی عُزَیْرٍ وَ مَا قَالَتِ النَّصَارَی فِی عِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ فَلَا هُمْ مِنَّا وَ لَا نَحْنُ مِنْهُم؛ گروهی از شیعیان در آینده ما را به حدی دوست میدارند که آنچه یهود درباره عُزیر نبیّ و نصارا درباره عیسی، گفتهاند (پسر خدا خواندن آنها) در مورد ما میگویند؛ درحالی که نه آنان از ما هستند و نه ما از آنان».[۳]
بی شک حبّ افراطی، از زمینههای جعل حدیث نیز بوده است. شهید مطهری در اینباره مینویسد: یکی از آثار حبّ و بغض افراطی نسبت به مولی، جعل و وضع احادیث است.[۴]
- جهالت و نادانی: در بعضی روایات، جهل و ناآگاهی مردم به عنوان یکی از علل غلوّ ذکر شده است. امام رضا(ع) در اینباره چنین فرمودهاند: «إِنَّ هَؤُلَاءِ الضُّلَّالَ الْکَفَرَه مَا أُتُوا إِلَّا مِنْ قِبَلِ جَهْلِهِمْ؛ همانا این افراد به شدّت گمراه و کافر، آنچه میآورند، تنها از ناحیه جهلشان است».[۵]
عدهای از جاهلان و کوته فکران، وقتی مناقب فراوان ائمه اطهار(ع)، شجاعت، علم و خبرهای غیبی ایشان را میشنیدند، از روی جهالت و کوته فکری، جنبه الوهیتی برای آنها قائل میشدند. البتّه این علّت فقط درباره مردم ساده دلی که پیروان بعضی از فرقههای غلات را تشکیل میدادند، مصداق پیدا میکند.
- برداشتهای غلط و انحرافی از روایات: غالیان بر اساس ظاهر برخی از روایات و بدون توجّه به این که مفاد ظاهری این روایات، با اصول اسلامی منافات دارد، به همان ظاهر معتقد شدهاند. به عنوان نمونه: «سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فَقِیلَ لَهُ: إِنَّ هَؤُلَاءِ الْأَخَابِثَ یَرْوُونَ عَنْ أَبِیکَ یَقُولُونَ: إِنَّ أَبَاکَ قَالَ: إِذَا عَرَفْتَ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ؛ فَهُمْ یَسْتَحِلُّونَ بَعْدَ ذَلِکَ کُلَّ مُحَرَّمٍ. قَالَ: مَا لَهُمْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ إِنَّمَا قَالَ أَبِی: إِذَا عَرَفْتَ الْحَقَّ فَاعْمَلْ مَا شِئْتَ مِنْ خَیْرٍ یُقْبَلُ مِنْک؛ از حضرت صادق سؤال شد که این خبیثها از پدرتان روایت میکنند که ایشان فرمود: «معرفت که پیدا کردی، هرکارخواهی، بکن». و بر این اساس، هر حرامی را حلال میشمردند. امام صادق(ع) فرمود: «چه طور؟! خداوند ایشان را لعنت کند! پدرم منظورش این بود که پس از شناخت حقّ، هر کار خیری خواستی انجام ده، که از تو قبول میشود».[۶]
عوامل سیاسی
- دشمنی با اسلام و اهل بیت(ع): در برخی از موارد، دشمنان اسلام و اهل بیت(ع) مانند امویان و عبّاسیان، برای مخدوش کردن چهره واقعی ائمه و در مواردی تخریب چهره واقعی اسلام، با سخنان غالیانه و نشر آن تلاش میکردند تا به اهداف سیاسی خویش دست یابند.
