فرق اسلام با ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز (اصلاح ارقام)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:
==شأن نزول آیه ==
==شأن نزول آیه ==


بعضي از عرب‌هاي باديه‌نشين ادعاي ايمان مي‌کردند و بر پيامبر منت مي‌نهادند که ما ايمان آورده‌ايم.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}} رسول خدا مأمور شد در جواب آن‌ها بفرمايد: نه، هنوز ايمان نياورده‌ايد. در ادامه مي‌فرمايد: {{قرآن|وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً}}
بعضي از عرب‌هاي باديه‌نشين ادعاي [[ايمان]] مي‌کردند و بر [[پيامبر خدا(ص)]] منت مي‌نهادند که ما ايمان آورده‌ايم.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}} رسول خدا(ص) مأمور شد در جواب آن‌ها بگويد: نه، هنوز ايمان نياورده‌ايد. در ادامه مي‌فرمايد: {{قرآن|وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً|ترجمه=و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمى‏‌كند.}}


مراد از اطاعت، اطاعت خالص و واقعي است، به طوري که باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون منافقان، ادای اطاعت کاران واقعي را درآورد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
مراد از اطاعت، اطاعت خالص و واقعي است، به طوري که باطن [[حقیقت انسان|انسان]] با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون [[منافق|منافقان]]، ادای اطاعت‌کاران واقعي را درآورد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}


معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر مي‌کند و رسول را در آن چه به شما امر مي‌کند اطاعت کنيد، از پاداش‌هاي اعمال‌تان چيزي کم نمي‌کند.
معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر مي‌کند و رسول را در آن چه به شما امر مي‌کند اطاعت کنيد، از پاداش‌هاي اعمال‌تان چيزي کم نمي‌کند.


سپس در وصف مؤمنان واقعي مي فرمايد: {{قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ}}
سپس در وصف [[ویژگی مؤمنان در قرآن|ویژگی مؤمنان واقعي]] مي فرمايد: {{قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ}}


==  معناشناسی اسلام و ايمان در نگاه مفسران ==
==  معناشناسی اسلام و ايمان در نگاه مفسران ==


ايمان معنايي است قائم به قلب و از قبيل اعتقاد است و اسلام معنايي است قائم به زبان و اعضا. کلمه اسلام به معناي تسليم شدن و گردن نهادن است. تسليم شدن زبان به اين است که شهادتين را اقرار کند و تسليم شدن ساير اعضاء به اين است که هر چه خدا دستور مي‌دهد ظاهرا انجام دهد. چه اين که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانيت آن چه زبان و عملش مي‌گويد داشته باشد و چه نداشته باشد و اين اسلام آثاري دارد که عبارت است از: محترم بودن جان و مال و حلال بودن نکاح و ارث بردن او.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
ايمان معنايي است قائم به قلب و از قبيل اعتقاد است و [[اسلام]] معنايي است قائم به زبان و اعضا. کلمه اسلام به معناي تسليم شدن و گردن نهادن است. تسليم شدن زبان به اين است که شهادتين را اقرار کند و تسليم شدن ساير اعضاء به اين است که هر چه خدا دستور مي‌دهد ظاهرا انجام دهد. چه اين که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانيت آن چه زبان و عملش مي‌گويد داشته باشد و چه نداشته باشد و اين اسلام آثاري دارد که عبارت است از: محترم بودن جان و مال و حلال بودن نکاح و ارث بردن او.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}


تفاوت اسلام و ايمان، در اين است که «اسلام» شکل ظاهري قانوني دارد و هر کس شهادتين را بر زبان جاري کند، در سلک مسلمانان وارد مي‌شود و احکام اسلام بر او جاري مي‌گردد؛ ايمان يک امر واقعي و باطني است و جايگاه آن قلب آدمي است، نه زبان و ظاهر او.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref>
تفاوت اسلام و ايمان، در اين است که «اسلام» شکل ظاهري قانوني دارد و هر کس شهادتين را بر زبان جاري کند، در سلک مسلمانان وارد مي‌شود و احکام اسلام بر او جاري مي‌گردد؛ ايمان يک امر واقعي و باطني است و جايگاه آن قلب آدمي است، نه زبان و ظاهر او.<ref>مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۰.</ref>


اسلام آوردن شخص ممکن است انگيزه‌هاي مختلفي داشته باشد، حتي انگيزه‌هاي مادي و منافع شخصي؛ ولي «ايمان» حتما از انگيزه‌هاي معنوي، از آگاهي، سرچشمه مي‌گيرد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
اسلام آوردن شخص ممکن است انگيزه‌هاي مختلفي داشته باشد، حتي انگيزه‌هاي مادي و منافع شخصي؛ ولي «ايمان» حتما از انگيزه‌هاي معنوي، از آگاهي، سرچشمه مي‌گيرد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
== کاربرد اسلام و ایمان در روایات ==


