ویژگی مؤمنان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
ویژگی مؤمنان در قرآن به چه صورت بیان شده است؟
ویژگی مؤمنان در قرآن به چه صورت بیان شده است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}قرآن اوصاف زیادی برای مؤمنان برشمرده است از جمله: خاشع بودن در نماز، تسلیم، تواضع، حلم و بردباری، شب زنده‌داری، عدم شرک‌ورزی، گذشت، دوری از گفتار و عمل لغو، دوری از بدگمانی و غیبت و تجسس،


== معنای ایمان ==
== معنای ایمان ==
خط ۱۴: خط ۱۴:


== صفات فردی ==
== صفات فردی ==
۱. خشوع در نماز؛ {{قرآن|الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ}}<ref>. مومنون/۲.</ref> «مؤمنان کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند.» و دیده بر سجده‌گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی‌نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خداست.
۱. خشوع در نماز: {{قرآن|الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ|ترجمه=مؤمنان کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند|سوره=مؤمنون|آیه=۲}}<ref>. مومنون/۲.</ref> و دیده بر سجده‌گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی‌نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خداست.


۲. دوری از گفتار و عمل بیهوده؛ {{قرآن|وَ الَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ}}<ref>. مومنون/۳.</ref> (مردم با ایمان) کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عمل بیهوده و بی‌ثمر و بی‌اهمیت روی می‌گردانند. چراکه به باور آنان گفتار و کردار بیهوده، زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.
۲. دوری از گفتار و عمل بیهوده:<ref>. مومنون/۳.</ref> (مردم با ایمان) کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عمل بیهوده و بی‌ثمر و بی‌اهمیت روی می‌گردانند. چراکه به باور آنان گفتار و کردار بیهوده، زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.


۳. پاکدامنی: {{قرآن|وَ الَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ}}<ref>. مومنون/۵.</ref> آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می‌کنند. منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطه جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی‌آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می‌کنند.
۳. پاکدامنی:<ref>. مومنون/۵.</ref> آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می‌کنند. منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطه جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی‌آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می‌کنند.


۴. دوری از بدگمانی، غیبت، بدگوئی، تجس.
۴. دوری از بدگمانی، غیبت، بدگوئی، تجسس: {{قرآن|یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً|ترجمه=ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از بعضی گمان‌های (بد) دوری گزینید، که آن گمانها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهائی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگویی از یکدیگر نکنید.|سوره=حجرات|آیه=۱۲}}


{{قرآن|یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً}}<ref>حجرات/ ۱۲.</ref> ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از بعضی گمان‌های (بد) دوری گزینید، که آن گمانها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهائی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگویی از یکدیگر نکنید.
۵. مقام تسلیم: مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می‌کند. در قرآن کریم، [[حضرت ابراهیم(ع)]] از خداوند می‌خواهد فرمانبردار باشد.<ref>بقره/ ۱۲۸.</ref>


۵. مقام تسلیم.
۶. مقام یقین: مؤمن اعتقاد قطعی نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی بروز حساب داشته باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد در عین حال پاره‌ای گناهان را مرتکب شود.


مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می‌کند و در قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) از خداوند چنین مقامی را می‌طلبد: {{قرآن|رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّه مُسْلِمَه لَکَ}}.<ref>بقره/ ۱۲۸.</ref>
۷. تواضع و فروتنی: {{قرآن|الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً|ترجمه=آنان بر روی زمین متواضعانه راه می‌روند.|سوره=فرقان|آیه=۶۳}}  


۶. مقام یقین.
۸. حلم و بردباری: {{قرآن|وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً|ترجمه=و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.|سوره=فرقان|آیه=۶۳}}


مؤمن اعتقاد قطعی نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی بروز حساب داشته باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد در عین حال پاره‌ای گناهان را مرتکب شود (و بالاخره هم یوقنون) چنین کسی نه تنها مرتکب گناه نمی‌شود، بلکه از ترس، بقرق گاه‌های خدا، نزدیک هم نمی‌گردد».
۹. شب زنده‌داری: {{قرآن||ترجمه=و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز می‌آورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.|سوره=فرقان|آیه=۶۴}}


۷. تواضع و فروتنی؛ {{قرآن|الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً}}<ref>فرقان/ ۶۳.</ref> آنان بر روی زمین متواضعانه راه می‌روند.
۱۰. توحید خالص: {{قرآن|وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ|ترجمه=کسانی هستند که با خدا معبود دیگری را نمی‌پرستند.|سوره=فرقان|آیه=۶۸}}  


۸. حلم و بردباری؛ {{قرآن|وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً}}<ref>فرقان/ ۶۳.</ref> و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.
۱۱. گذشت: {{قرآن|وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً|ترجمه=و چون با لغو مواجه شوند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.|سوره=فرقان|آیه=۷۲}}


۹. شب زنده‌داری؛ {{قرآن|وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیاماً}}<ref>فرقان/ ۶۴.</ref> و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز می‌آورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.
۱۲. تدّبر در آیات الهی: {{قرآن|وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً|ترجمه=و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند همچون کرها و کورها بر آن آیات نمی‌افتند.|سوره=فرقان|آیه=۷۳}}
 
۱۰. توحید خالص؛ {{قرآن|وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ}}<ref>فرقان/ ۶۸.</ref> کسانی هستند که با خدا معبود دیگری را نمی‌پرستند.
 