امام رضا(ع) در اینباره فرمودند: «إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَی ثَلَاثَه أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ … فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا کَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَی الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا؛ مخالفان ما روایاتی را درخصوص فضائل ما جعل کردند و آنها را سه قسم کردند: یک دسته اخبار مشتمل بر غلوّ است؛.. وقتی مردم سخنان غالیانه را در مورد ما بشنوند، شیعیان ما را تکفیر میکنند و آنها را به اعتقاد به ربوبیّت ما منسوب میکنند».[۷]
- جاه طلبیهای سیاسی: امامت امام باقر(ع) مصادف با شروع نشانههای ضعف و سستی در حکومت بنیامیه بود. درآن زمان، گروههای مختلف مردم از گوشه و کنار مملکت اسلامی، نهضتهایی را علیه بنیامیه شروع کرده بودند و عمده دعوت این نهضتها، بر مبنای طرفداری از اهل بیت(ع) بود. درآن زمان، گر چه ائمه معصومین به واسطه شناختی که از سران این نهضتها داشتند، در آنها شرکت نداشتند، امّا به شدت مورد علاقه و محبّت مردم قرار گرفته بودند. این بود که دنیا طلبان پنداشتند برای رسیدن به مطامع خود، فرصت خوبی به دست آوردهاند. عدهای از آنها با عنوان کردن صفات غلو آمیز درباره ائمه و حتی رساندن آنان به نبوت و الوهیت، سعی کردند خود را به عنوان امام یا وصی از طرف ائمه(ع) به مردم معرفی کنند و از احساسات بیشائبه مردم در راه اهداف دنیوی خود بهرهبرداری کنند.
به همین جهت است که بیشترین ظهور و بروز غلات مربوط به زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) میباشد که حکومت مرکزی، تسلط چندانی بر اوضاع نداشت و مردم عادی میتوانستند محبت خود به اهل بیت(ع) را ابراز کنند و غلات از این محبت سوء استفاده میکردند.[۸]
مثلا ابوالخطاب با غلو درباره ائمه(ع) و ادعای وصایت و نبوت خود، سعی در جذب نیرو (شاید برای قیام) کرد و با رواج بی بند و باری، فساد، اباحه و مجاز شمردن شهوات، توانست عده زیادی از فاسدان آن زمان کوفه را به گرد خود جمع کند.
عامل اقتصادی (تمایلات دنیوی)
سران غالی، تلاش میکردند با جعل ادّعای غلوّ آمیز الوهیّت یا نبوّت برای ائمه(ع)، نبوّت یا امامت خویش را به اثبات برسانند. به عنوان نمونه ابوالخطاب مدّعی شد، امام صادق(ع) او را قیّم و وصیّ بعد از خودش قرار داده و اسم اعظم را به او تعلیم کرده است. هم چنین مدّعی نبوّت و رسالت شد و حتّی خود را در زمره ملائکه و فرستادگان به سوی زمینیان و حجّت بر آنها معرفی کرد.[۹]
ادعای نبوّت آنها موجب میشد، پول و ثروت به سمت آنان سرازیر شود. کشی روایتی نقل نموده که برخی از جاهلانی که با امام صادق(ع) ارتباط داشتند، به منظور ارتزاق از مردم و گرفتن درهمهای ایشان، احادیثی بر حضرت میبستند.[۱۰]
عوامل اعتقادی
- اباحیگری و فرار از واجبات دینی: امام صادق(ع) دراین باره فرمودند: «لَعَنَ اللَّهُ الْغُلَاة وَ الْمُفَوِّضَة فَإِنَّهُمْ صَغَّرُوا عِصْیَانَ اللَّهِ وَ کَفَرُوا بِهِ وَ أَشْرَکُوا وَ ضَلُّوا وَ أَضَلُّوا فِرَاراً مِنْ إِقَامَة الْفَرَائِضِ وَ أَدَاءِ الْحُقُوقِ؛ خداوند غالیان و مفوضه را لعنت کند؛ آنها نافرمانی خدا را کوچک شمردند و به خداوند کفر ورزیدند و مشرک شدند و گمراه شدند و گمراه نمودند؛ غالیان به جهت فرار از بر پاداشتن واجبات و ادای حقوق، چنین نمودند».[۱۱]