پيغمبر گرامي اسلام فرمود: «الاسلام علانيه، و الايمان في القلب؛ اسلام امر آشکاري است، ولي جاي ايمان دل است».<ref>طبرسي، فضل، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۸.</ref>
پيغمبر گرامي اسلام فرمود: «الاسلام علانيه، و الايمان في القلب؛ اسلام امر آشکاري است، ولي جاي ايمان دل است».<ref>طبرسي، فضل، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۸.</ref>


امام صادق فرمود: «الاسلام يحقن به الدم و تؤدي به الامانه و تستحل به الفروج و الثواب علي الايمان؛ با اسلام خون انسان محفوظ، و اداي امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مي شود، ولي ثواب بر ايمان است».<ref>کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج۱، باب ان الاسلام يحقن به الدم، حدیث۱ و ۲.</ref>
[[امام صادق(ع)]] فرمود: «الاسلام يحقن به الدم و تؤدي به الامانه و تستحل به الفروج و الثواب علي الايمان؛ با اسلام خون انسان محفوظ، و اداي امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مي شود، ولي ثواب بر ايمان است».<ref>کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج۱، باب ان الاسلام يحقن به الدم، حدیث۱ و ۲.</ref>


در بعضي از روايات مفهوم «اسلام» منحصر به اقرار لفظي شمرده شده، در حالي که ايمان اقرار توأم با عمل معرفي شده است: «الايمان اقرار و عمل، و الاسلام اقرار بلا عمل».<ref> مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۱.</ref>
در بعضي از روايات مفهوم «اسلام» منحصر به اقرار لفظي شمرده شده، در حالي که ايمان اقرار توأم با عمل معرفي شده است: «الايمان اقرار و عمل، و الاسلام اقرار بلا عمل».<ref> مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۱.</ref>


از امام صادق فرمود: «ان الايمان يشارک الاسلام و لا يشارکه الاسلام، ان الايمان ما وقر في القلوب و الاسلام ما عليه المناکح و المواريث و حقن الدماء؛ ايمان با اسلام شريک است، اما اسلام با ايمان شريک نيست (و به تعبير ديگر هر مؤمني مسلمان است، ولي هر مسلماني مؤمن نيست.) ايمان آن است که در دل ساکن شود، اما اسلام چيزي است که قوانين نکاح وارث و حفظ خون بر طبق آن جاري مي شود».{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
از امام صادق(ع) فرمود: «ان الايمان يشارک الاسلام و لا يشارکه الاسلام، ان الايمان ما وقر في القلوب و الاسلام ما عليه المناکح و المواريث و حقن الدماء؛ ايمان با اسلام شريک است، اما اسلام با ايمان شريک نيست (و به تعبير ديگر هر مؤمني مسلمان است، ولي هر مسلماني مؤمن نيست.) ايمان آن است که در دل ساکن شود، اما اسلام چيزي است که قوانين نکاح وارث و حفظ خون بر طبق آن جاري مي شود».{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}


اين تفاوت مفهومي در صورتي است که اين دو واژه در برابر هم قرار گيرند، اما هرگاه این دو واژه، جدا از هم ذکر شوند، ممکن است اسلام بر همان چيزي اطلاق شود که ايمان بر آن اطلاق مي شود، يعني هر دو واژه در يک معني استعمال گردد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
اين تفاوت مفهومي در صورتي است که اين دو واژه در برابر هم قرار گيرند، اما هرگاه این دو واژه، جدا از هم ذکر شوند، ممکن است اسلام بر همان چيزي اطلاق شود که ايمان بر آن اطلاق مي شود، يعني هر دو واژه در يک معني استعمال گردد.{{مدرک|date=مرداد۱۴۰۲}}
خط ۶۳: خط ۶۵:
  | بازبینی =  
  | بازبینی =  
  | تکمیل =  
  | تکمیل =  
  | اولویت =  
  | اولویت = ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۳۲

سؤال

طبق آيه ۱۴ سوره حجرات، فرق بين اسلام و ايمان چيست؟

اسلام به معنای تسلیم شدن در ظاهر و ایمان به معنای اعتقاد قلبی است. اگر اسلام و ایمان کنار هم آمده باشد بدین معناست و اگر جدا هم از هم باشند گاهی اسلام همان معنای ایمان را خواهد داشت.

