امام صادق و درخواست تکرار سخن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جز (شاخه مورد نظر وجود نداشت که در واقع باید اینگونه می‌شد: حدیث ــــ معارف حدیثی ـــ اخلاق)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
{{عربی بزرگ|عَنْ مُيَسِّرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ كَيْفَ أَصْحَابُكَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا قَالَ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ كَيْفَ قُلْتَ قُلْتُ وَ اللَّهِ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَا تَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمُ اثْنَانِ لَا وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِدٌ وَ اللَّهِ إِنَّكُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{قرآن| وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ |ترجمه= |سوره= ص|آیه=64-62}} ثُمَّ قَالَ طَلَبُوکُمْ وَ اللَّهِ فِی النَّارِ فَمَا وَجَدُوا مِنْکُمْ أَحَداً}}
{{عربی بزرگ|عَنْ مُيَسِّرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ فَقَالَ كَيْفَ أَصْحَابُكَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا قَالَ وَ كَانَ مُتَّكِئاً فَاسْتَوَى جَالِساً ثُمَّ قَالَ كَيْفَ قُلْتَ قُلْتُ وَ اللَّهِ لَنَحْنُ عِنْدَهُمْ أَشَرُّ مِنَ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ وَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَا تَدْخُلُ النَّارَ مِنْكُمُ اثْنَانِ لَا وَ اللَّهِ وَ لَا وَاحِدٌ وَ اللَّهِ إِنَّكُمُ الَّذِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{قرآن| وَ قالُوا ما لَنا لا نَرى رِجالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرارِ أَتَّخَذْناهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصارُ إِنَّ ذلِكَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ |ترجمه= |سوره= ص|آیه=64-62}} ثُمَّ قَالَ طَلَبُوکُمْ وَ اللَّهِ فِی النَّارِ فَمَا وَجَدُوا مِنْکُمْ أَحَداً}}


میسر گوید: «حضور امام صادق(ع) بودم، پرسید: حال هم مذهبان و یارانت چگونه است؟ گفتم: قربانت، ماها در نزد آنان از جهود و ترسا و گبر و آنان که مشرکند بدتریم. امام که تکیه زده بود، برخاست نشست. و سپس فرمود: چه گفتی؟ گفتم: بخدا سوگند که ما شیعه درنزد مخالفان از جهود و ترسا و گبر و آنها که مشرکند بدتر هستیم، در پاسخ فرمود: هلا (نه، هرگز) بخدا سوگند از شماها دو تن هم به دوزخ نروند. نه بخدا که یکی هم نرود؛ به خدا سوگند شماها هستید که خداوند عزوجل فرموده است: {{قرآن||ترجمه = و گویند (دوزخیان) چه شده است ما را مردانی را در دوزخ ننگریم که آنها را از اشرار برمی‌شمردیم. ما آنان را به باد مسخره می‌گرفتیم (یعنی مذهب آنها را مضحکه و بازیچه می‌شمردیم) یا بلکه دیده ما از آنها لغزیده است (و از بس خرد و کوچکند به چشم ما نمی‌آیند). راستی که این حق است و درست که دوزخیان با هم ستیزه کنند. ترجمه= |سوره= ص|آیه=۶۴–۶۲}} سپس فرمود:به خدا شما را در دوزخ جستجو کنند و از شماها هیچ‌کس را نیابند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی، ترجمه: کمره‌ای، محمد باقر، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ اول، 1382ش، ج1، ص145، حدیث32.</ref>
میسر گوید: «حضور امام صادق(ع) بودم، پرسید: حال هم مذهبان و یارانت چگونه است؟ گفتم: قربانت، ماها در نزد آنان از جهود و ترسا و گبر و آنان که مشرکند بدتریم. امام که تکیه زده بود، برخاست نشست. و سپس فرمود: چه گفتی؟ گفتم: بخدا سوگند که ما شیعه درنزد مخالفان از جهود و ترسا و گبر و آنها که مشرکند بدتر هستیم، در پاسخ فرمود: هلا (نه، هرگز) بخدا سوگند از شماها دو تن هم به دوزخ نروند. نه بخدا که یکی هم نرود؛ به خدا سوگند شماها هستید که خداوند عزوجل فرموده است: {{قرآن||ترجمه = و گویند (دوزخیان) چه شده است ما را مردانی را در دوزخ ننگریم که آنها را از اشرار برمی‌شمردیم. ما آنان را به باد مسخره می‌گرفتیم (یعنی مذهب آنها را بازیچه می‌شمردیم) یا بلکه دیده ما از آنها لغزیده است (از بس کوچکند به چشم ما نمی‌آیند). راستی که این حق است و درست که دوزخیان با هم ستیزه کنند. ترجمه= |سوره= ص|آیه=۶۴–۶۲}} سپس فرمود:به خدا شما را در دوزخ جستجو کنند و از شماها هیچ‌کس را نیابند».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی، ترجمه: کمره‌ای، محمد باقر، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ اول، 1382ش، ج1، ص145، حدیث32.</ref>