یکی از اصحاب امام صادق(ع) روایتی را بر آن حضرت عرضه میکند؛ روایتی که غالیان آن را منتسب به امام ساختهاند: «رُوِیَ عَنْکُمْ أَنَّ الْخَمْرَ وَ الْمَیْسِرَ وَ الْأَنْصَابَ وَ الْأَزْلَامَ رِجَالٌ فَقَالَ: «مَا کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِیُخَاطِبَ خَلْقَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ؛ از شما روایت شده که شراب و قمار (تمام گناهان بزرگ)، تمثالهایی از افراد هستند؟! امام فرمودند: «خداوند به گونهای که مردم نفهمند، سخن نمیگوید»[۱۲]
این گونه معنی کردن و تأویل بردن احکام و آیات، بیشتر با اغراضی شیطانی انجام گرفته است. تا هم خود از شهوات حیوانی بهره ببرند و هم خیل پیروان دنیا پرست را به دور خود انبوه کنند. عرضه حدیث دیگری نشان میدهد که اینگونه تأویلها، در احادیث امام باقر(ع) هم صورت گرفته است.[۱۳]
- اختلافات فرقهای: هریک از فرقهها، به منظور اثبات حقانیّت و مشروعیّت خویش در اجتماعات، حقّ و حقیقت را تنها در مذهب و در رهبران خویش تصوّر مینمودند و در سایه اختلافات در موضوع امامت بود که عقاید غالیانه رشد کرد.
- تأثیرات ادیان خارجی: تأثیرات ادیان قبل از اسلام مانند یهود، مسیحیت، زرتشتیان و ادیان هندی به خاطر وجود اندیشههای غلو آمیز در آنها، سبب شده برخی از مسلمانان با تاثیرپذیری از آنها، عقاید غالیانهای پیدا کنند.
مطالعه بیشتر
- نعمتالله صفری فروشانی، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
- مقاله «ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه علیهم السّلام» یدالله حاجیزاده و دیگران، فصلنامه پژوهشی تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی، سال چهارم ۱۳۹۲ش، شماره ۱۲، ص۱۰۹–۱۳۶.
منابع
- ↑ مدرسان دانشکده علوم حدیث، دانش حدیث، قم، جمال، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش، ص۶۰.
- ↑ مسعودی، عبدالهادی، در پرتو حدیث، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ۱۳۹۲ش، ص۳۱۵.
- ↑ مجلسی، محمّد باقر، بحار الأنوار، ج۲۵، ص۲۸۸، حدیث ۴۴.
- ↑ مطهری، مرتضی، یادداشتها، صدرا، ج۹، ص۲۸۶.
- ↑ طبرسی، احمدی، احتجاج، مشهد، مرتضی، چاپ اول۱، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۳۷.
- ↑ ابن بابویه، محمّد، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ اول، ۱۴۰۳ ق، ص۱۸۱، حدیث ۱؛ کلینی، محمّد، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۶۴، حدیث ۵.
- ↑ صدوق، محمّد، عیون أخبار الرّضا علیه السّلام، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۳۰۴.
- ↑ نگاه کنید به صفری فروشانی، نعمت الله، غالیان، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۸ش، ص۹۳–۹۶.
- ↑ نوبختی، فرق الشیعه، ص۴۲؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۵۱، به نقل از مقاله ریشهها و علل پیدایش غلو در عصر ائمه(ع).
- ↑ طوسی، محمّد، رجال کشی، مشهد، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، ۱۴۰۹ق، ص۳۲۴.
- ↑ صدوق، محمّد، علل الشرایع، قم، داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵، ج۱، ص۲۲۷.
- ↑ رجال کشی، پیشین، ص۲۹۱.
- ↑ صدوق، محمّد، معانی الأخبار، ص۱۸۲