متن آیه

شأن نزول آیه

بعضي از عرب‌هاي باديه‌نشين ادعاي ايمان مي‌کردند و بر پيامبر خدا(ص) منت مي‌نهادند که ما ايمان آورده‌ايم.[نیازمند منبع] رسول خدا(ص) مأمور شد در جواب آن‌ها بگويد: نه، هنوز ايمان نياورده‌ايد. در ادامه مي‌فرمايد: ﴿وَ إِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لا يَلِتْکمْ مِنْ أَعْمالِکمْ شَيْئاً؛ و اگر از خدا و رسولش اطاعت كنيد، چيزى از پاداش كارهاى شما را فروگذار نمى‏‌كند.

مراد از اطاعت، اطاعت خالص و واقعي است، به طوري که باطن انسان با ظاهرش مطابقت داشته باشد، نه اين که چون منافقان، ادای اطاعت‌کاران واقعي را درآورد.[نیازمند منبع]

معناي آيه اين است: اگر خدا را در آن چه به شما امر مي‌کند و رسول را در آن چه به شما امر مي‌کند اطاعت کنيد، از پاداش‌هاي اعمال‌تان چيزي کم نمي‌کند.

سپس در وصف ویژگی مؤمنان واقعي مي فرمايد: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِک هُمُ الصَّادِقُونَ

معناشناسی اسلام و ايمان در نگاه مفسران

ايمان معنايي است قائم به قلب و از قبيل اعتقاد است و اسلام معنايي است قائم به زبان و اعضا. کلمه اسلام به معناي تسليم شدن و گردن نهادن است. تسليم شدن زبان به اين است که شهادتين را اقرار کند و تسليم شدن ساير اعضاء به اين است که هر چه خدا دستور مي‌دهد ظاهرا انجام دهد. چه اين که واقعا و قلبا اعتقاد به حقانيت آن چه زبان و عملش مي‌گويد داشته باشد و چه نداشته باشد و اين اسلام آثاري دارد که عبارت است از: محترم بودن جان و مال و حلال بودن نکاح و ارث بردن او.[نیازمند منبع]

تفاوت اسلام و ايمان، در اين است که «اسلام» شکل ظاهري قانوني دارد و هر کس شهادتين را بر زبان جاري کند، در سلک مسلمانان وارد مي‌شود و احکام اسلام بر او جاري مي‌گردد؛ ايمان يک امر واقعي و باطني است و جايگاه آن قلب آدمي است، نه زبان و ظاهر او.[۱]

اسلام آوردن شخص ممکن است انگيزه‌هاي مختلفي داشته باشد، حتي انگيزه‌هاي مادي و منافع شخصي؛ ولي «ايمان» حتما از انگيزه‌هاي معنوي، از آگاهي، سرچشمه مي‌گيرد.[نیازمند منبع]

کاربرد اسلام و ایمان در روایات

پيغمبر گرامي اسلام فرمود: «الاسلام علانيه، و الايمان في القلب؛ اسلام امر آشکاري است، ولي جاي ايمان دل است».[۲]

امام صادق(ع) فرمود: «الاسلام يحقن به الدم و تؤدي به الامانه و تستحل به الفروج و الثواب علي الايمان؛ با اسلام خون انسان محفوظ، و اداي امانت او لازم، و ازدواج با او حلال مي شود، ولي ثواب بر ايمان است».[۳]

در بعضي از روايات مفهوم «اسلام» منحصر به اقرار لفظي شمرده شده، در حالي که ايمان اقرار توأم با عمل معرفي شده است: «الايمان اقرار و عمل، و الاسلام اقرار بلا عمل».[۴]

از امام صادق(ع) فرمود: «ان الايمان يشارک الاسلام و لا يشارکه الاسلام، ان الايمان ما وقر في القلوب و الاسلام ما عليه المناکح و المواريث و حقن الدماء؛ ايمان با اسلام شريک است، اما اسلام با ايمان شريک نيست (و به تعبير ديگر هر مؤمني مسلمان است، ولي هر مسلماني مؤمن نيست.) ايمان آن است که در دل ساکن شود، اما اسلام چيزي است که قوانين نکاح وارث و حفظ خون بر طبق آن جاري مي شود».[نیازمند منبع]

اين تفاوت مفهومي در صورتي است که اين دو واژه در برابر هم قرار گيرند، اما هرگاه این دو واژه، جدا از هم ذکر شوند، ممکن است اسلام بر همان چيزي اطلاق شود که ايمان بر آن اطلاق مي شود، يعني هر دو واژه در يک معني استعمال گردد.[نیازمند منبع]

منابع

  1. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۰.
  2. طبرسي، فضل، مجمع البيان، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۲۰۸.
  3. کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، ج۱، باب ان الاسلام يحقن به الدم، حدیث۱ و ۲.
  4. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتب الاسلاميه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۲۱۱.