۱۱. گذشت؛ {{قرآن|وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً}}<ref>فرقان/ ۷۲.</ref> و چون با لغو مواجه شوند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.
 
۱۲. تدّبر در آیات الهی؛ {{قرآن|وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً}}<ref>فرقان/ ۷۳.</ref> و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند همچون کرها و کورها بر آن آیات نمی‌افتند.


== رفتارهای اجتماعی ==
== رفتارهای اجتماعی ==

نسخهٔ ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۱

سؤال

ویژگی مؤمنان در قرآن به چه صورت بیان شده است؟

قرآن اوصاف زیادی برای مؤمنان برشمرده است از جمله: خاشع بودن در نماز، تسلیم، تواضع، حلم و بردباری، شب زنده‌داری، عدم شرک‌ورزی، گذشت، دوری از گفتار و عمل لغو، دوری از بدگمانی و غیبت و تجسس،

معنای ایمان

مؤمن از ریشه «امن»، یعنی؛ رساندن خود یا دیگری به امنیت یا گرویدن، یا در امان گرفتن است، و در اصطلاح اسلام به معنای اذعان و تصدیق به چیزی و التزام به لوازم آن است،[۱] مثلاً ایمان به خداوند در واژه‌های قرآنی به معنای تصدیق به یگانگی او، و پیغمبرانش و تصدیق به روز جزاء و بازگشت به سوی او، و تصدیق به هر حکمی است که فرستادگان او آورده‌اند البته ایمان با پیروی عملی می‌باشد. به همین خاطر در قرآن هرجا که صفات نیک مؤمنین را می‌شمارد یا از پاداش جمیل آنها سخن می‌گوید به دنبال ایمان، عمل صالح را هم ذکر می‌کند.

مثلاً می‌فرماید: ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ طُوبی وَ حُسْنُ مَآبٍ[۲] (کسانی که ایمان آورده و عمل صالح می‌کنند خوشا به حال آنان که سرانجام نیک دارند)

صفات مؤمنین در قرآن بطور مفصل بیان شده است، ولی برای رعایت اختصار به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم.

صفات فردی

۱. خشوع در نماز: ﴿الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ؛ مؤمنان کسانی هستند که در نماز خویش خاشع و فروتن هستند(مؤمنون:۲)[۳] و دیده بر سجده‌گاه خود دارند و به این سو و آن سو نمی‌نگرند و دلشان در گرو مهر و عشق به خداست.

۲. دوری از گفتار و عمل بیهوده:[۴] (مردم با ایمان) کسانی هستند که از هر گفتار و نوشتار و عمل بیهوده و بی‌ثمر و بی‌اهمیت روی می‌گردانند. چراکه به باور آنان گفتار و کردار بیهوده، زشت و ناپسند است و باید از آن دوری جست.

۳. پاکدامنی:[۵] آنان (مؤمنان) کسانی هستند که دامن خویش را حفظ می‌کنند. منظور از حفظ دامن خویش، این است که رابطه جنسی آنان تنها در قلمرو خانه و خانواده، و در چهارچوب مقررات شرعی و اخلاقی و انسانی است. و هرگز خود را با پستی و زشتی گناه آلوده نساخته، و دامان به حرام و گناه نمی‌آلایند، و چشم و دل و جسم را از حرام حفظ می‌کنند.

۴. دوری از بدگمانی، غیبت، بدگوئی، تجسس: ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً؛ ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید از بعضی گمان‌های (بد) دوری گزینید، که آن گمانها گناه است، و تجسس در عیوب دیگران نکنید (از چیزهائی که از بدی ایشان بر شما پنهان است) و غیبت و بدگویی از یکدیگر نکنید.(حجرات:۱۲)

۵. مقام تسلیم: مؤمن تمام امور وجودی خود را به اختیار خداوند واگذار می‌کند. در قرآن کریم، حضرت ابراهیم(ع) از خداوند می‌خواهد فرمانبردار باشد.[۶]

۶. مقام یقین: مؤمن اعتقاد قطعی نسبت به اصول دین و فروع دین دارد، مثلاً ممکن نیست انسان اعتقاد قطعی بروز حساب داشته باشد، و همواره آن روز را در خاطر داشته و بیاد آن باشد در عین حال پاره‌ای گناهان را مرتکب شود.