== سند حدیث ==
== سند حدیث ==

نسخهٔ ‏۱۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۵

سؤال

مگر نمی‌گویند وقتی کسی با ما صحبت می‌کند، به حرف‌هایش دقیق گوش دهید؛ حالا چگونه است که طبق حدیث ۲۳ روضه کافی، امام صادق(ع) دوباره از راوی می‌خواهد حرفش را تکرار کند؟

دوباره پرسیدن حضرت، جهت تأکید و اهمیت خاص موضوع و هوشیاری مخاطب بوده است نه اینکه امام صادق(ع) به سخنان میسر بن عبد العزیز دقیق گوش نمی‌داد و سخنان وی را درست نشنیده بود. این کار از شأن امام معصوم به دور است.

متن حدیث

میسر گوید: «حضور امام صادق(ع) بودم، پرسید: حال هم مذهبان و یارانت چگونه است؟ گفتم: قربانت، ماها در نزد آنان از جهود و ترسا و گبر و آنان که مشرکند بدتریم. امام که تکیه زده بود، برخاست نشست. و سپس فرمود: چه گفتی؟ گفتم: بخدا سوگند که ما شیعه درنزد مخالفان از جهود و ترسا و گبر و آنها که مشرکند بدتر هستیم، در پاسخ فرمود: هلا (نه، هرگز) بخدا سوگند از شماها دو تن هم به دوزخ نروند. نه بخدا که یکی هم نرود؛ به خدا سوگند شماها هستید که خداوند عزوجل فرموده است: ﴿و گویند (دوزخیان) چه شده است ما را مردانی را در دوزخ ننگریم که آنها را از اشرار برمی‌شمردیم. ما آنان را به باد مسخره می‌گرفتیم (یعنی مذهب آنها را بازیچه می‌شمردیم) یا بلکه دیده ما از آنها لغزیده است (از بس کوچکند به چشم ما نمی‌آیند). راستی که این حق است و درست که دوزخیان با هم ستیزه کنند. ترجمه=(ص:۶۴–۶۲) سپس فرمود:به خدا شما را در دوزخ جستجو کنند و از شماها هیچ‌کس را نیابند».[۱]

سند حدیث

میسر بن عبدالعزیز یکی از اصحاب و راویان امام باقر(ع) و از خواص حضرت صادق(ع) بود و از آن دو امام روایات زیادی نقل کرده و مورد اطمینان و وثوق می‌باشد.[۲] علامه مجلسی سند حدیث را موثق و قابل استناد دانسته است.[۳]

راز درخواست تکرار سخنان راوی توسط امام

امام حسن(ع) و امام حسین(ع) سیره عملی پیامبر اسلام(ص) را توجه به همه اهل مجلس دانسته که در گوش دادن به سخنان‌شان رعایت دقت را داشتند.[۴] در این حدیث نیز، امام صادق(ع) به سخنان راوی گوش می‌داده و همه سخنانش را شنید و دوباره پرسیدن نه از این جهت بوده که متوجه سخنان میسر نشده است، بلکه امام از شنیدن این سخن به تعجب آمده و به متکایی که تکیه داده بود، برخاست و نشست و دوباره پرسیدن حضرت، اهمیت دادن به موضوع و بیان مطلب مهم بوده است.

منابع

  1. کلینی، محمد بن یعقوب، روضه کافی، ترجمه: کمره‌ای، محمد باقر، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، چاپ اول، 1382ش، ج1، ص145، حدیث32.
  2. سبحانی، جعفر، موسوعه طبقات الفقهاء، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، 1418ق، ج2، ص579.
  3. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، 1404ق، ج25، ص179.
  4. ابن بابویه، محمد بن علی، معانی الأخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق، ص80. طبرسی (ره)، مکارم الأخلاق، ترجمه میر باقری، سید ابراهیم، فراهانی، تهران، چاپ دوم، 1365ش، ج1، ص29.