حدیث «الاسلام یعلو و لایعلی علیه»: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:


== متن حدیث==
== متن حدیث==
{{عربی بزرگ |الإسلام یَعْلوا و لایُعْلی (عَلَیه) و قال تعالی و کلمة اللهِ هِیَ الْعُلْیا بَیانُه و جَعَلَها کلِمَة باقیة فی عَقِبِهِ|ترجمه=اسلام شأن و منزلتش والاتر و بالاتر است و چیزی با آن برابری نمی‌کند. همچنان که کلمه «الله» مافوق تمام اسامی است و بیان آن این است که خداوند این شأن و منزلت را کلمه توحید خود دانسته که همیشه باقی و پابرجاست.|منبع=<ref>ابن شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۷۹.</ref>}} مضون این حدیث در [[منابع روایی]] به شکل‌های مختلفی آمده است؛ عبارت، {{متن عربی|الإسلامُ یَعْلوا و لایُعْلی عَلَیه}} در تمام این روایات مشترک است و در ادامه توضیحی درباره آن بیان شده است، مانند: {{متن عربی|الإسلامُ یَعْلوا و لایُعْلی عَلَیه، نَحنُ نَرِثُهُم و لایَرِثُونا|ترجمه=اسلام بالاتر از حرف‌هایی است که دیگران می‌زنند ما از آنها ارث می‌بریم (باقی خواهیم بود)؛ ولی آنها از ما ارث نمی‌برند (از بین خواهند رفت).}}<ref>نوری طبرسی، حسن، مستدرک الوسائل، قم، انتشارات آل البیت(ع) احیاء التراث، ۱۴۰۷ق، ج۱۷، ص۱۴۲.</ref>
{{عربی بزرگ |الْإِسْلَامُ يَعْلُو وَ لَا يُعْلَى عَلَيْهِ|ترجمه=اسلام برتر است و چیزی بر آن برتری ندارد.|منبع=<ref>شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۳، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.</ref>}}  
== تفسیر==
== جایگاه ==
پیامبر(ص) در این حدیث، اسلام را به‌ {{قرآن|کَلِمة اللهِ هِیَ العُلْیا|سوره=توبه|آیه=۴۱}} تفسیر نموده‌ است که در مقابل آن {{قرآن|کَلِمَة الّذینَ کَفَروا السُّفْلی|سوره=توبه|آیه=۴۱}} قرار دارد؛ یعنی اسلام کلمه در کنار بالاتر بودن همیشه پایدار است.{{مدرک}} در حدیث دوم آن را کلمه باقیه در فرزندان و اعقاب خود قرار داده است. یعنی اسلام میراث ماندگار از زمان [[حضرت ابراهیم(ع)]] تا زمان پیامبر(ص) است. زیرا ایشان از ذریه و اعقاب حضرت ابراهیم(ع)  است همانگونه که در [[قرآن]] آمده است {{قرآن|فی عَقِبِه|سوره=زخرف|آیه=۲۹}} و سپس این میراث در [[امامان(ع)]] باقی و ادامه یافته است. هر دو مضمون روایت، بیانگر منزلت اسلام است.
== کاربردها==
به گفته مرتضی مطهری این حدیث از جوامع الکلم و سخنان متشابه پیامبر(ص) است که هر گروهی از علما از منظری خاص به آن نگریسته و از آن استنباط کرده‌اند. فقها از این حدیث استنباط کرده‌اند که در مقررات اجتماعی اسلام، هیچ قانونی که نتیجه آن برتری غبرمسلمان بر مسلمان باشد وجود نداد. همچنین متکلمان با استفاده از آن می‌گویند که منطق اسلام بر هر منطقی برتری دارد و کسانی که از بعد اجتماعی به این حدیث می‌نگرند گفته‌اند که قانون اسلام از هر قانون دیگری با نیازهای بشر منطبق‌تر است.<ref> مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref>  
به گفته مرتضی مطهری این حدیث از جوامع الکلم و سخنان متشابه پیامبر(ص) است که هر گروهی از علما از منظری خاص به آن نگریسته و از آن استنباط کرده‌اند. فقها از این حدیث استنباط کرده‌اند که در مقررات اجتماعی اسلام، هیچ قانونی که نتیجه آن برتری غبرمسلمان بر مسلمان باشد وجود نداد. همچنین متکلمان با استفاده از آن می‌گویند که منطق اسلام بر هر منطقی برتری دارد و کسانی که از بعد اجتماعی به این حدیث می‌نگرند گفته‌اند که قانون اسلام از هر قانون دیگری با نیازهای بشر منطبق‌تر است.<ref> مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ص۱۹۸-۱۹۹.</ref>  
=== کاربردهای فقهی===
== کاربردهای فقهی==
این حدیث بیانگر قاعده‌ای عام است که بر اساس آن در هر حکمی باید برتری اسلام لحاظ شود. برای این قاعده مصادیق متعددی ذکر شده است از جمله:
این حدیث بیانگر قاعده‌ای عام است که بر اساس آن در هر حکمی باید برتری اسلام لحاظ شود. برای این قاعده مصادیق متعددی ذکر شده است از جمله:
*اهل ذمه برای زندگی در ممالک اسلامی باید جزیه بپردازند و نباید خانه‌های آنها بلندتر از خانه های مسلمانان باشد
*اهل ذمه برای زندگی در ممالک اسلامی باید جزیه بپردازند و نباید خانه‌های آنها بلندتر از خانه های مسلمانان باشد

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۵۷

سؤال

آیا عبارت «الإسلامُ یَعْلوا و لایُعْلی عَلَیه» حدیث است؟

الإسلامُ یَعْلوا و لایُعْلی عَلَیه، حدیثی که از پیامبر(ص) نقل شده است و بر اساس آن هیچ قانونی بر قانون اسلام برتری نخواهد داشت.

متن حدیث

جایگاه

به گفته مرتضی مطهری این حدیث از جوامع الکلم و سخنان متشابه پیامبر(ص) است که هر گروهی از علما از منظری خاص به آن نگریسته و از آن استنباط کرده‌اند. فقها از این حدیث استنباط کرده‌اند که در مقررات اجتماعی اسلام، هیچ قانونی که نتیجه آن برتری غبرمسلمان بر مسلمان باشد وجود نداد. همچنین متکلمان با استفاده از آن می‌گویند که منطق اسلام بر هر منطقی برتری دارد و کسانی که از بعد اجتماعی به این حدیث می‌نگرند گفته‌اند که قانون اسلام از هر قانون دیگری با نیازهای بشر منطبق‌تر است.[۳]

کاربردهای فقهی

این حدیث بیانگر قاعده‌ای عام است که بر اساس آن در هر حکمی باید برتری اسلام لحاظ شود. برای این قاعده مصادیق متعددی ذکر شده است از جمله:

  • اهل ذمه برای زندگی در ممالک اسلامی باید جزیه بپردازند و نباید خانه‌های آنها بلندتر از خانه های مسلمانان باشد
  • زن مسلمان نمی‌تواند با مرد کافر ازدواج کند.
  • اگر زن یا شوهر ذمی مسلمان شود، حکم به اسلام فرزندشان می‌شود.«جمهره»
  • در صورت کافر شدن مرد، ازدواج باطل است.
  • جایز نبودن ولایت کافر بر مسلمان


منابع

  1. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۳۳، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  2. [۱]
  3. مطهری، مرتضی، حماسه حسینی، ص۱۹۸-۱۹۹.