۷. تواضع و فروتنی: ﴿الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَی الْأَرْضِ هَوْناً؛ آنان بر روی زمین متواضعانه راه می‌روند.(فرقان:۶۳)

۸. حلم و بردباری: ﴿وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً؛ و زمانی که جاهلان، به آنان خطاب ـ جاهلانه ـ کنند با سلام و بیان خوش جواب دهند.(فرقان:۶۳)

۹. شب زنده‌داری: ﴿و آنان که شب را برای پروردگارشان به روز می‌آورند در حالی که سجده کننده و قیام کننده هستند.(فرقان:۶۴)

۱۰. توحید خالص: ﴿وَ الَّذِینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ؛ کسانی هستند که با خدا معبود دیگری را نمی‌پرستند.(فرقان:۶۸)

۱۱. گذشت: ﴿وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً؛ و چون با لغو مواجه شوند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.(فرقان:۷۲)

۱۲. تدّبر در آیات الهی: ﴿وَ الَّذِینَ إِذا ذُکِّرُوا بآیاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْها صُمًّا وَ عُمْیاناً؛ و کسانی هستند که چون به آیات پروردگارشان تذکر داده شوند همچون کرها و کورها بر آن آیات نمی‌افتند.(فرقان:۷۳)

رفتارهای اجتماعی

۱. هجرت و جهاد: ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَه عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ[۷] کسانی که ایمان آوردند مهاجرت کردند و جهاد نمودند در راه خدا با مالها و جانهای خود، بزرگترین درجه را نزد خداوند دارند و آنان خود رستگارانند.

۲. شهادت طلبی: ﴿وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لا تَشعُرُونَ[۸] و نگویید درباره کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مردگانند، بلکه زنده‌گانند اما شما نمی‌فهمید.

۳. انتخاب دوست: ﴿لا یَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْکافِرِینَ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَلَیْسَ مِنَ اللَّهِ فِی شَیْءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقیه وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ إِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ[۹] نباید مؤمنان کافران را دوست خود گیرند، و هر کس چنین کرد چیزی پیش خدا ندارد، مگر آنکه از ایشان تقیه کند، یک تقیه مصلحتی و بظاهر، برای مدتی دوستی کنید و خداوند شما را از خود می‌ترساند، و به سوی خداوند است بازگشت.

۴. امر به معروف و نهی از منکر:

﴿وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ، بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ[۱۰] مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند، همدیگر را به کار نیکو امر و از کار زشت بازمی‌دارند.

۵. پرداخت زکاه: ﴿وَ الَّذِینَ هُمْ لِلزَّکاه فاعِلُونَ[۱۱] مردم با ایمان کسانی هستند که زکات و حقوق مالی خویش را می‌پردازند.

۶. دوری از ربا: ﴿یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَأْکُلُوا الرِّبا أَضْعافاً مُضاعَفَه وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ[۱۲] ای مؤمنان ربا را چند برابر نخورید و تقوای الهی داشته باشید، شاید رستگار شوید.

۷. امانت‌داری: ﴿وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ[۱۳] مردم با ایمان کسانی هستند که رعایت‌گر امانت‌های مردم و عهد و پیمانهای خود با دیگران‌اند.

از این روهم به ویژگی امانت و امانت‌داری آراسته‌اند و هرگز دست و دل و دیده به خیانت باز نمی‌کنند و هم در زندگی خویش از عهد شکنی به دوراند و به پیمان‌های خود وفا می‌کنند.

با توجه به مطالب مذکور روشن می‌شود، مؤمن کسی است که اعتقاد قلبی به دستورهای خداوند داشته باشد و به آن‌ها عمل کند. در این صورت است که محبوب خداوند متعال می‌گردد و زندگی نیکو و سعادت‌مندی خواهد داشت: «و من یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً؛[۱۴] هرکس تقوای الهی پیشه کند (خدا ترس و پرهیزگار باشد) خداوند راه بیرون شدن (از عهده گناهان و بلا و حوادث سخت عالم) را بر او می‌گشاید. و از جایی که گمان نبرد به او روزی عطا کند و هرکه (در هر امری) بر خدا توکل کند خدا او را کفایت خواهد کرد که خدا امرش (بر همه عالم) نافذ و رواست و بر هر چیز قدر و اندازه‌ای مقرر داشته است».


مطالعه بیشتر

موسوی، سید محمد باقر، ترجمه المیزان، انتشارات اسلامی، ج۹، ص۴۵۵؛ ج۲۲، ص۱۷۶.


منابع

  1. . الطریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، الطبعه الثانیه، ۱۴۰۸ ق، ج۱–۲، ص۱۱۰.
  2. رعد/۲۹.
  3. . مومنون/۲.
  4. . مومنون/۳.
  5. . مومنون/۵.
  6. بقره/ ۱۲۸.
  7. توبه/ ۲۰.
  8. بقره/ ۱۵۴.
  9. آل‌عمران/ ۲۸.
  10. آل‌عمران/ ۱۳۰.
  11. مؤمنون/ ۴.
  12. آل‌عمران/ ۱۳۰.
  13. مؤمن/ ۸.
  14. طلاق/ ۲و۳.