ابزارهای شیطان: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
== جاودانه پنداشتن ثروتمندان == | == جاودانه پنداشتن ثروتمندان == | ||
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن | داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده میکند:{{قرآن|يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ| ترجمه=اين انسان زراندوز و مالپرست گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى او است.|سوره=همزه|آیه=۳}} «اخلد» در اينجا به صورت فعل ماضى آمده است، او گمان مىكند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مىتواند به سراغ او آيد، نه بيماريها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مىكند. مشكلگشا در نظرش تنها مال و ثروت است و اين مشكلگشا را در دست دارد. | ||
«اخلد» در اينجا به صورت فعل ماضى آمده است، او گمان مىكند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مىتواند به سراغ او آيد، نه بيماريها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مىكند. مشكلگشا در نظرش تنها مال و ثروت است و اين مشكلگشا را در دست دارد. | |||
در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: {{قرآن|ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}} | در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: {{قرآن|ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ| ترجمه=مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.|سوره=حاقه|آیه=۲۹-۲۸}} |
نسخهٔ ۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۴
ابزارهاي شيطان براساس سوره همزه كدامند؟
سوره همزه به سه شاخصه مهم صراحت دارد که میتوان آنها را ابزارهای شیطانی دانست: یک) عیبجویی و مسخره کردن دیگران. دو) جمع اموال و مغرور شدن به آن. سه) جاودانه پنداشتن ثروتمندان به خاطر ثروتشان.
عیبجویی و مسخره کردن دیگران
سوره همزه با تهديدى كوبنده آغاز مىشود: ﴿«وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَه لُمَزَه؛ واى بر هر عيبجوى مسخره كنندهاى.﴾(همزه:۱) آنها كه با نيش زبان، حركات دست، چشم، ابرو در پشت سر و پيش رو، ديگران را مسخره میکنند، يا عيبجويى و غيبت مىكنند، يا آنها را هدف تيرهاى طعنه و تهمت قرار مىدهند.
«هُمَزَه» از ماده «همز» در اصل به معنى شكستن است.[۱] از آنجا كه افراد عيبجو و غيبت كننده شخصيت ديگران را درهم مىشكنند به آنها «هُمَزَه» اطلاق شده است.[۲] «لُمَزَه» از ماده «لمز» در اصل به معنى عيبجويى نمودن است.[۳]
اين دو واژه مفهوم وسيعى دارد كه هر گونه عيبجويى، غيبت، طعنه زدن و مسخره کردن به وسيله زبان، اشاره، سخنچينى و بدگويى را شامل مىشود.[۴]
جمع اموال و مغرور شدن به آن
دنیامحوری و فراموشی آخرت یکی دیگر از ابزارهای شیطان است که انسان را فریب میدهد: ﴿الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ؛ همان كه مالى را گرد آورده و شمارش نموده است.﴾(همزه:۲) آن قدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مىشمرد، از داشتن آن لذت مىبرد و شادى مىكند. ثروت براى او بتى است که تمام شخصيتها را در آن خلاصه مىبيند، طبيعى است كه چنين انسان گمراهی مؤمنان فقير را پيوسته مسخره میکند.
«عَدَّدَهُ» در اصل از ماده «عد» به معنى شمارش است.[۵] آيه ناظر به ثروتاندوزانى است كه مال را نه به عنوان يك وسيله بلكه به عنوان يك هدف مىنگرند و در جمعآورى آن هيچ قيد و شرطى قائل نيستند. از حلال و حرام و تجاوز بر حقوق ديگران، از طريق شرافتمندانه و يا رذيلانه آن را جمعآورى مىكنند و آن را تنها نشانه عظمت و شخصيت مىدانند.[۶]
جاودانه پنداشتن ثروتمندان
داشتن ثروت ایرادی ندارد اما جاودانه پنداشتن ثروت خود را به خاطر داشتن مال و فراموشی آخرت ابزار دیگر از شیطان است که از آن برای گمراهی افراد استفاده میکند:﴿يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ؛ اين انسان زراندوز و مالپرست گمان مىكند اموالش سبب جاودانگى او است.﴾(همزه:۳) «اخلد» در اينجا به صورت فعل ماضى آمده است، او گمان مىكند اموالش او را به صورت يك موجود جاودانه در آورده است، نه مرگ مىتواند به سراغ او آيد، نه بيماريها و حوادث جهان مشكلى براى او ايجاد مىكند. مشكلگشا در نظرش تنها مال و ثروت است و اين مشكلگشا را در دست دارد.
در قيامت پردهها كنار مىرود، آنها به اشتباه بزرگشان پى مىبرند و فريادشان بلند مىشود: ﴿ما أَغْنى عَنِّي مالِيَهْ هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ؛ مال و ثروتم هرگز مرا بى نياز نكرد، قدرت من نيز از دست رفت.﴾(حاقه:۲۹-۲۸)
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ عضيمه، صالح، معنا شناسى واژگان قرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، شركت به نشر، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ص۶۱۴.
- ↑ سيدكريمى حسينى، عباس، تفسير عليين، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۸۲ش، ص۶۰۱.
- ↑ قرشى بنابى، علىاكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ ششم، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۲۰۶.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۰۹.
- ↑ مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، وزارت ارشاد و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش، ج۸، ص۴۹.
- ↑ مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۷، ص۳۱۴.