مترفین در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
مترفین در قرآن کسانی هستند که غرق لذت و نعمت‌های دنیوی هستند و مغرور و غافل، از حقیقت و دین دوری می‌کنند. طبقه گفته قرآن خداوند پیامبران را نفرستاد مگر آنکه مترفان با آنان مخالفت کرده‌اند. مترفان کسانی هستند که خداوند برای عذاب یک شهر، آنان را وامی‌گذارد تا بیشتر به انحراف خود مشغول باشند تا در نتیجه عذاب لازم می‌شود.
'''مُتْرَفِين'''‏ در کاربرد قرآنی، افرادی هستند که در لذت و نعمت‌های دنیایی، غرق و از حقیقت و دین،‌ دور باشند. براساس آیات قرآن، خداوند هر پیامبری را می‌فرستاد، مترفان با آنان مخالفت می‌کردند. خداوند برای عذاب یک شهر، مترفان را وامی‌گذارد تا بیشتر به انحراف خود مشغول باشند تا عذاب بر آنان لازم شود.


== معنای مترف ==
== معنای مترف ==
مترف به كسى می‌گويند كه فزونى نعمت و زندگى مرفه او را مست‏ و مغرور و غافل كرده و به طغيان‌گرى واداشته است‏.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶</ref> كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زياده‌روى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زياده‌روى در لذايذ كار آدمى را به جايى می‌كشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»<ref>ترجمه تفسير الميزان،  علامه طباطبایی، ج‏13، ص: 81. ج‏16، ص: 578
مُتْرَف به كسى می‌گويند كه زیادی نعمت و زندگى مرفه، او را مست‏، مغرور و غافل كرده و به طغيان‌گرى واداشته است‏.<ref>تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶</ref> كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زياده‌روى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زياده‌روى در لذايذ كار آدمى را به جايى می‌كشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»<ref>ترجمه تفسير الميزان،  علامه طباطبایی، ج‏13، ص: 81. ج‏16، ص: 578
</ref>
</ref>



نسخهٔ ‏۱۹ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۶

سؤال

منظور از مترفین در قرآن چه کسانی هستند؟

مُتْرَفِين‏ در کاربرد قرآنی، افرادی هستند که در لذت و نعمت‌های دنیایی، غرق و از حقیقت و دین،‌ دور باشند. براساس آیات قرآن، خداوند هر پیامبری را می‌فرستاد، مترفان با آنان مخالفت می‌کردند. خداوند برای عذاب یک شهر، مترفان را وامی‌گذارد تا بیشتر به انحراف خود مشغول باشند تا عذاب بر آنان لازم شود.

معنای مترف

مُتْرَف به كسى می‌گويند كه زیادی نعمت و زندگى مرفه، او را مست‏، مغرور و غافل كرده و به طغيان‌گرى واداشته است‏.[۱] كلمه "مترف" اسم مفعول از ماده "اتراف" است، كه به معناى زياده‌روى در تلذذ از نعمتها است، و در اين تفسير اشاره است به اينكه زياده‌روى در لذايذ كار آدمى را به جايى می‌كشاند كه از پذيرفتن حق استكبار ورزد. «ابن عرفه در معناى آن گفته:" مترف" كسى را گويند كه افسارش را رها كرده باشند و هر چه دلش خواست بكند و جلويش را نگيرند»[۲]

طغیان و مستی از نعمت

مشتقات اتراف هشت بار در قرآن کریم(پنج بار به صورت اسم مفعول، و سه مورد فعل ماضی)، به کار رفته و در همه آنها نیز در مقام نکوهش است. قرآن کریم این کلمه را درباره کسانی به کار برده که بر اثر داشتن ثروت زیاد، در لذّتها و خوشگذرانی‌ها فرو رفته‏‌اند، و به جای شکرگذاری و استفاده صحیح از نعمتها، راه سرکشی و ناسپاسی نعمت را پیشه کرده‌‏اند. قرآن کریم، مترفان را در صف اول مخالفان انبیاء قرار می‏‌دهد که به سبب ثروت بی حساب، خود را برتر از انبیاء می‏‌پنداشتند.[۳]

علامه طباطبایی درباره اتراف در آیه ﴿إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ؛ اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند.(واقعه:۴۵) می‌گوید: «معناى آن است كه نعمت، صاحب نعمت را دچار مستى و طغيان كند، كسى كه نعمت چنينش كند می‌گويند او اتراف شده، يعنى سرگرمى به نعمت آن چنان او را مشغول كرده كه از ما وراى نعمت غافل گشته، پس مترف بودن انسان به معناى دل بستگى او به نعمت‏هاى دنيوى است، چه آن نعمتهايى كه دارد، و چه آنهايى كه در طلبش می‌باشد، چه اندكش و چه بسيارش‏»[۴]

مخالفان پیامبران

یک از ویژگی های مترفان این است که با پیامبران مخالفت کرده‌اند: ﴿وَكَذَٰلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ؛ و بدين گونه در هيچ شهرى پيش از تو هشداردهنده‌اى نفرستاديم مگر آنكه خوشگذرانان آن گفتند: «ما پدران خود را بر آيينى [و راهى‌] يافته‌ايم و ما از پى ايشان راهسپريم.(زخرف:۲۳) و نیز: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ؛ و [ما] در هيچ شهرى هشداردهنده‌اى نفرستاديم جز آنكه خوشگذرانان آنها گفتند: «ما به آنچه شما بدان فرستاده شده‌ايد كافريم.»(سباء:۳۴)

مترفان، سبب عذاب

در سوره اسراء آمده است: ﴿وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا؛ و چون بخواهيم شهرى را هلاك كنيم، خوشگذرانانش را وا مى‌داريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره‌] زير و زبر كنيم.(اسراء:۱۶)

طبرسی در مجمع البیان ذیل این آیه می‌گوید: «يعنى هر گاه، اهل شهر و آبادى را كه برايشان پيامبر فرستاديم و حجّت را بر آنها تمام كرديم، بخواهيم به هلاكت برسانيم، به منظور اتمام حجّت بيشتر، ثروتمندان و رفاه طلبان آنها را، امر می‌‏كنيم، كه ايمان بياورند و اطاعت كنند. «فَفَسَقُوا فِيها» و ايشان هم در مقابل، به فسق و فجور و گناهان می‌‏پردازند «فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ‏» و پس مستوجب آن می‌‏شوند كه وعده عذاب الهى درباره آنان تحقّق يابد، آن وقت همه آنها را به هلاكت و نابودى می‌كشانيم‏... بعضى گفته‌‏اند معناى «أَمَرْنا مُتْرَفِيها» آن است كه مترفانشان را زياد می‌‏كنيم‏.»[۵]

منابع

  1. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، ج۱۸، ص۱۰۶
  2. ترجمه تفسير الميزان، علامه طباطبایی، ج‏13، ص: 81. ج‏16، ص: 578
  3. اندیشه حوزه 1377 شماره 12، رضا حق پناه، مترفان از نگاه قرآن
  4. ترجمه تفسير الميزان، ج‏19، ص: 214
  5. ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج‏3، ص: 448